برای نوشتن صحبتهای خود میبایست، هجده سال به عقب برگردم، زمانی که پسرم ۷ ساله بود و به مدرسه میرفت، متأسفانه یک روز در میان مرا از مدرسه احضار میکردند و معلمانی که از پسرم شاکی بودند و گلایه داشتند، شکایات مکرر معلمان مدرسه از فرزند من منجر به این شد که پسرم را به روانپزشک ببرم و طی معاینات و تست بهره هوشی متوجه شدند که فرزند من پیش فعال است و در ضمن بهره هوشی افراد معمولی که ۹۰ هست، بهره هوشی پسر من ۱۲۵ بود و این در حالی بود که بهره هوشی انیشتین ۱۴۰ بود، این یعنی ذهن برتر، هوش بالا، قدرت تشخیص زیاد که متأسفانه به علت عدم درمان مناسب فرزند مرا با تجویز داروی ریتالین که یک ماده مخدر همانند شیشه است، از همان ۷ سالگی به این دارو عادت داده و معتاد نمودند.
بااینکه مصرف قرص ریتالین پسرم را آرام کرد و تکالیف خود را به نحو احسن انجام میداد، ولی تیکهای عصبی و نئشگی ریتالین، مشکلات رفتاری، پرخاشگری و ... در ساختار فرزندم لانه گزید و در پی آن مقطع ابتدایی را با بهترین نمرات از مدرسه نمونه دولتی قبول شد و هیچکس از او در مدرسه گله و شکایتی نداشت.
بزرگتر که شد، دیگر از مصرف دارو خسته شده بود و خودسرانه دارو را قطع کرد و به افسردگی و در نهایت به مصرف گل روی آورد که ما اصلاً اطلاعی نداشتیم و وقتی متوجه شدیم که یواش یواش وسایل خود را میفروخت و هر روز خدا در خانه درگیری بود و تخریبهای زیادی از نظر جانی و مالی بر خانواده وارد میشد و هیچ آرامشی نداشتیم.
ما در طی این مدت آنقدر در اذیت بودیم که آرزوی مرگ برایش داشتیم به حرف و نصیحت هیچکسی هم گوش نمیداد، همیشه با خود میگفتم که خدایا در خانواده و اطرافیان ما هیچکسی اهل مواد و ... نیست، پس چرا فرزند من این راه را انتخاب کرده است؟ از قیافه پسرم معلوم بود که یک مصرفکننده است.
فرزندم جلوی چشمانم داشت ذره ذره از بین میرفت و من کاری از دستم ساخته نبود تا اینکه او را به یکی از کمپها جهت ترک فرستادیم و چهار ماه در آنجا ماند و زیر نظر روانپزشک هم بود، ولی یک ماه پس از بیرون آمدن از کمپ دوباره مصرف میکرد و ما نیز مراجعه به روانپزشک را ادامه میدادیم، حتی آزمایشات نوروفیدبک برای اطلاع از سلامت مغزی انجام دادیم، اما نتیجهای نگرفتیم و فرمودند که در سلامت کامل است، حالا بماند که چه روزگار تلخی داشتیم.
بالاخره یک روز که همسرم برای مأموریت به تهران رفته بود در ماشین اتفاقی با خانمی که نامشان زری بود، در مورد شرایط پسرم صحبت میکند و ایشان کنگره ۶۰ را معرفی میکنند و با من تماس گرفته و خیلی کوتاه توضیحاتی میدهند و ما با مراجعه به این مجموعه تا امروز راضی و خوشنود هستیم و از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان کمال تشکر و قدردانی را داریم، چون تا آنجایی که فرمودند؛ انشاالله با درمان در این مجموعه به امید خدا هم از اعتیاد و هم از داروهای اعصاب و روان نجات مییابند. من در اینجا از کلیه عزیزانی که فرزند پیش فعال دارند خواهش میکنم که تحمل شلوغی فرزند خود را داشته باشند و او را از طریق روانشناسی و روان درمانی نه از طریق روانپزشکی و مصرف دارو درمان نمایند.
نویسنده: همسفر بهناز، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما پریا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
163