English Version
English

ما وقتی تعهدی انجام می‌دهیم باید به آن تعهد جامه عمل بپوشانیم

ما وقتی تعهدی انجام می‌دهیم باید به آن تعهد جامه عمل بپوشانیم

جلسه اول از دور سوم سری کارگاه های آموزشی ویژه لژیون سردار نمایندگی امام قلی خان اصفهان با دستور جلسه * حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع می باشد *با استادی راهنمای محترم مسافر امیرحسین و نگهبانی  مسافر محسن  و دبیری مسافر جواد در روز یکشنبه مورخ 1403/04/03 راس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر؛
دستور جلسه این هفته حرمت کنگره۶۰ می‌باشد. کسانی که در لژیون سردار شرکت می‌کنند لازم است تا از چند موضوع مطلع باشند. لژیون سردار برای جمع‌آوری پول نیست. این لژیون هم مثل لژیون عمومی  بار آموزشی زیادی دارد. یکی از رسالت‌های بچه‌های لژیون سردار این است که باید حفظ ، بقاء و وفای به عهد داشته باشند. قبلاً بدهی لژیون سردار دومیلیاردو هفتصد میلیون تومان بود ولی امروز متوجه شدم که رسیده به چهل میلیون تومان و خیلی از این مسئله خوشحال هستم و به خودم و تمام بچه‌های لژیون سردار می‌بالم. ما وقتی تعهدی انجام می‌دهیم باید به آن تعهد جامه عمل بپوشانیم و به سرانجام برسانیم. این وفای به عهد خیلی مهم است. آقای مهندس فرمودند: اگر کسی سال گذشته در لژیون سردار شرکت کرده و تعهدی دارد باید تعهد خود را به سرانجام برساند و بعد در لژیون سردار سال جدید شرکت کند. سال جدید این افراد که تعهد خود را انجام نداده‌اند نمی‌توانند دوباره تعهد بدهند. کنگره۶۰ نمی‌خواهد که اعداد و ارقام زیاد کند و یا ظاهر را بسازد، می‌خواهد کسانی که عضو لژیون سردار می‌شوند از بار آموزشی آن استفاده کنند. این که اگر کسی تعهدی انجام می‌دهد سر پیمان خودش باشد. این مسئله خیلی مهم‌تر از پرداخت‌ها است. دیروز با یکی از دوستان صحبت می‌کردم که چرا حضرت حافظ، حضرت حافظ شد؟ او برای به دست آوردن دختری به نام شاخ نبات باید صد درهم فراهم می‌کرد. او یک شب با خدای خود عهد کرد که اگر این صد درهم را بتواند فراهم کند به مدت چهل شب به مسجد برود و تا صبح به نیایش بپردازد. او روزها سخت کارمی کرد و شب‌ها به مسجد می‌رفت تا این که شب چهلم توانست آن صد درهم را فراهم کند، به منزل شاخ نبات رفت و از او خواستگاری کرد و به او گفت: من عهدی با خدای خودم بسته‌ام و باید عهد خودم را به سرانجام برسانم و در راه مسجد اتفاقاتی برای او رخ می‌دهد که در ادامه آرشیوی برای او باز می‌گردد که لقب حضرت حافظ به او داده می‌شود. او از خواسته‌های خودش می‌گذرد تا به عهد و پیمانی که با خدا بسته بود برسد، یعنی آن جا وفای به عهد کرد. این زمانی اتفاق می‌افتد که من از خواسته معقول خودم بگذرم. در لژیون سردار یک شخصی مشارکتی انجام داد که باعث شد من روی آن موضوع خیلی تفکر کنم. ما خیلی از افراد را داشتیم که به قول خودمان جهانی پهلوان شدند، جهانی مدال و رتبه آوردند ولی اندک افرادی نامشان ماندگار شد و بقا پیدا کرد. مثل پوریای ولی، پهلوان تختی؛ چه اتفاقی افتاد که پهلوان تختی و پوریای ولی برای ما هم‌چنان زنده هستند؟ اتفاقی که افتاد این بود که آن‌ها از خواسته‌های معقول خودشان گذشتند. کسانی که عضو لژیون سردار می‌شوند، پهلوان و دنر می‌شوند از دسته همین جمله افراد هستند که از خواسته‌های معقول خودشان می‌گذرند و بَقاء بالله پیدا می‌کنند، جاودانه می‌شوند و همیشه زنده می‌مانند. در مورد حرمت کنگره۶۰ یک مروری کنیم در این قضیه که ما در کنگره نباید رابطه مالی و کاری با افراد داشته باشیم. اگر به لژیون سردار ربط بدهیم به این نتیجه می‌رسیم که کسانی که عضو لژیون سردار می‌شوند، نسبت به بقیه افراد یک مقداری از نظر مالی توان بالاتری دارند و هم‌چنین از نظر بخشش، بخشندگی بیشتری دارند. این بستری را فراهم می‌کند که یک سری افراد بیایند و بخواهند سوء استفاده‌هایی از این قضیه ببرند و بخواهند رابطه مالی و کاری پیدا کنند. این قضیه را مهم بدانید که در کنگره۶۰ هر گونه رابطه مالی و کاری خلاف حرمت‌های کنگره می‌باشد.چرا؟ درست است که من یک پولی را می‌دهم و یک کاری را انجام می‌دهم ولی از آن طرف شخص را از کنگره رانده می‌کنم. من سفر اول بودم و سی‌دی‌‌ها را سر لژیون می‌فروختند، من دبیر سی‌دی بودم و سی‌دی‌ها را به بچه‌ها می‌دادم و پول آن را دریافت می‌کردم. یک سی‌دی به شخصی دادم که هزینه آن سی‌دی هم پانصدتومان بود و جلسه بعد آن شخص دیرتر به شعبه آمد و من را که دید قایم شد و جلسه بعد هم دیگر به شعبه نیامد. مقصر من بودم که رابطه مالی پیدا کرده بودم و بخشش را انجام داده بودم و به خیال خودم فکر می‌کردم کار درستی را انجام می‌دهم. این کارها خارج از حرمت‌های کنگره۶۰ می‌باشد. کنگره۶۰ یک مکان مقدس و امن می‌باشد. این امنیت اصلاً رابطه کاری و مالی داخلش انجام نمی‌گیرد. مقدس بودنش برای این است که همه دنبال یک خواسته می‌باشند و آن خواسته هم رسیدن به رهایی می‌باشد. رهایی پیدا کردن از اعتیاد، از زنجیرهای اهریمن، از ضد ارزش‌هایی که انجام می‌دادیم. وقتی من روی این صندلی می‌نشینم باید امنیت داشته باشم و کارم درست باشد. ولی وقتی آن رابطه کاری و مالی را پیدا کردم آن امنیت و حال خوش از دست می‌رود. این یک وظیفه را بر عهده ما قرار می‌دهد که بچه‌های لژیون سردار باید خیلی حواسشان جمع باشد که خدایی نکرده هیچ یک از این اتفاقات رخ ندهد.
من که عضو لژیون سردار هستم باید پیگیر تقدیرنامه خودم باشم و باید مطمئن شوم که این پول به حساب کنگره رفته است و سازوکارش مشخص است. آقای مهندس و این تفکر عظیم را تشویق کنید.

با تشکر از حضور دوستان 

خدمت گزاران سایت شعبه امام قلی خان 

موفق و پیروز باشید 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .