سومین جلسه از دوره هشتاد و ششم از کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی شادآباد، به استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری همسفر امیرحسین با دستور جلسه «حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر امیرمحمد، در روز شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 شروع به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b2_%db%b1%db%b7%db%b2%db%b6%db%b1%db%b9.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. دستور جلسه این هفته حرمت کنگره 60 میباشد. کارهای مالی و رفت و آمد خانوادگی اصولاً در کنگره ممنوع است. خارج از کنگره ما در هر ساختاری، هر شرکتی و هر گروهی که باشیم یک سری روابط، مقررات و قوانین مختص خود را دارند که باید آنها را رعایت کنیم کشورها نیز همینطور یک سری قوانین برای خود را دارند که وقتی وارد آن کشور میشویم باید آن قوانین را رعایت کنیم قوانین را تعیین کردند تا بتوانند سالمتر و بدون هرجومرج و دغدغه به اهدافی که از پیش تعیینشده برسند.
کنگره ۶۰ هم به همین صورت، توسط نگهبان کنگره 60 آقای مهندس دژاکام و بنیان و دیدبانان قوانین را بروررسانی کردند. قوانین کنگره در حال حاضر ۱۴ بند دارد که ما در جلسات میخوانیم اما علاوه بر قوانین کنگره ۶۰ به دلیل اهمیت موضوع ما یک نوشتار داریم مضاف بر قوانین کنگره که بر آن ارجحیت دارد و لازمالاجراست که باید آن را اجرا کنیم.
در کنگره حرمت نامگذاری شده است، حرمت حریمها را مشخص میکند و هیچکس نباید آن را زیر پای بگذارد. خیلی از انسانهایی که اعتیاد دارند در جامعه مورد سوءاستفاده مالی و غیره قرار میگیرند ولی در کنگره این مسئله بهخوبی مدیریتشده است. بحث ترک به کنار اینجا درمان انجام میشود. میدانید که درمان فوق ترک کردن است و ماکسانی راداریم که تلاش میکنند به تعادل برسند که تعادل فوق درمان است و اینجا داریم کسانی را که به تعادل میرسند. یکی از نکاتی که در حرمت برای من جالب است و آقای مهندس روز چهارشنبه به آن اشاره کردند و من همیشه به رهجویانم میگویم مسئله دروغ است دروغ بسیار آسیبزننده است.
مثال من سرم درد میکنم و دکتر میروم و وقتی دکتر از من سؤال میپرسد میگویم دست راستم درد میکند خب چه دارویی به من بدهد که سرم خوب شود اگر رهجو نتواند به بهدرستی آنتی ایکس و مقدار مصرفش را به راهنما توضیح دهد راهنما چطور میتواند برنامه درستی به رهجو بدهد. انسان شخصیتش با دروغ تخریب میشود دیگرکسی روی حرفش حساب نمیکند. میگویند پول انرژی دارد باید خیلی مراقب باشیم همه پولدارها انرژیشان بالا است ولی باید دید صور پنهانشان چگونه است یک سری پول را بهصورت حلال به دست میآورند و همیشه در خودشان آرامش دارند
شاید بیرون ازاینجا یا در فیلمها دیده باشید که یک سری ازنظر مالی تأمین هستند و همهچیز دارند ولی در آرامش زندگی نمیکنند من از روی تجربه میگویم کسانی در کنگره رابطه کاری و مالی برقرار میکنند مثلاً پول قرض دادند و آن شخص به دلیل اینکه نتوانست به تعهدش عمل کنه درمانش را رها کرد و از کنگره رفت. این کار بهتر است انجام نشود اینها تجربیاتی هستند که در قوانین گفتهشده است برای اینکه مشکلی به وجود نیاید.
![](/EditorFiles/Image/-2147483648_-212658.jpg)
و اما بخش دوم دستور جلسه تولد رهایی یکسالگی آقای امیرمحمد را به همراه همسر فرزندشان جشن میگیریم. امیرمحمد یکبار در سال ۱۴۰۰ تیرماه با مصرف قرص آلپرازولام و شربت تریاک به میزان زیاد وارد لژیون هجدهم شد؛ و چند ماهی سفر کرد. ولی نمیدانم چی شد که بعد از یک مدت رفت.
میدانستم به خواست خدا برمیگردد سال بعد اوایل تابستان مجدداً برگشت و این بار که برگشت خداروشکر مصرف قرص نداشت. یکی از شاخصههای خوب امیرمحمد در آن حال خرابیهایش این بود که حرف را گوش میکرد. رهجویی که فرمانبردار باشد و به حرف راهنمایش گوش کند به درمان میرسد و سال بعد به رهایی رسید. یکی از نکات کلیدی امیرمحمد همسرش بود. شاید اگر همسرش نبود امیرمحمد در این جایگاه نبود
![](/EditorFiles/Image/-2147483648_-212666(1).jpg)
سخنان مسافر امیرمحمد:
سلام دوستان امیرمحمد هستم یک مسافر. در ابتدا از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند که در اینجا دورهم جمعشویم. از راهنمای خودم و تمامی عزیزانی که به ما کمک کردند تا به این حال خوش برسیم هم کمال تشکر رادارم.
اولین باری که مواد مصرف کردم را خودم یادم نمیآید ولی پدر و مادرم میگویند که در سن ۶ ماهگی مقداری تریاک را از کف خانه پیدا کردم و خوردم و همین باعث شد که کار من به بیمارستان لقمان بکشد. در دوران دانشجوییم بار اول که مواد مصرف کردم خیلی حال خوبی به من دست داد و باعث شد من که صبحها تا ظهر خواب بودم و به زور بیدار میشدم بهراحتی این بار صبح زود از خواب بیدار شدم.
ولی همیشه در ذهن خودم از مصرف کردن مواد مخدر ترس داشتم و ترسم هم به دلیل اطرافیانم بود که حالوروز آشفتهای داشتند و میگفتم این ماده چیزی است که اصلاً نمیشود با آن شوخی کرد ولی بعد از مصرف دیدم خیلی به من لذت داد برای خودم توجیه میآوردم که کسانی که گرفتار این مواد شدهاند راه مصرف آن را بلد نیستند و نمیتوانند کنترلشده مصرف کنند ولی من میتوانم.
این روال ادامه داشت تا اینکه به دوران خدمت سربازی رسیدم و در آنجا متأسفانه به یک مصرفکننده حرفهای تبدیل شدم و وقتی گرفتار مواد شدم همیشه به دنبال راه فرار بودم و از انواع و اقسام قرصها ،شربتها، داروهای اعصاب و خیلی راههای دیگر استفاده کردم تا بتوانم مواد را کنار بگذارم ولی متأسفانه نتوانستم و به نصیحت اشتباه یکی از دوستانم گوش کردم که میگفت: برای اینکه خماری مواد را متوجه نشی و بخواهی آن را کنار بگذاری بهتر است که از قرص آلپرازولام استفاده کنی تا همیشه به حالت خوابآلود باشی و درد خماری را متوجه نشوی.
ولی این بار هم راه را اشتباه رفته بودم و دوگانهسوز شدم یعنی علاوه بر مصرف تریاک به قرص هم اعتیاد پیداکرده بودم و بعدازآن بهواسطه یکی از بستگانم که پزشک بود برای ترک به یک سری دیگر از قرصهای آرامبخش اعتیاد پیدا کردم و این کارها هر مرتبه من را بیشتر در اعتیاد غرق میکرد مدتی هم از شربت تریاک استفاده کردم .
بعدازآن به جلسات معتادان بینام هم رفتم و در آنجا به پیشنهاد راهنما به کمپ رفتم تا ترک کنم و حدود یک ماه هم در کمپ بودم و بدندرد بسیار شدیدی را تحمل کردم ولی بهمحض اینکه ازآنجا بیرون آمدم باز به مصرف مواد روی آوردم و در آخر کار نیز به راهنمایی پدرم توسط همسفرم به کنگره آمدم و شعبه شادآباد را برای سفر خودم انتخاب کردم. در ابتدای سفرم به راهنمایی آقای صافی برنامه مصرف دارو گرفتم.
ولی تا حدود ۲ یا ۳ ماه بیشتر از برنامهام مصرف میکردم. همیشه به خودم میگفتم که حالا تا پایان سفر خیلی وقت دارم و به پلهام میرسم و همین باعث شد که از کنگره دور شدم و یک سال در انزوا بودم ولی خوشبختانه در تمام این مدت همسفرم مرتب به کنگره میآمد و سفر منظمی داشت و همین باعث شد که در مرتبه دوم باقدرت شروع کنم و این را مدیون کمکها و استقامت همسفرم هستم.اما این بار خیلی بهتر از دفعه قبل سفر کردم دارویم را بهموقع میخوردم ،سیدیها را مینوشتم ،منظم به پارک میرفتم.
