English Version
English

انسان بی‌ادب، بی‌تعادل است

انسان بی‌ادب، بی‌تعادل است

جلسه سوم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ملاصدرا بااستادی همسفر مریم و بادستور‌جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» در روز شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که در مسیر کنگره قرار گرفته‌ام؛ همچنین از راهنما خانم مریم عزیز، مرزبانان و ایجنت محترم شعبه نیز کمال تشکر و قدردانی را دارم که به بنده فرصت خدمت در این جایگاه را داده‌اند. 

حریم به معنا پیرامون، قلمرو و مرز می‌باشد و حرمت به معنا آبرو و ارجمندی است. حرمت کنگره۶۰ از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا در ابتدا و انتها جلسه خوانده می‌شود و هر یک از اعضا موظف می‌باشند به حرمت و قوانین وضع‌ شده احترام بگذارند. هر شخص بایستی برای خودش ارزش قائل شود و از حریم و چهارچوب کنگره خارج نشود؛ چراکه با احترام گذاشتن به حرمت‌ و قوانین کنگره، اعضا این سیستم می‌توانند با آرامش و امنیت هر چه بیشتر در کنار یکدیگر قرار گرفته و از آموزش‌های نابی که کنگره ارائه می‌دهد، بهره‌مند شوند تا فرصتی برای رسیدن به خواسته‌ها و اهدافشان کسب کنند. 

اکنون اگر ما مورد حمایت قرار گرفته‌ایم و کسی به ما نگفته بالا چشمتان اَبروست، به دلیل اجرا حرمت کنگره۶۰ است. در حرمت بیان شده که از الفاظ ناشایست استفاده نکنید، حرف‌های زشت و رکیک به کار نبرید و سخن کسی را قطع نکنید که این قوانین تنها مختص کنگره نیست و در هر مکانی لازم‌الاجرا است تا مورد احترام دیگران قرار بگیرید. پوشش مناسب هم برای آقایان و هم برای خانم‌ها است؛ بنابراین چرا گفته می‌شود باید از پیراهن یا مقنعه سفید استفاده کنیم! زیرا پیراهن یا مقنعه سفید با کوچک‌ترین لکه یا کثیفی خودش را نشان می‌دهد. شما یک پیراهن سفید را نمی‌توانید ۱۰روز بپوشید؛ اما پیراهن قرمز یا رنگی را بیشتر از ۱۰روز نیز می‌توانید استفاده کنید و کثیفی آن مشخص نمی‌شود.

انسان بی‌ادب، فردی بی‌تعادل و انسان باادب، فردی است که تعادل دارد؛ انسان و تمام موجودات الگوپذیر هستند و باید چیزی را یاد بگیرند. ما بایستی از نکات را از پدر و مادر خود یاد می‌گیرم؛ بنابراین ادب و بی‌ادبی را نیز از پدر و مادر و بزرگانی مانند؛ اساتید، معلمان و قهرمانان جامعه می‌آموزیم؛ زیرا تمام وجود ما الگوپذیر است. ادب و بی‌ادبی مسئله بسیار حائز اهمیتی است. آقای مهندس می‌فرمایند: من بارها در کنگره بیان کرده‌ام که یک انسان مصرف‌کننده، تزریقی و هروئینی را برتر از یک انسان بی‌ادب سرمایه‌دار و تحصیل‌ کرده می‌دانم و شخص هروئینی را می‌توانم تحمل کنم؛ اما یک انسان بی‌ادب قابل تحمل نیست.

متأسفانه موضوع ادب و بی‌ادبی در جامعه ما شیوع پیدا کرده است، البته ما ملتی هستیم که محسنات بسیاری داریم. ما ادب و بی‌ادبی را در جوامع بزرگ، به‌خصوص در جوامع غربی و اروپایی مشاهده می‌کنیم که در مسائل انتخاباتی یک رئیس‌جمهور که یکی از بالاترین مقامات کشور است، به‌طور مستقیم اهانت می‌کنند و با حقه‌بازی و دروغ طرف مقابل را مورد خطاب قرار می‌دهند که موارد از مراتب بارز بی‌ادبی است؛ بنابراین زمانی که چنین چیزی در رأس امور باشد، همین‌طور به مراتب پایین‌تر نیز انتقال پیدا خواهد کرد.

منظورم این است که ما باید برای ادب و بی‌ادبی در جامعه خود به بزرگان توجه و دقت کنیم، بزرگان ما نیز باید دقت کنند؛ زیرا صحبت‌های آنان الگو است و دیگران اجرا می‌کنند؛ به‌عنوان مثال: زمانی که تلفن زنگ می‌خورد، پدر و مادر به بچه خود می‌گویند که بگو نیست و این رفتار را به فرزند خود آموزش می‌دهند. در گذشته بچه‌ها پای خود را جلو پدر و مادر دراز نمی‌کردند. معلم را می‌دیدند سلام می‌کردند و احترام می‌گذاشتند، مقصر خود ما هستیم اگر معلم به بچه ما بگوید که بالای چشمت ابرو است، با معلم برخورد کرده و شکایت می‌کنیم. 

ما مسئله ادب و بی‌ادبی را از روز اول در کنگره اجرا کردیم و در حرمت کنگره همه این‌ها را یادآوری می‌کنیم. ما بیان کردیم که در کنگره، تمام افراد با هم برابر نیستند؛ بنابراین آیا آن‌هایی که فساد می‌کنند با آن‌هایی که خدمت می‌کنند با هم برابرند! آیا نابینایان با بینایان با هم برابرند! خیر، به‌ هیچ‌عنوان برابر نیستند.‌ زمانی که ما پشت سر دیگران صحبت می‌کنیم، حرف کسی را قطع می‌کنیم و آن‌ها را با ضمیر تو خطاب می‌کنیم، این عمل نشان از بی‌ادبی ما است. در کنگره از اول رسم شده که کوچک‌تر به بزرگ‌تر احترام می‌گذارد. سن یکی از علائم بزرگ‌تری و کوچک‌تری بوده و شغل، جایگاه، فهم و شعور علائم دیگر آن است که ما این‌ها را به همه یاد داده‌ایم.

شخص مصرف‌کننده بعد از آموزش‌های لازم به تعادل می‌رسد، همه او را دوست دارند و به او احترام می‌گذارند. متناسب با مکان، زمان و سن، افراد باید پوشش مناسب داشته باشند؛ چراکه رنگ لباس، پوشش و ظاهر نشان‌دهنده شخصیت درونی ما است که به صورت بیرونی خود را نشان می‌دهد و پوشش اوضاع درونی را بازگو می‌کند. رنگ لباس می‌گوید که من چه تفکر و اندیشه‌ای دارم به‌هم ریخته هستم یا خیر! رنگ تیره یا رنگ‌های مایل به سیاه روی درون انسان‌ها اثر می‌گذارد. هر مکان و هر موقعیت یک نوع پوشش را می‌طلبد. این‌ها جز آداب معاشرت هستند با این تفاوت که جایی نوشته نشده‌اند و در هر حال هر لباس و پوششی که استفاده می‌کنیم باید تمیز و مرتب باشد. 

آمدن به گنگره هم پوشش خاص خودش را می‌طلبد و باید از پوشش مناسب استفاده کنید. ما باید پوششی داشته باشیم که با موقعیت آن مکان متناسب باشد و زمانی که وارد آن مکان شدیم، حرمت آن‌ را نگه داشته و سعی کنیم پوشش‌ با سن متناسب باشد؛ زیرا شرایط سنی نیز در پوشش ما بسیار مهم است و تمام این موارد که در حرمت آمده می‌بایست اجرا شود تا یک فرد به درمان برسد. 

افرادی که به کنگره می‌آیند هر کدام با تخریب زیاد و تفکرات مختلف وارد می‌شوند، این افراد برای رسیدن به درمان نباید ارتباطی خارج از کنگره با هم برقرار کرده و به‌صورت تلفنی از تجربیات یکدیگر استفاده کنند؛ چراکه با برقرار کردن ارتباط از تخریب نیز مطلع می‌شوند، باعث می‌شود که به هم آسیب بزنند و از پروسه درمان خارج شوند. مواد مخدر ابتدا شادابی دارد و هر فردی اوایل مصرفش سرحال و سرخوش می‌شود و به تمام کارهایش می‌رسد؛ اما در ادامه مشخص نیست که از کجا سر درمی‌آورد. انسان باید یک چشمه خودجوش باشد، از درون چشمه وجود انسان آرامش و آسایش بیرون بیاید و ‌افسرده نباشد. زمانی که بخواهید با مواد این سرحالی را به‌دست بیاورید، چشمه وجودی‌ خشک می‌شود و پس از مدتی مصرف مواد نیز آن اثر اول را ندارد. اگر می‌خواهید زندگی کنید، باید اجازه دهید دیگران نیز زندگی کنند و یک‌سری از قوانین را اجرایی کنیم.

تایپ: همسفر مریم (ذ) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویرایش و ویراستار: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
تصویرگر: همسفران گروه متن‌نگار
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .