نهمین جلسه ازسری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60نمایندگی کریمان کرمان بادستورجلسه"حرمت کنگره60چرارابطه مالی وکاری درکنگره ممنوع است"با نگهبانی مسافرسجادودبیری مسافرطاهروبه استادی مسافراصغرروزیکشنبه مورخ3تیرماه1403راس ساعت17آغازبکارنمود.
خلاصه سخنان استادجلسه:
![](/EditorFiles/Image/-2147483648_-212388.jpg)
اصغر هستم یک مسافر.
از راهنمای خودم آقا علیرضا ایجنت محترم شعبه کریمان که مرا با روش دی اس تی به رهایی و به این حال خوب رساندتشکر میکنم،که از پلههای این شعبه بالا آمدم به یکی از دوستانم گفتم چه روزهایی را خراب کردیم حالاچه روزهایی را باید خودمان آباد کنیم سخت اما آسان،زمانی که وارد کنگره شدم،روزهای سختی را گذراندم،در این مسیر استاد دژاکام به ما خیلی لطف داشتند و ما را با حال بدیهایمان تحمل کردند و مسیر را برای ما روشن نمودند تا من اصغر به رهایی برسم،ازجناب آقای مهندس و خانواده ایشان تشکر میکنم که این بستر را برای من اصغر مهیا نمودند تا به رهایی برسم،
![](/EditorFiles/Image/-2147483648_-210569(2).jpg)
این روزهای سخت در کنار آقای علیرضا دژاکا که با صبور یشان بنده را تحمل نمودند و همراهی هم کردند که هر کجا گفتم نمیشود نشد گفت میشود حرکت کن و مطمئن باش خوب خواهی شد،بهانه پزشکی را برای ایشان روی کاغذ میآوردم ایشان میگفتند نگران نباش خوب خواهی شد،باید قانون هایی را رعایت میکردم یکی از آنها حرمت کنگره ۶۰ بود،دانه دانه پلهها را که بالا آمدم و روی این صندلیهای با معرفت نشستم هر آنچه ایشان فرمودند من گفتم چشم،این کار با چشم گفتنها شروع شد و با تمام منیتهایی که بیرون داشتم سعی کردم باز هم بگویم چشم،باید سی دی بنویسی گفتم چشم گفتن باید ۵ ربع کم در نمایندگی حضور داشته باشی گفتم چشم را به من گفتند که انجام دهم یا انجام ندهم گفتم چشم،کنگره ۶۰ در معنای واقعی کنگره چشم میباشد در این مسیر حتماً باید کلمه چشم را مد نظر داشته باشم،آقاعلیرضا به من آموخت چه جوری میخواهی انجام دهی خیر چه کار میخواهی بکنی،به من آموختن با گام اول ساختارها آغاز میشود،تفکری که قدما فکر کردند آمدند،رفتند،صندلی اوردندووحرمت کنگره ۶۰رابرپاکردندتامن اصغربه رهایی برسم،در اینجا روحیه من را خرید و مرا آروم کرد اومدم بالا گفتند میشود و شد و تمام درد و رنج من به پایان رسید،همیشه دنبال کسی بودم که مرا آرام کند چه در بیرون چه در خانه اما من در محیط امن کنگره آرام توانستم به آرامش برسم بامحبت راهنمای خودم توانستم آموزشهای بسیاری را از راهنمای عزیزم آقا علیرضا بگیرم که هرچه به من آموخت به درد روزهای سخت من خورد،خواستن را در وجود خودم قرار دادم،قبل از آن گفتم مگر با داروی اوتی میشود چون در سال ۹۹ در شعبه گنجعلی خان ه این باور نرسیدم که با شربت اوتی که از نظر من همان تریاک میباشد نمیتوان به درمان رسید،ما در جایی با سخنان آقای مهندس که میفرمودند این موضوع همچون همچون شمشیر دو لبهای میماند این دارواوتی اگر در دست طبیبی حاذق باشد دارواست و اگر بیرون باشد و در دست ساقی مواد مخدر ویک نادان باشدموادمخدرمحسوب میگردد،آن روز به این آگاهی نرسیده بودم ا اینکه از این پلهها بالا آمدم،لطف خداوند شامل حال من شد و باعث شد از تک تک شماها درس و آموزش بگیرم،خدا را شکر میگویم که توانستم برای خودم قدمی بردارم،میگوید حرفهای سرزنش کننده و بد را نزن حال چه لزومی دارد که ما روی صندلی بنشینیم و از الفاظ ناشایست و کارهای سرزنش کننده نسبت به دیگران استفاده کنیم،کنگره ۶۰ نقطه امنی میباشد و واقعاً نقطه امنی هم هست،در هیچ جا چنین امنیتی را احساس نخواهید کرد،پله پله در طی ۱۱ ماه به رهایی میرسید،احساس سبکی به شما دست میدهد،آقای مهندس میگوید ممکن است شما کیف خود را بگذارید و بروید و یکی آن را ببرد رست است که گفتهایم اینجا امن است اما افرادی که در اینجا هستند ممکن است ایجاد ناامنی کند پس شما مواظب وسایل کیف و موبایل خود باشید،میدانستیم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست،آنقدر منیت من بالا بود که من نمیتوانستم چیزی را درک کنم،راهنما به من آموخت صندلی که من روی آن مینشینم تو هم روی آن بنشین تا با آموزش به رهایی برسید،از حرمت کنگره ۶۰ نیز برای همه گانه میباشد،پس قرارنیست ما بیحرمتی کنیم،الفاظ بد و ناشایست استفاده کنیم یا ماشین خود را در جایی که نباید پارک کنیم بگذاریم،باید با احترام گذاشتن به دیگران و حریم امن و مقدس کنگره حرمت آن را نگه بداریم ز اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_181146.jpg)
تایپ:مسافرعلی لژیون ششم
عکس:مرزبان خبری مسافررضا
انتشار:مسافرعباس لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
289