مصاحبه رهایی نکوتین همسفر زهرا

با سلام و احترام خدمت راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا (رهایی نکوتین) هستیم. سپاسگزارم که دقایقی زمان خود را در اختیار ما می‌گذارید.

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟

سلام دوستان زهرا هستم مسافر نیکوتین با بیش از ۱۰ سال تخریب آخرین آنتی ایکس مصرفی سیگار و قلیان به روش دی‌اس‌تی با آدامس نیکوتین خوراکی ۱۰ ماه و ۶ روز با راهنمایی خانم سارا عزیز سفر کردم رهایی از دام نیکوتین یک ماه و ۱۵ روز رشته ورزشی والیبال

از چه زمانی شروع به مصرف مداوم سیگار و قلیان کردید؟

در سن ۲۸ سالگی به صورت تفننی و تفریحی سیگار مصرف می‌کردم به خاطر مشکلات متعددی که در زندگی خود وجود داشت و هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نمی‌توانست من را آرام کند با ناراحتی اعصاب که داشتم روبه سیگار آورده بودم احساس می‌کردم آرام می‌شوم و عصبانی شدن من را کاهش می‌دهد، خیلی وقت‌ها هم برای من لذت‌بخش بود تا در سن ۳۰ سالگی سیگار برای من دائمی شد به خودم آمدم دیدم روزی دو پاکت سیگار مصرف می‌کنم می‌خواستم از دست سیگار خلاص شوم شروع به مصرف قلیان کردم و تا حدودی توانستم دو بسته سیگار را به یک بسته سیگار تبدیل کنم هروقت هوس سیگار می‌کردم سعی می‌کردم قلیان را جایگزین کنم تا کم‌کم بتوانم سیگار را رها کنم ولی متاسفانه نشد مصرف سیگار کم شد ولی نمی‌توانستم کاملاً رهایش کنم.

آیا قبلاً برای رهایی از سیگار و قلیان تلاشی کرده بودید؟ اگر بله، به چه شکل؟

حقیقتش برای خلاصی از سیگار بله ولی برای قلیان نه برای خلاصی از سیگار از برچسب استفاده می‌کردم که فقط حدود دو ماه اثر داشت و بعد از دو ماه وسوسه رهایم نمی‌کرد و مجبور به کشیدن مجدد سیگار می‌کردم یک بار هم با خانم جلالی عزیز به مدت سه ماه سفر کردم ولی متاسفانه نتوانستم آن حس را با خانم جلالی برقرار کنم فکر می‌کنم همین باعث شد که من دوباره به سیگار برگشت بخورم و مصرف سیگارم را ادامه بدهم.

چه شد که به فکر درمان نیکوتین افتادید؟

وقتی در اوج ناراحتی و عصبانیت سیگار مصرف می‌کردم دیگر به فکر این نبودم که دهان و لباس‌هایم بوی سیگار می‌گیرد وقتی وارد جمعی می‌شدم از رفتار و کنایه‌هایی که بهم می‌زدند به خودم می‌آمدم و متوجه می‌شدم که آنها فهمیده‌اند که من سیگار مصرف می‌کنم این موضوع خیلی من را آزار می‌داد چون من را به چشم یک معتاد می‌دیدند حرف و حدیث‌هایی پشت سر من بود و کم‌کم خودم از بوی سیگار متنفر شده بودم و خجالت می کشیدم که بوی سیگار میدادم و به هر دری زدم تا از سیگار خلاصی پیدا کنم ولی راهی پیدا نمی‌کردم.

شما که مسیر درمان نیکوتین را پشت سر گذاشته‌اید برای ما بگویید آیا آدامس نیکوتین جایگزینی مناسبی برای درمان است؟

بله قطعاً جایگزین بسیار خوبی است چون وقتی سیگار مصرف می‌کردم به خاطر دریافت نیکوتین مجبور بودم ۴۷۰۰ نوع سم را وارد بدن خودم کنم اما با مصرف آدامس فقط نیکوتین لازم را به جسم خود می‌رساندم و دیگر خبری از آن همه سموم و بوی بد سیگار سر دردهای مکرر و نفس تنگی‌ها نبود.

در طول سفر آیا هیچ‌وقت وسوسه یا هوس سیگار یا قلیان را داشته‌اید؟

ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که چیزی به نام وسوسه نداریم و در واقع جسم به سیگار یا نیکوتین نیاز پیدا می‌کند تا قبل از دوره سازگاری سه ماهه هر وقت شخص آدامس نیکوتین را به اندازه مصرف کند و به جسم خود برساند قطعاً نیازی به سیگار پیدا نمی‌کند به خاطر اینکه سال‌ها درگیر مصرف سیگار و قلیان بوده است فکر می‌کند بیشترین نیازش در مصرف سیگار و قلیان است.

اکنون که به رهایی و درمان سیگار  رسیده‌اید چه حسی دارید و اگر بخواهید بعد از رهایی خود را با زمان مصرف مقایسه کنید چه می‌گوید؟

حس بسیار قشنگی را تجربه می‌کنم حس آزادی از اسارت اهریمن در زمان مصرف سیگار سختی زیادی را تحمل می‌کردم گاهی از خودم بدم می‌آمد از اینکه یک همسر و مادر هستم و درگیر مصرف سیگار و قلیان شده بودم حس شرمساری می‌کردم لباس‌هایم بوی سیگار می‌داد خودم خجالت می‌کشیدم اما اکنون که از این بند رها شده‌ام بی‌نهایت خوشحال هستم و از جناب مهندس سپاسگزارم به خاطر ابداع متد دی‌اس‌تی که نجات‌بخش من از تاریکی‌ها بود.

آیا بعد از رهایی از نظر جسمی تغییراتی در شما ایجاد شده است؟

بله کمتر عصبانی و بهم‌ریخته می‌شوم و خواب من مرتب شده است صبح زود که بیدار می‌شوم سرحال‌تر و پر انرژی‌تر هستم اعتماد به نفس من بالا رفته است سردردهایی که داشتم کم شده است و بهتر است بگویم از بین رفته است و دیگر احساس ضعف، تنگی‌نفس، ناامیدی، خستگی و زودرنجی نمی‌کنم و همه از بین رفته است و به تعادل کافی رسیده‌ام.

آیا خاطره یا کلامی دارید که دوست دارید در رابطه با رهایی از بند نیکوتین یا دوران سفر مطرح کنید، بفرمائید؟

ابتدا باید از خانم مهتاب عزیز تشکر کنم که سال گذشته از خانم سارا دعوت کردند به عنوان پهلوان در شعبه خمین حضور داشته باشند و همان روز خانم سارا استاد جلسه بودند اعلام سفر کردند من متوجه شدم که ایشان مسافر نیکوتین بوده‌اند و در حال حاضر راهنمای ویلیام هستند همون روز استارت درمان در ذهن من زده شد با خانم سارای عزیز صحبت کردم به دلیل طولانی بودن مسیر ایشان قبول کردند که من به صورت مجازی سفر کنم. یک خاطره و یا یک تجربه است که می‌خواستم در اختیار تمام عزیزان قرار بدهم، زمانی که با خانم جلالی سفر می‌کردم خیلی حال من خراب بود و به هم‌ریختگی‌های خیلی زیادی داشتم از خانم منصوره که راهنمای سفر دوم من بود مشاوره و حمایت می‌خواستم که ایشان حرف بسیار قشنگی به من زدند و گفتند: زهرا اگر برای من چند روز یا چند ماه از سرخوشی‌ها، خوبی‌ها، لذت‌ها و یا مضرها و بدی‌های مصرف سیگار بگویی اصلاً نمی‌توانم درکت کنم و کمک کنم چون هیچ تجربه‌ای ندارم باید سراغ کسی بروی که واقعاً تو را درک کند و بتواند کمک کند تا رها شوی و آن کسی نبود جز خانم سارا عزیز وقتی که سفر من تمام شد برای رهایی حضور آقای مهندس رسیدم حس بسیار عجیبی داشتم حساس می‌کردم قلبم از سینه‌ام بیرون می‌زند تپش‌ها و ضربان قلب را احساس می‌کردم، من فکر می‌کنم حس‌وحال رهایی از نیکوتین از حس‌وحال رهایی از دام اعتیاد شیرین‌تر و جذاب‌تر است و سعی می‌کنم این حس را تا ابد درون خود زنده نگه دارم.

از شما همسفر زهرا عزیز بابت وقتی که در اختیار ما گذاشته‌اید ممنون و سپاسگزارم .

مصاحبه‌کننده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا «لژیون ششم»

عکاس خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»

ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»

همسفران نمایندگی خمین