English Version
English

عمل کردن به مسئولیت احتیاج به باور دارد

عمل کردن به مسئولیت احتیاج به باور دارد

جلسه سیزدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر یدالله با دستور جلسه « وادی چهارم (درمسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من » در روز پنج‌شنبه ۳۱ خرداد‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

از اینکه در شعبه آبیک هستم خیلی خوشحالم و حس خیلی خوبی گرفتم؛ به آقا سامان و همه بچه‌هایی که در این شعبه زحمت کشیدن تبریک می‌گویم. دستور جلسه امروز ما راجع به وادی چهارم است، درمسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن؛ وادی به‌صورت کلی راجع به مسئولیت صحبت می‌کند.

پذیرفتن مسئولیت یک بخش است و انجام دادن آن بخش دیگری است. اینکه من یک مسئولیتی را بپذیرم به شعبه بیایم چه سفر اولی باشم و چه سفر دومی و چه خدمتگزار باشم، وقتی به‌عنوان سفر اولی به شعبه می‌آیم مسئولیت این ۱۰ ماه را می‌پذیرم. در نوشتن سی دی، به‌موقع خوردن دارو، بانظم آمدن و رفتن ولی در قبال پذیرفتن این مسئولیت عمل کردن به آن است که می‌تواند حال یک رهجو را خوب کند و به رهایی برسد.

روز اولی که یک رهجو وارد کنگره می‌شود از وقتی‌که وارد لژیون می‌شود و راهنمایش را انتخاب می‌کند، راهنما به او لبخند می‌زند به او چایی و شربت می‌دهند، داروی ارزان‌قیمت به او می‌دهند، با خودش می‌گوید اینکه خیلی خوب است من همه این مسئولیت‌ها را انجام می‌دهم؛ ولی در طول سفر وقتی آرام‌آرام شروع به سفر می‌کند، شروع می‌شود، چه چیزی شروع می‌شود؟ چیزی که قرار است ما آن را تربیت کنیم و به نتیجه برسیم، نفس با ذهن شروع به همدستی می‌کند و یواش‌یواش نمی‌گذارد به آن چیزی که می‌خواهی برسی.

در وادی چهارم درباره مسئولیت‌پذیری هم به این نکته اشاره می‌کند، وقتی مسئولیتی را قبول می‌کنی آرام‌آرام نفس با ذهن، ما را از آن خواسته و هدفی که داریم خارج می‌کند. به نظر من عمل کردن به مسئولیت احتیاج به باور دارد. ما احتیاج داریم که باورهای نامناسب خود را برداریم و به‌جای آن باورهای مناسب و درست بگذاریم.

باورهای نامناسب یعنی اینکه من باور نداشتم که روزی بتوانم درمان بشوم، در روز کلی مواد مصرف می‌کردم و فکر می‌کردم که انتهای زندگی کردن همین است ولی وقتی آمدم به کنگره دیدم که نه این‌طور نیست. در همین جهانی که من زندگی می‌کنم و جهان‌های دیگری هم وجود دارد؛ به قول آقای مهندس یک سری مزه‌های دیگری هم وجود دارد و من این را تجربه کردم.

ما باید لذت مسئولیت‌پذیری را بچشیم، ما باید دو سه ماه بانظم به شعبه بیاییم، ‌سی‌دی‌هایمان را بنویسیم، بعدازآنکه اختلاف‌پتانسیل و انرژی خوب در وجود ما به گردش افتاد، آن‌وقت لذت آن را درک می‌کنیم و رهجوی راه می‌شویم.

همه ما نیاز به باور داریم و زمینه باور، ایمان است. ایمان داشتن همان عمل کردن است، زمانی شما ایمان‌دارید که عمل کنید. زمانی من به راهنمایم ایمان‌دارم که به تمام گفته‌هایش عمل کنم. هر موضوع یا اتفاقی که در زندگی می‌افتد پای ما وسط آن است. ما باید مسئولیت خودمان را بپذیریم.

پس ایمان داشتن وظیفه ما را در پذیرفتن مسئولیت می‌تواند خیلی راحت کند. به نظر من اولین ایمان و اولین توکل و اولین کسی که می‌تواند به شما کمک کند راهنمای شما است و خودتان را به راهنمایتان بسپارید تا از سفر اول عبور کنید و به سفر دوم برسید. اگر به مسئولیتی که پذیرفته‌اید به‌درستی عمل کنید قطعاً به نتایج خوبی خواهید رسید. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما تشکر می‌کنم.

تایپ: مسافر حسین (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .