جلسه سوم از دور نهم لژیون سردار نمایندگی ستارخان به استادی مرزبان محترم همسفر امیر، نگهبانی راهنمای محترم دنور مسافر ناصر و خزانه داری مسافر شهاب و دبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه "پهلوان" در روز چهارشنبه 30 خرداد ۱۴۰۳ راس ساعت 15 آغاز به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240621-WA0006.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک همسفر؛خدا را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفته ام تا آموزش بگیرم. من به واسطه ی حضور شریکم در کنگره با اینجا آشنا شدم و از این محیط حس خوبی گرفتم. استخر میآمدم و در پارک طالقانی شرکت پیدا میکردم ولی برای ورود به بخش همسفران مقاومت میکردم. تا اینکه یک روز وقتی با خانواده مشاجره ای کرده بودم و حال خیلی بدی داشتم به شعبه آمدم و در جلسه آموزشی عمومی شرکت کردم. وقتی سبد قانون یازدهم از مقابل من عبور کرد من هم مشارکت کردم و این حرکت باعث ورود من به سفر اول و بخش همسفران شد. تا اینکه به سفر دوم رسیدم . ما وقتی به سینما میرویم بلیط تهیه می کنیم، به نظر من بلیط سفر دوم بخشش است. در بخشش درهای جدیدی به روی من باز شد. همانطور که می دانیم خداوند در کلام الله قسم یاد میکند به درخت انجیر و انگور، چون این درختان به ازای هر یک برگ که خداوند به آنها داده است ثمرهای از خود نشان میدهند. حالا من امیر هم میتوانم در ازای حال خوب خود و خانواده ثمرهای از خود نشان بدهم. درخت انجیر وقتی میوه میدهد سرش از باغ بیرون میآید و میتواند اطراف خود را ببیند و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد. وقتی ایجنت محترم شعبه فرمودند برای تمدید شعبه به دستور آقای مهندس باید پول جمع شود، خیلی خوشحال شدم ولی ترس عجیبی در وجودم بود و یک نیرو در درونم میگفت تو الان این پول را لازم داری و نمیتوانی آن را ببخشی ولی چون خواسته اش را داشتم رفتم و بر ترس خود غلبه کردم و کارت را کشیدم. بعد از آن احساس آرامش قشنگی در وجودم شکل گرفت. یکی از همسفران تعریف میکرد که چند سال بود که مرتب به کنگره میآمدم. سی دی هایم را هم مرتب مینوشتم ولی وقتی خدمت استاد امین رفتم ایشان پرسیدن مشارکت مالی انجام داده ای چون مشارکت مالی باعث رشد و تعالی در ما میشود.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240621-WA0007(2).jpg)
عکس: مسافر حامد
تنظیم: مسافر حمیدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
157