English Version
English

کنگره مثل یک درمانگاه می‌ماند

کنگره مثل یک درمانگاه می‌ماند

جلسه چهارم از دوره سی و ششم کارگاه‌های آموزشی، خصوصی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی مسافر کریم، نگهبانی مسافر کاظم و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه "حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" یکشنبه سوم تیر ماه 1403 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کریم هستم یک مسافر
حرمت کنگره 60 متنی است که یک‌بار در ابتدای جلسه خوانده می‌شود و یک‌بار در انتهای جلسه و به من گوشزد می‌کند که باید این قوانین و حرمت‌ها را مدنظر قرار دهم و رعایت کنم.
امروز می‌خواهم در مورد تجربه خودم در مورد این دستور جلسه می‌خواهم صحبت کنم با توجه به این‌که چیزی حدود 12 سال هست که در کنگره حضور دارم و جایگاه‌های خدمتی متفاوتی را تجربه کردم.
در این مدت اتفاقات خوب و بد زیادی را به چشم دیده‌ام که چه برای اطرافیانم و چه برای برادران لژیونی‌هایم و چه برای افرادی که در لژیون‌های مختلف سفر می‌کردند اتفاق افتاده است.
این دستور جلسه به من گوشزد می‌کند که حتماً باید قوانین و حرمت‌های کنگره 60 را رعایت کنم و چرا باید این حرمت‌ها را رعایت کنم؟
شاید بتوان به هزاران دلیل جواب‌های قانع‌کننده در مورد این سؤال داد اما هیچ‌کدام از این‌ها من را قانع نخواهد کرد چون جواب آن فقط یک جمله است، باید رعایت کنیم
وقتی به‌صورت داوطلبانه برای رسیدن به یک هدف وارد یک اداره، یک موسسه و یا وارد یک مجموعه‌ای می‌شویم مگر دنبال چرا می‌گردیم؟ چرا باید ساعت 6 بیام؟ چرا ساعت 8 بیام؟ چرا مثلاً فلان کار را انجام بدهم؟ میگویند این فرم را پرکنید، کپی مدارک بیاورید می‌توانید بگویید چرا این فرم چرا مدارک؟ پس اماواگر ندارد مگر شما به‌صورت داوطلبانه برای رسیدن به یک هدف نیامده‌اید درنتیجه اما ندارد و چرا هم ندارد باید به قوانین احترام بگذاریم و رعایت کنیم حالا اگر بخواهیم یک جواب منطقی پیدا بکنیم 1000 تا جواب دارد تا بتوانیم به‌صورت منطقی قانع بشویم که چرا این مسائل و این موارد به من مسافر دارد گوش زد می‌شود.

اما هیچ حق اعتراضی وجود ندارد، هیچ چون‌وچرایی وجود ندارد، باید حرمت‌ها و قوانین را رعایت کنیم، اگر حرمت را حفظ نکنیم، نزدیک بشویم، یا عبور کنیم این اتفاق رخ می‌دهد که از میان می‌رویم. خیلی‌ها آمدند کنگره نه‌تنها مشکل آن‌ها حل نشد بلکه در ادامه هزاران مشکل دیگر برایشان به وجود آمد چون خیلی از مسائل را رعایت نکردند. کنگره دقیقاً مثل یک بیمارستان می‌ماند که برای مرتفع کردن یک درد و رنج خیلی بزرگ به آن رجوع می‌کنید مثل درد کلیه که خیلی آزاردهنده است و اینجا دنبال یک متخصص می‌گردید که با یک آمپول یا دارو و روشی درد شمارا آرام کند. حالا شده که در همین حالت با تخت بغل‌دستی‌ات بحث سیاسی کنی، یا قرار بیرون شهر بگذاری، نه اولویتت این است که فقط درد نکشی و دردت ساکت بشود، هدفت فقط درمان است و چنین نخواهد شد. کنگره هم دقیقاً همین شکلی است و شما اینجا برای درمان اعتیادت آمده‌ای و اولویتت این باشد که بیایی و به درمان برسی و مصرفت کنار برود و به تعادل برسی و اگر این‌طوری فکر کنی در کنگره دنبال کار نمی‌گردی، دنبال پول قرض دادن و گرفتن و مسائل مالی نمی‌گردی، کنگره مثل یک درمانگاه می‌ماند و راهنما دقیقاً مثل دکتر توست و اگر به این شکل به قضیه نگاه کنی راحت سفر خواهی کرد.
شاید بگویی بعضی‌ها که این روابط رادارند و این کارها را می‌کنند و هیچ اتفاقی برایشان اتفاقی نمی‌افتد مثالی می‌زنم که از جاده‌ای جنگلی رد می‌شوی که نوشته خطر حمله حیوانات وحشی و شما شاید 50 دفعه رد شده‌ای و یک‌بار هم به تو خوک و یا حیوانی وحشی حمله نکرده است ولی خیلی شنیده‌ای که این اتفاق افتاده و یک‌دفعه این اتفاق می‌افتد و یک‌بار عبور از این حرمت ممکن است به تو لطمه شدید بزند طوری که برگشتنت اماکن پذیر نخواهد بود مانند این افرادی که برای بار چندم است که سفر می‌کنند.
برای چه؟ اگر موشکافی کنی می‌بینی یکجایی این حرمت‌ها را رعایت نکرده‌اند
چرا می‌گوییم کنگره مکان مقدس و امنی است؟ جایی با افراد مختلف و صفت‌های مختلف مربوط به اعتیاد و فرهنگ‌های مختلف چگونه می‌تواند امن باشد؟ دلیلش این است که من اجازه ناامنی را نمی‌دهم، مواظب هستم، به کسی بددهنی نمی‌کنم، به کسی پول نمی‌دهم، باکسی بحث سیاسی نمی‌کنم، به کسی دروغ نمی‌گویم
کنگره به‌واسطه رعایت حرمت‌ها توسط من، امن‌ترین و مقدس‌ترین مکان دنیاست.
ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تقدیر از مسافر مجتبی مسئول پورتال و اعلام مسئول پرتال جدید مسافر کامران

تایپ: مسافر فرشاد لژیون بیست و دوم
ویرایش: مسافر محمد لژیون پنجم
تصویربردار و ارسال خبر: مسافر محسن لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .