English Version
English

مغز اصلی کنگره ۶۰، حرمت کنگره است

مغز اصلی کنگره ۶۰، حرمت کنگره است

جلسه اول از دوره سی‌وهفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ ویژه نمایندگی عمان سامانی شهرکرد با دستور جلسه «حرمت کنگره60، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» به استادی راهنما همسفر فروغ، نگهبانی همسفر منیژه و دبیری همسفر فریبا در روز دوشنبه 4 تیرماه 1403 ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

درمورد دستور جلسه حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟  آقای مهندس روز چهارشنبه، در مورد اولین جمله حرمت کنگره ۶۰ توضیح دادند و فرمودند: « این مکان برای این امن و مقدس است؛ چون افراد در این مکان رها می‌شوند؛ و این مکان نه به دلیل حضور افرادش و حتی نه به دلیل این که در آن مکان کار اشتباهی انجام نمی‌دهند؛ این مکان صرفا به علت رهایی انسان‌ها است که امن و مقدس نامیده می‌شود.»

در کنگره، همسفرها به صورت مستقیم، درگیر اعتیاد نیستند؛ ولی درگیر تاریکی خودشان هستند و در صورتی که در کنگره آن وظیفه‌ای که به آن‌ها محول می‌شود را انجام بدهند؛ قطعا به رهایی می‌رسند.

همین جمله که آقای مهندس درموردش توضیح دادند؛ جواب سوالی است که چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع است؟ به این‌خاطر که رابطه کاری، مالی و حتی رابطه خانوادگی، باعث می‌شود که آن هدف و امن بودن فضای کنگره  از بین برود.

در رابطه با حرمت، به این جهت که ممکن است، سفر اولی‌ها با همدیگر رابطه کاری برقرار کنند و به رهایی نرسند؛ ممکن است رابطه خانوادگی برقرار کنند و به رهایی نرسند؛ ممکن است راهنما بیرون از فضای کنگره با رهجو در ارتباط باشد و همه این‌ها باعث شود که هم راهنما تاریکی‌های عمیقی را تجربه کند و هم رهجو به رهایی نرسد.

به نظر من مغز اصلی کنگره ۶۰، حرمت کنگره است که حتی همین جمله اول هم می‌تواند پاسخگوی خیلی از اتفاقاتی باشد که به وسیله حرمت در کنگره از وقوع آن‌ها  پیشگیری می‌شود. پس باید بدانم اگر من حرمت را رعایت نکنم؛ اگر قوانین کنگره ۶۰ را رعایت نکنم؛ فضا به هم می‌ریزد.

می‌خواهم در مورد این صحبت کنم که اگر من حرمت را رعایت نکنم، چه اتفاقی می‌افتد و اگر شاهد این باشم که دیگران حرمت را رعایت نمی‌کنند؛ باید چه کار کنم؟ اگر خودم حرمت را رعایت نکنم؛ تا زمانی که  آگاه و متوجه نیستم، تکلیفی به عهده من نیست؛ هر چند که می‌توانم خرابی به بار بیاورم؛ ولی اگر ناآگاهی ازسرخواب‌بودن باشد نه این‌که خودم را به خواب زده باشم، به مرور زمان از خواب بیدار می‌شوم و حواسم را جمع می‌کنم که در کجا هستم، تکلیفم را با خودم می‌دانم و متوجه می‌شوم که  با خودم چندچند هستم؛ ولی اگر متوجه کارهایی که انجام می‌دهم، باشم؛ حرمت و قوانین را زیر پا بگذارم، تلفن دهم، تلفن بگیرم، پول قرض بدهم، پول قرض بگیرم، پشت سر دیگران سرزنش کنم و دروغ بگویم؛ اگرتمام این کارها را انجام دهم و از آن‌ها آگاه باشم؛ قطعا همه شما، سی‌دی گردبادسبز را گوش کردید یا گوش خواهید کرد؛ سیستم خودش فرد را از کنگره پرت می‌کند بیرون و تخریب به بار می‌آورد؛ درنهایت چیزی که نصیب من می‌شود، خارج شدن از گردانه کنگره است. 

آقای مهندس درسی‌دی گردبادسبز می‌‌فرمایند: « شخص از کنگره پرت می‌شود بیرون به این مفهوم که در اعماق تاریکی فرو می‌رود.» طبق سی‌دی خط سوم، اگر من دانستم کجا هستم؛ اگر قدر دانستم؛ فبها المراد، اگر ندانستم، تاریکی‌های عمیق‌تری نسبت به قبل را تجربه می‌کنم، این برای زمانی است که من خودم  را به خواب زده باشم.

  خیلی ازمواقع این قضیه برای تک تک ما پیش آمده و پیش می‌آید به ویژه برای راهنمایان بیشتر، چون رهجو می‌گوید: من افراد مختلفی را دیدم چرا این کار را کردند و... مگر آن شخص خدمتگزار نیست و این باز برمی‌گردد به همان جمله اول حرمت، که مکان و فضا مقدس است، عمل مقدس است؛ اما افراد مقدس نیستند و خطا می‌کنند. همه آدم‌ها خطا می‌کنند و این ربطی به جایگاه ندارد.

در سی‌دی‌های اخیر، آقای مهندس فرمودند: «تمام تلاش خودمان را درحیات می‌کنیم، تا صفات خداوند را درخودمان پرورش دهیم.» ستارالعیوب بودن، یکی از ویژگی‌های خداوند است و چقدرقشنگ است که اگر گاهی من شاهد این هستم که حرمتی در کنگره زیرپاگذاشته می‌شود، آن را بازگو نکنم؛ چون خودم در ادامه بندهای دیگر حرمت را زیرپا می‌گذارم؛ چون وقتی شاهد بودم و رفتم به راهنما، به هم لژیونی یا در پارک آن را مطرح کردم، می‌شود پشت سردیگران حرف زدن، قضاوت کردن و سرزنش کردن.

خیلی وقت‌ها برای این‌که بخواهم حرف خودم را ثابت کنم، ممکن است یک جمله دروغ هم،  وسط آن بگویم و تمام آن بندهای حرمت را من زیرپا می‌گذارم؛ فقط برای این‌که من شاهد این بودم که یک نفر حرمتی را زیرپا گذاشت.

  آقای مهندس می‌‌فرمایند: «هرنفسی بارخودش را به دوش می کشد و بار هیچ نفسی، روی دوش هیچ نفس دیگری نیست.» دقیقا در کنگره هم این اتفاق می‌افتد، هرکسی بار خودش روی دوش خودش است؛ اگرخلاف حرمت عمل می‌کند، خودش است که حال بدی می کشد؛ اگر من به عنوان کسی که آن خلاف و حرمت رامی‌بیند، به موضوع و اعمال خودم، نگاه کنم؛ می‌ببینم، خودم کاملا دارم درست عمل می‌کنم، هیچ خطایی ازمن سر نمی‌زند.

مثل داستان حضرت عیسی، عده‌ای به خانمی که زنا کرده بود، داشتند؛ سنگ می‌زدند، به حضرت عیسی گفتند: شما اولین سنگ را بیاندازید، ایشان می‌فرمایند: « اولین سنگ را کسی باید بزند که گناه نکرده است.» من به خودم  برمی‌گردم و می‌بینم، اگر اتفاقی در مسیر خدمت، برای من رخ داد؛ تمام حرمت‌ها و قوانین را رعایت می‌کنم و کار خلافی انجام نمی‌دهم؛ در این صورت، خلاف دیگران به چشمم خواهد آمد.

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر حسین
تایپ: همسفر همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فروغ (لژیون ششم) و همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم)
عکاس خبری: همسفر فاطمه، مرزبان خبری
ویراستار: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژِیون چهارم)
ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی عمان سامانی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .