English Version
English

حرمت کنگره ۶۰

حرمت کنگره ۶۰

جلسه نهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی آبیک با استادی مسافر عابدین، نگهبانی مسافر بیوک و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه « حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی درکنگره ممنوع است؟ » در روز یکشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عابدین هستم یک مسافر؛ ممنونم از نگهبان و دبیر محترم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا بتوانم خدمتگزار شما عزیزان باشم. اگر اجازه بدهید من می‌خواهم دلی صحبت کنم. حرمت کنگره همین مسائلی است که اینجا ایجنت محترم و مرزبان‌های عزیز به ما می‌گویند ماشین خودتان را در خیابان اصلی پارک نکنید تا هرج‌ومرج ایجاد نشود.

این یعنی حرمت، این یعنی حریم، من وقتی می‌توانم حریم شعبه را حفظ کنم که به حرف راهنمایم گوش بدهم و کاری را که می‌گویند انجام نده انجام ندهم. من اگر در موردبحث روابط مالی بخواهم صحبت کنم، من در شعبه کاسپین در حال سفر بودم و با یک شخصی بیرون از کنگره رابطه مالی برقرار کردم، این رابطه به‌وسیله تلفن و اتفاقات دیگر به کنگره کشیده شد و یک روز در شعبه بودم زنگ زدم به ایشان و گفتم چک من را بیاور گفت: باشد؛ وقتی آمد به او گفتم: چک را بده او در همان حال استکانی که دستش بود محکم به زمین کوبید و با هیجان خاصی سر من فریاد زد و مرزبان آمد.

نفر اول من را برد و گفت: می‌خواهی اخراجت کنم و من جواب دادم شما هر حرفی بزنی من روی حرف شما حرفی نمی‌زنم. شما هر کاری دوست داری انجام بده چون من مقصر بودم، من زنگ زدم او را به شعبه کشاندم، من نباید این کار را می‌کردم.

هرکسی هم می‌رسید به من می‌گفت: چرا این کار را کردی؟ این کار از شما بعید است، به‌جز یک نفر که از اول ماجرا کنار من بود و من داستان را برایش گفته بودم؛ همان یک نفر به من گفت: آقا عابدین کار درستی کردی که هیچی نگفتی و این حرف برای من قوت قلب شد.

بااینکه من قانون را نقض کرده بودم ولی یک قانون دیگر را رعایت کردم و سکوت کردم اگر من به او می‌گفتم بالای چشمت ابرو است جنگ راه می‌افتاد. هرکسی هم از راه می‌رسید من را ملامت می‌کرد و می‌گفتند: او حالش خراب است، تو چرا این‌طوری کردی؟ گفتم من هم حالم خراب است که با او اینجا قرار گذاشتم.

خب رابطه خانوادگی هم در موقعیت ما مضر است، من تمام این اشتباهات را انجام دادم. با دوستانم ۴ نفر بودیم که آمدیم کنگره برای اینکه رابطه خانوادگی داشتیم یکی از دوستانمان از کنگره سوت شد و همسفرش دیگر نگذاشت بیاید کنگره و باعث شد از کنگره جدا بشود. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید خیلی از شما ممنونم‌.

تایپ: مسافر محمود (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .