جلسه هشتم از دوره چهارم لژیون سردار کنگره ۶۰ همسفران نمایندگی شفا مشهد، به استادی راهنما همسفر طاهره، نگهبان دنور همسفر طلعت و دبیری دنور همسفر فرزانه با دستور جلسه «حرمت کنگره 60؛ چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» در روز دوشنبه چهارم تیرماه ۱۴۰۳ ساعت 14:45 آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/9cc254a4-1656-4ead-ab8c-0db16aa0dc96.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که به من اجازه داد تا در این جایگاه خدمت کنم؛ از نگهبان لژیون سردار و ایجنت همسفر اعظم متشکرم که به من فرصت دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. حرمت به معنای عزت و آبرو است و اینکه حریم را محترم بشماریم. در کنگره هر جلسه حرمت دومرتبه خوانده میشود، ازاینجهت برای ما محترم است که وقتی خوانده میشود ما اجازه انجام دادن هیچ کاری را نداریم و در جای خودمان قرار میگیریم.
من فکر میکنم ساختار کنگره ۶۰، از کشف متد DST و رهایی آقای مهندس به وجود آمده، ولی چیزی که باعث شده این ساختار رونق بگیرد این است که انسانها، وقتی وارد این مکان امن شدند، توانستند پاسخ درست برای سؤالات خودشان پیدا کنند؛ از رنج، غم، اندوه و ناامیدی رهایی پیدا کنند؛ پس وقتیکه یک انسان وارد این مکان میشود و در این مسیر قرار میگیرد، دنبال مکان امنی است که مورد سرزنش قرار نگیرد، قضاوت نشود و بتواند راحت حرفهای خود را بزند، وقتی فرد از این در بیرون میرود دیگر آن فرد گذشته نیست؛ به خاطر اینکه یاد گرفته گرههای وجودی خود وزندگیاش را باز کند؛ این مکان به خاطر این، امن است که یک کولهبار از رنج انسانها را زمین میگذارد؛ پس بر من واجب است حرمت کنگره 60 را رعایت بکنم تا در طی زمان، هدف کنگره به حاشیه نرود.
کنگره یک باغ بزرگ پر از میوههای مغذی است که هرکسی برحسب نیاز خودش از این میوهها استفاده میکند؛ رعایت نکردن حرمتهای کنگره مثل رشد علفهای هرزی است که باعث میشود، املاح خاک و آب به گیاه نرسد و درختان کمبار تر شوند. کنگره پویا وزنده است؛ اولین هدف کنگره درمان اعتیاد بود؛ من موقعی که وارد کنگره شدم، کرونا معضل جامعه و بشریت بود. هیچکس برایش هیچ پاسخی نداشت، ولی آمار مرگومیر براثر کرونا در کنگره صفر بود؛ چون راهحل درمان آن را پیداکرده بودند و الآن هم بعد از سالها در مورد بیماریهایی مثل اماس، بیماری سرطان روده، سینه و ... توانستند در بهترین دانشگاههای دنیا، چاپ مقاله داشته باشند؛ این یعنی راه کنگره در صراط مستقیم است و «راه مستقیم پیشرو ندارد؛ چون پیشرو آن «الله» است.»
در حرمت میخوانیم که باید با پوشش مناسب وارد کنگره شویم؛ شاید در صور آشکار که من طاهره وقتی به خانه میروم، اول به این نگاه کنم که آیا روی لباس و روسری من لکهای وجود دارد؟ تا لکه را پاککنم و برای جلسه بعد آمادهباشم؛ اما در صور پنهان به من طاهره میگوید: باید به خودت بیایی و ضد ارزشهای خودت را با دقت و تمرکز نگاه بکنی که این باعث میشود خودت پیشرفت کنی؛ اگر کار دست نفست ندهی، نفست کار دست تو میدهد؛ چون نفس دنبال خوراک میگردد. میتوانیم حرفهای سیاسی بزنیم یا تلفن را برداریم و در طول روز ساعتها صحبت کنیم چیزی که عایدمان میشود، کمترین تخریبش آن این است که وقتم را هدر میدهم و انرژی من تلف میشود.
