فرامین الهی به دست کسانی میرسد که تاب اجرای شایسته آنها را داشته باشند، انسانهایی که همواره اجرای عمل سالم را بر خواستههای شخصی خویش مقدم دانستهاند پیامآور آرامش در مکانهایی هستند که به جهت انجاموظیفه حاضر میشوند، خداوند دوستدار شما باشد.
به نظر شما چرا نگاه ما نباید به اشخاص باشد و باید به جایگاهها توجه کنیم؟
چون گمراه میشویم، ما نباید از انسانها بت بسازیم. هر جایگاهی، راهنمایی، جایگاه ایجنتی و دیگر جایگاهها بسیار باارزش هستند و هرکدام برای رسیدن به این جایگاهها تلاش کردهاند؛ اما نمیخواهم اینگونه مثال بزنم؛ ولی یک دزد هم برای جایگاه خودش تلاش میکند، اینکه در چه مسیری باشیم منفی یا مثبت را ما انتخاب میکنیم؛ مثلاً شخصی در المپیک مقام آورده است؛ ولی خطایی از او سر میزند؛ اما اینکه ورزشکار موردعلاقه من روزی مواد مصرف کند و این باعث شود که من هم به سمت مواد کشیده شوم. همه انسانها دوست دارند که یک الگو داشته باشند چه در کنگره و چه در بیرون؛ اما اگر آن الگو خطا کرد چه بلایی بر سر آن شخص میآید؟ الگو داشتن خوب است؛ اما اگر آن الگو خطایی مرتکب شد آن خطا را ببینیم؛ ولی از آن پیروی نکنیم و از او آموزش بگیریم. اگر شخصی را بزرگ نکنیم اگر خطایی هم مرتکب شد روی آن خط نمیکشیم از او آموزش میگیریم و هنوز هم او را دوست داریم.
برای انجام حرمتها نیاز به شناخت و آگاهی داریم چه طور میتوانیم این شناخت را کسب کنیم؟
شناخت و آگاهی از معرفت به دست میآید؛ مثلاً اگر من نام میوهای را بگویم که شما آن را نشناسید و آگاهی نسبت به آن نداشته باشید نمیدانید که چه شکلی است و طعم آن چیست؟ چون اصلاً آن را ندیدهاید؛ اما زمانی که یک میوهای را مانند بلوبری دیدهایم و میدانیم که رنگ آن آبی است و حجم آنچه مقدار است؛ ولی آن را نچشیدهایم؛ پس نمیتوانیم در مورد طعم آن نظر دهیم. دروغ و غیبت هم همینطور است ما میدانیم اینها بد هستند؛ اما قدرت انجام ندادن آنها را نداریم؛ چون دانش آن را نداریم. شاید ۲۰ سال زمان ببرد تا من بتوانم دروغ گفتنم را کم کنم یا غیبتم را کم کنم ما بهیکباره نمیتوانیم کارهای ضد ارزشی خودمان را کنار بگذاریم. به قول آقای مهندس که میفرمایند: «ما در کنگره با انسان طرف هستیم. هر انسان بهاندازه یک کهکشان است و خیلی پیچیده است، اگر بخواهیم از گندم بار بگیریم ۶ ماه زمان نیاز دارد و یک درخت گردو ۱۵ سال زمان میبرد که بار دهد؛ اما برای تغییر انسان زمان زیادی نیاز داریم».
چگونه میتوانیم به این شناخت برسیم که وقتی خدمتی را انجام میدهیم بلاعوض باشد و درگیر گره قدرت نشویم؟
گره قدرت بد نیست و لازمه پیشرفت انسان هست نباید به چشم بد به آن نگاه کنیم، دقیقاً همان نگاهی که همه مردم به شیطان دارند؛ درحالیکه اگر شیطان نبود شاید بعد از چندین سال زندگی همه خودکشی میکردیم؛ چون همهچیز یکنواخت میشد. اگر کتاب ادموند و هلیا را مطالعه کرده باشید دقیقاً این موضوع را آقای مهندس بیان میکنند، اگر بخواهیم بلاعوض خدمت کنیم این نیاز به زمان دارد که این شناخت به وجود آید و این آگاهی را به ما بدهد؛ اما ممکن است در مسیر خطا هم داشته باشیم برای همین است که میگویم نباید به اشخاص نگاه کنیم همهچیز به زمان نیاز دارد حتی تغییرات ما.
![](/EditorFiles/Image/IMG_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b4_%db%b0%db%b6%db%b4%db%b6%db%b1%db%b2.jpg)
شما دیدهبان انضباطی هستید آیا قضاوتی انجام دادهاید یا تنبیهی را انجام دادهاید که ذهنتان را درگیر کرده باشد و یا عذاب وجدان گرفته باشید؟
بله چندین سال پیش همینگونه بودم، قضاوت کردن کار بسیار سختی است. نمیخواهم کار خودم را بالا ببرم؛ اما به آن تعادل رسیدهام که نه خیلی سخت بگیرم و نه خیلی آسان.
به نظر شما یک راهنما با رهجویی که سیدی نمینویسد؛ باید چه برخوردی با او داشته باشند؟
خود من بهعنوان راهنما یکبار، دو بار یا سه بار به او تذکر میدهم اگر گوش نکرد با او خداحافظی میکنم؛ چون سیدی ننوشتن شوخیبردار نیست؛ همینطور کنگره شوخی نیست، درمان شوخی نیست. روال کار من اینچنین بود از این رهجو خداحافظی میکردم و دیگر هم او را نمیپذیرفتم؛ چون میگفتم شاید حرفهای من به درد شما نمیخورد.
چه توصیهای برای اشخاصی که این روزها مشغول درس خواندن برای آزمون راهنمایی هستند دارید؟
برای همه آرزوی موفقیت دارم، همهچیز به تلاش بستگی دارد؛ مثلاً اگر یک ماشین کثیف را نشوییم آیا خودبهخود تمیز میشود؟ هیچ تلاشی بینتیجه نیست. اگر درست تلاش کرده باشیم؛ پس برای رسیدن به هر خواستهای باید تلاش کنیم.
مصاحبهکننده: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
عکاس خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر نازنین
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر خدیجه
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
1119