درنهایت میخواستم این را بگویم که امروزه در جامعه ما افراد مبالغ زیادی را هزینه میکنند و به جلسات مشاوره، تراپیست، رواندرمانی، یوگا و سایر مسائل اینچنینی روی آوردهاند، اغلب هم نتیجه درستی از آنها نمیگیرند؛ ولی خوشبختانه ما بهواسطه بزرگی چون مهندس پکیج کامل این مطالب را یکجا در کنگره داریم و آنها را آموزش میبینیم و هیچ هزینهای هم بابت آنها نمیدهیم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تشکر را دارم که این بستر را بهخوبی برای ما فراهم نمودند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
سخنان راهنما، همسفر مرضیه:
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر. خدا را شاکر و سپاسگزارم برای این روز زیبا و قشنگ و امیدوارم تمام سفر اولیهایی که آرزوی تجربه کردن این جایگاه را دارند به خواسته خودشان برسند.
فکری به ذهنتان نمیرسد مگر توان ادامه به شما دادهشده باشد ،یعنی اگر در حال حاضر به فکر رهایی تغییر و رشد هستیم اگر در مسیر دچار سختی شدیم نباید ناامید باشیم.
در ابتدا این تولد را به بنیان کنگره ۶۰ و خانواده محترمشان تبریک میگویم .
عرض خدا قوت و خسته نباشید خدمت آقای صافی دارم به مسافر امیرمحمد و خانواده محترم ایشان تبریک میگویم. این خیلی خوب است که این خانواده کنگرهای میباشند و تبریک ویژهای به خانم هانیه میگویم. ایشان از همسفران جوان لژیون بوده و با شور و اشتیاق زیادی وارد کنگره شدند و این شور و اشتیاق سبب شد که با رعایت حریم کنگره به رهایی و تولد برسند و بتوانند مشتاقانه به مسیر خود ادامه دهند و از خدمتگزاران کنگره ۶۰ باشند.
اگر امروز کنگره ۶۰ دستاوردهای زیادی دارد به خاطر این است که در مسیر و حریم خود حرکت کرده است .در مسیری که حرکت میکنیم اگر بخواهیم دستاوردهای خوبی داشته باشیم باید تابع قوانین بود و در راستای حرمتها حرکت کرد.
رستگاری تابع رعایت فرمانها میباشد. اگر بخواهم در مورد حرمتها بگویم ،رعایت حرمتها آرامش به همراه میآورد .اگر در جامعه و خانواده به آرامش نسبی رسیده باشیم ،همه اینها به دلیل رعایت کردن حریم و حرمتها میباشد و این نشاندهنده این است که در مسیر درست حرکت میکنیم. امیدوارم که خداوند کمک کند تا بتوانیم همیشه کار درست انجام دهیم . از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما تشکر میکنم.
سخنان همسفر هانیه:
سلام دوستان هانیه هستم همسفر. این تولد را در ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم .از آقای صافی تشکر میکنم که زحمات زیادی برای مسافر من کشیدهاند از راهنمایانی که هنگام ورود به کنگره من را راهنمایی کرده و انرژی خوبی به من دادند تشکر میکنم تا بتوانم در این مکان مقدس بمانم و شاهد این روز خوب باشم.
از راهنمای خوبم خانم مرضیه عزیز تشکر میکنم که همیشه با مهربانی و صبوری مرا راهنمایی و کمک کردند تنها انتخاب خوب من در این بعد از زندگی این بود که وارد کنگره شدم و راهنما انتخاب کردم.
از همه راهنمایان کنگره ۶۰ تشکر میکنم که برای ما از وقت وزندگی خود میگذرند. من همیشه از اعتیاد ترس داشتم و به دلیل ترس خود برای ادامه زندگی کسی را انتخاب کردم که درگیر مواد مخدر بود و بهواسطه مصرف قرص مسافرم ترس شدیدتری داشتم به دلیل اینکه شاید دچار توهم شود و اینکه مصرف قرص عوارض شدیدی دارد. از مسافر خودم تشکر میکنم که سفر خوبی داشت.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ز همه شما تشکر میکنم.
تایپ، ارسال عکس: واحد سایت نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
457