زندگی مسیری پر پیچ و خم، پر اضطراب و پر دغدغهست. زندگی بازیِ چرخ گردون برای آدمست. شنیدم که گفتند پیروزی بدون شرافت، پیروزی نیست! شرافت در مسیر زندگی تفاسیر گوناگون دارد. کمی با من همراه شوی، به بهترین تفسیر شرافت میرسیم. تجربهها را میخریم و پندارها را میآموزیم. درس اخلاق میگیریم و حرکت را ادامه میدهیم. زخمی میشویم، زمین میخوریم، نفس کم میآوریم، اما نیمنگاهی به قله کوه ما را بلند میکند و به سمت خود میکشاند. میدانی کدام قله را میگویم؟ همان که سالها بخاطرش خدا را صدا کردی. اکنون خدا اینجاست تا صدای تو را پاسخ دهد. هر چه میخواهی بگو، انعکاس صدا با قدرت بیشتر به خودت برخواهد گشت؛ اما حواست باشد که چه میگویی. مسیری که الان در آن هستی، مسیر سبزیست که نصیب هر بندهای نمیشود. به نوک قله رسیدی؛ مبارکت باشد این شرافت و این پیروزی و این رهایی. مستدام و مانا باشید و زندگی را زندگی کنید.
همسفر نورا و مسافرشان روحالله با آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره به مدت ۱۰ ماه و ۱۴ روز به راهنمایی آقا کامران و خانم سهیلا سفر کردند و اکنون ۵ سال و ۳ ماه از دام اعتیاد آزاد و رها هستند.
از حس خودتان برای آزادمردیتان به مخاطبان بگوئید؟
همسفر: حس آزادمردی حس بسیار قشنگی است. انگار آن رهایی تثبیت شده محکمتر شده، یک آرامش وصف ناشدنی در ذهن و قلب همسفر ایجاد می کند.
مسافر: حس بسیار خوبی دارم و احساس میکنم به آن چیزی که میخواستم، رسیدم.
شما در صحبتهایتان فرمودید که روز رهایی مسافرتان به کنگره آمدهاید، به همسفران چه پیامی در رابطه به اینکه هنوز به باور درمان اعتیاد نرسیدهاند، دارید؟
همسفر: به دلیل اینکه من هیجوقت بروی مسافرم نیاوردم که مصرفکننده است و او هم این موضوع را همیشه از من پنهان میکرد. من از قبل هم با کنگره آشنا بودم و هم طبق تحقیقی که کرده بودم به درمان در کنگره ایمان داشتم. زمانی هم که وارد کنگره شد با این که من از تمام جزئیات سفرش با خبر بودم؛ ولی اصلاً سفرش را هم برویش نیاوردم؛ چون معتقد هستم؛ اگر عیب و ایراد اطرافیان را مدام به آنها گوشزد کنیم آن ایراد را در وجود او قویتر میکنیم و برطرف کردنش را مشکلتر مینماید. بعنوان یک خواهر به همسفرها میگویم که باور قلبی شما تاثیر مستقیم روی حرکت و درمان مسافرتان دارد. یک همسفر نمیتواند به جای مسافر سفر کند، نمیتواند سیدی مسافر را بنویسد؛ ولی همین که باور کند مسافرش میتواند از دنیای اعتیاد بیرون بیاید و این امید را به مسافرش انتقال دهد، کمک بسیار بزرگی را برای درمان مسافرش انجام داده است.
مسافر: یک همسفر هر چند سالی که مسافر در اعتیاد بوده همراهش بوده و هر بار اقدام به ترکهای گوناگون کرده، باز هم همراهش بوده است. یکبار دیگر هم به خودش و مسافرش این فرصت را بدهد و آخرین کبربت خودشان را در تاریکی روشن کنند انشاءالله به نتیجه دلخواه خودشان میرسند.
شما به عنوان یک مادر چگونه توانستید به فرزندانتان تاثیر خوبی گذاشته و آنها را هم کنگرهای کنید؟
همسفر: من به آموزش غیرمستقیم اعتقاد دارم. اینکه یک مادر دانستههای درست خودش را غیرمستقیم به فرزندانش انتقال دهد و دیگر اینکه مادران مثل خورشید میمانند، نه آنقدر به فرزندان نزدیک شوند که آتش و حرارت آنها را بسوزاند نه آنقدر فاصله بگیرند که پیوند محبت یخ بزند و به عنوان الگو خودشان در تمام لحظات زندگی عملکرد درست و منطقی داشته باشند تا بچهها دنبال الگوی مناسبتر از مادر نباشند.
مسافر: این را مدیون همسفرم هستند که ایشان با عملکرد عالی که در منزل دارند، فرزندانم را علاقهمند به آموزشهای کنگره کردهاند.
شما مدتی هم به عنوان راهنمای تازهواردین بودید، خدمت کردن در آن موقع چه تاثیراتی بر زندگی شما گذاشت؟
همسفر: یکی از مهربانیهایی که خداوند در حق من کرده، اعطای شال سبز و جایگاه راهنمایی تازهواردین بود. توسط این شال، در باغ سبز کنگره را به روی تعدادی از همسران و مادران رنج دیده از اعتیاد باز کردم و هر تازهواردی یک نمونه از خودم بود که رو در روی خودم نشسته بود و من را با خودم و صور پنهانم روبرو میکرد و به پیدا شدن گرههای درونم کمک مینمود و با پیدا شدن گرهها تلاشم بیشتر میشد. برای حل و باز کردن آنها در نتیجه شهر وجودی من هر روز آبادتر میشد. زمانی زندگی بیرون آباد میشود که آبادانی از درون آغاز شده باشد.
بعضی از همسفران دلایل مختلفی برای خدمت نکردن دارند و به نوعی ترس دارند چه پیامی برای این همسفران دارید؟
همسفر: اکثر مشکلاتی که در زندگی یک همسفر بوجود میآید به دلیل باور نکردن تواناییهای خودشان است. تا از ترس نگذریم به شجاعت نمیرسیم این را در دعای کنگره میخوانیم؛ ولی برای درکش باید حرکت هم بکنیم.
سوال آخر اینکه به نظر شما چرا ورزش در کنگره مکمل درمان میشود؟
همسفر: علاوه بر کنگره در همه قسمتها، ورزش یک بخشی از تامین سلامت انسانها است. افراد کنگره هم یا بیمار اعتیاد یا افراد رنجدیده از بیماری اعتیاد هستند و میدانیم بیماری اعتیاد؛ یعنی بیماری جسم، روان و جهانبینی. تا زمانیکه جسم سالم نشود، روان هم سالم نخواهد شد. جسم هم با راه افتادن سیستم شبهافیونی بدن و عملکرد درست سلولها، ترشح غدد درونریز و برونریز به سلامتی میرسد و لازمه همه موارد گفته شده انجام دادن ورزش مناسب است؛ بنابراین برای ایجاد سلامتی و تامین آن باید ورزش را بعنوان مکمل درمان بپذیرند.
مسافر: ورزش کمک میکند، سیستم بیوشیمی ما راهاندازی و سیستمایکس فعال میشود و اعتیاد بهتر و راحتتر درمان میگردد.
مصاحبهشوندگان: راهنما همسفر نورا و مسافرشان روحالله
مصاحبهکننده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژین دهم)
ارسال: همسفر ملیکا رهجوی راهننا همسفر مهناز (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
165