![](/EditorFiles/Image/f776865e-8151-46ce-9b0e-9410a7f09b12.jpg)
مسئله بعد دروغ گفتن، کلید بسیاری از پلیدیها دروغ است. از بچگی گفتهایم: دروغگو دشمن خدا است. حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «زشتترین بیماری نفس، دروغ گفتن است.» افرادی که دروغ میگویند، میخواهند خودشان را بزرگ جلوه بدهند؛ در قرآن کریم سوره بقره «فی قلوبهم مرضا و فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بما کانو یکذبون» این عذاب متوجه خودم وزندگی من میشود. هرگونه پولی در قالب قرض یا وام ممنوع است. ما به دلیل ناآگاهی فکر میکنیم هر چیزی که ماهیت خوب بودن را دارد خوب هست. خب کمک به هم نوع هم خوب است؛ چرا این کار را نکنیم؟ در کنگره ماهیگیری به انسانها یاد میدهیم نه ماهی دست آنها بدهند.
اگر میگوییم کار یا رابطه مالی نداشته باشیم؛ زیرا بالا و پایینهایی که در اقتصاد و بازار میشود، شاید باعث شود، شکست بخوریم. پول معادل انرژی است، وقتی انرژی کم شود، احساسات ما به هم میریزد. اطلاعات نادرست به عقل دادهشده و دچار قیاس میشویم؛ من که کار درست انجام دادم؛ پس شریکم کار اشتباهی کرده که من دچار شکست شدهام یا اینکه خداینکرده من در این اقتصادی که راه انداختیم با سر به زمین خوردم، چرا هیچ اتفاقی برای شریک من نیفتاده ماشین و خانهاش هست؟ و با خودمان فکر نمیکنیم شاید ارث به او رسیده باشد یا کمک از طرف اطرافیان بوده و این باعث کینه و نفرت شده و کمترین خدشه آن این هست که لژیون دچار هرجومرج شود یا اصلاً از آمدن به کنگره پشیمان بشوم.
دو نوع جهل داریم: جهل ناآگاهانه ما اصلاً در هستی آمدهایم تا یاد بگیریم، اشکالی هم ندارد، خطا کنیم، یاد میگیریم و آموزش میگیریم؛ ولی یک جهل، آگاهانه است ما میدانیم، ولی زیر پا میگذاریم. به نظر من افرادی که در کنگره وارد میشوند، دو نوع هستند: عدهای برای کسب اطلاعات وعدهای برای کسب علم میآیند؛ وقتی به دنبال کسب اطلاعات باشم آن شخص چهکار کرد؟ چه خورد؟ چه پوشید؟ این باعث میشود، انرژی منفی را دریافت کنم نه به درد خودم میخورد و نه دیگران. آقای مهندس در سیدی گردباد سبز میگویند: «ما انسانها وقتی از مرزها عبور کنیم، باعث میشود که آشیانه ما سست شود» و در سیدی بند میگوید: «ما بر اساس اینکه قوانین هستی را رعایت نمیکنیم و قانونها را زیر پا میگذاریم، خودمان را دربند میکنیم».
امیدوارم من به دنبال کسب علم در کنگره باشم که باعث معرفت و شناخت اول خودم و بعد شناخت خدای خودم میشود، این یعنی رها شدن از بندها. در لژیون سردار، داخل گردباد سبز زندگی میشویم، در جشن گلریزان پیمان میبندیم، وفای به عهد داشته از مال خود بگذریم؛ ما به شکرانه این حال خوش اینجا جمع شدهایم، انشاءالله به پیمانهایی که روز گلریزان بستهایم، پایبند باشیم و پیمان خود را، ادا کنیم و با بخشش و رعایت حرمت و حریمها به عشق الهی برسیم.
![](/EditorFiles/Image/5e4d450a-5e6f-41b1-861c-428d4ef59f69.jpg)
قدردانی دبیر دوره جدید از دبیر دوره قبل
![](/EditorFiles/Image/a9f6933e-797e-4447-984c-c68ae9090f1f.jpg)
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم) و همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم)
صوت: همسفر وجیهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ارسال خبر: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اعظم
همسفران نمایندگی شفا
- تعداد بازدید از این مطلب :
415