English Version
English

مرزی میان خود و قدرت مطلق

مرزی میان خود و قدرت مطلق

سومین جلسه از دوره سی و پنجم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی، با استادی مسافر جواد، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

چکیده سخنان استاد:

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر

ضمن تقدیر و تشکر از اساتید محترم که این فرصت را به من دادند

دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من»

در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردند، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن

بنده هم مثل بقیه دوستان عزیز وقتی وادی چهارم را برای اولین بار خواندم برعکس خیلی از دوستان که می‌گویند متوجه نمی‌شوم، بنده خیلی هم علاقمند این موضوعات وادی چهارم شدم، در اوایل سه کاست نسبت به وادی پر شده بود که این نشان دهنده گسترده بودن وادی چهارم را نشان می‌داد که مسائل زیادی را پوشش می‌دهد ...
در اولای وادی می‌گوید مرزبندی میان "قدرت مطلق" یا آن سیستم نظام دهنده اصلی یا کائنات و یا هر چیزی که می‌خواهید اسمش را بگذارید، یک مرزی باید میان خود و "قدرت مطلق" بگذارم و بدانم که چه چیز را از آن "قدرت مطلق" می‌خواهم؟
زمینه‌ای که می‌خواهم بدانم شناخت خودم هست، زمینه‌ای جهت شناخت صور پنهان و صور آشکارم هست که من اصلاً این نوع نگرش و آگاهی را نداشتم!

وقتی که شروع به مطالعه‌ی وادی نمودم و رفتم جلو، دیدم من از خودم هیچ چیزی نمی‌دانم و هیچ شناختی از خویش ندارم
حتی من سیستم صور آشکارم را هم نمی‌دانستم که به طور مثال مغز و قلب و کلیه و سایر اجزای من به چه نوع و به چه نحوی کار می‌کند!؟
بنده فقط عناوین این قلب و مغز و غیره را می‌دانستم، که مهندس نسبت به این مقوله می‌فرمایند؛ حتی یک تک سلول از جسم ما، به مانند یک شهر می‌باشد و شکافته می‌شود و به بخار و نهایت به امواج می‌رسد که ما هیچ آگاهی از این موضوعات را نداریم

در نتیجه جناب مهندس می‌فرمایند؛ ما باید جایگاه خودمان را بین خود و سیستم نظام هستی بدانیم و مسئولیت کارهایمان را بپذیریم
تمامی این‌ها همین طوری نمی‌شود و نیاز به یک سری آموزش دارد
به همین خاطر، به انسان اختیار کامل داده شده تا از آن عمق تاریکی بتواند خودش را به کمال و جایگاه‌های بالایی که می‌خواهد برساند

قدر مسلم در این وادی که نوع برداشت من با برداشت یک فرد دیگر در سیستم نظام هستی کاملاً متفاوت هست
به همین سبب برای همه ما اختیار داده شده است
یکی از راه‌ها؛ فسق و فجور یا همان راه اهریمنی هست و راه دیگرش پندار و گفتار و کردار نیک است که ما اختیار انتخاب هر کدام از آنها را دارا هستیم .

حال زمینه این‌ها به دانش و آگاهی هست که ما به دست می‌آوریم، اگر دانش و آگاهی به همراه تصفیه و تزکیه و تسویه بوده باشد، می‌فهمیم که در آن صراط مستقیم یا به عبارتی در مسیر پندار و گفتار و کردار نیک هستیم
و اما اگر برعکس آن عمل کنیم مطمئناً در راه اهریمنی و یا به عبارتی در مسیر غلط قرار گرفته‌ایم
بنابراین به ما اختیار کامل داده شده تا مسیر خود را انتخاب کنیم
و این بستگی به خودمان می‌باشد که کدام راه را انتخاب کنیم
در ادامه من هم برداشت خودم را عرض می‌کنم که قسمتی از صحبت‌های مهندس در جهت نفس هست،علاوه بر اینکه انسان را نشان می‌دهد، ولی این‌ها همه پیش زمینه نفس است که صور پنهان و صور آشکار یا همان هسته خارج از جسم و هسته درونی جسم را که مهندس برای هر کدام به درستی جامع و کامل مثال آورده‌اند .
در رابطه با سیستم فیزیکی ؛ از جسم مجازی صحبت می‌کنند که وقتی انسان به خواب می‌رود که بنده اصلاً به این نوع موضوعات هیچ آگاهی نداشتم  نسبت به روح و روان نیز چیزی نمی‌دانستم
وقتی صحبتهای مهندس را گوش می کنم  منطق  موجود صحبت‌ها، انسان را به وجد می‌آورد
به طور مثال می‌فرمایند؛ نه روح است نه جسم هست ،میاد تعیین موجودیت می‌کند ،هم در ظاهر و هم در باطن ،هم در خواب و هم در بیداری، هم در آخرت و هم دراین دنیا، که در همه این‌ها نفس وجود دارد
سه تا پارامتر هم برای نفس می‌گذارد
که انسان‌ها بر اساس دانش و آگاهی، در یکی از این مراحل نفسانی،خواسته و ناخواسته  قرار دارند
اولین مرحله نفسانی نفس اماره یا به عبارتی نفس امر کننده می‌باشد
نفس حیوانی که اولین مرتبه نفسانی هست، آخرین مرحله نفس یک حیوان اولین مرحله نفس انسان می‌باشد

مثال؛ وقتی بنده هنوز در مصرف مواد مخدر هستم، در اولین نفس مرحله نفس اماره قرار دارم
به طور مثال؛ مثل یک حیوان چرنده یا درنده نگاه نمی‌کنم که این که می‌خواهم بخورم مال چه کسی هست و از کجا آمده و از این قبیل مسائلها بدون تفکر و اندیشه مورد استفاده قرار می‌دهد که دقیقاً این مسئله هم برای نفس اماره صادق است
دومین نفس، نفس لوامه یا همان نفس سرزنش کننده می‌باشد که وقتی انسان مرتکب اشتباه می‌شود، نفس سرزنش کننده به سراغش می‌آید
نفس سوم نفس مطمئنه؛ که انسان در این مرحله به فرمان عقل می‌رسد و فرمان عقل هم همان شو شود می‌باشد . در مبحث دیگر مهندس می‌فرمایند هر کاری را که می‌خواهید انجام دهید، همان لحظه انجام دهید و در نهایت هم می‌فرمایند؛ خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر هست و یک مثال منطقی و جالب هم آورده‌اند؛ که شما فکر کنید بین شما و "خداوند" یک سیم وصل می‌باشد که شما خودتان را به مقصد سیم برسانید، که راه آن هم؛ پندار و گفتار و کردار نیک می‌باشد

و در نهایت از اینکه به حرف‌های من گوش دادید سپاسگزارم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .