مابایستی خودمان راباورکنیم.

نهمین جلسه ازسری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60نمایندگی کریمان کرمان بادستورجلسه"وادی چهارم وتاثیرآن روی من"با نگهبانی مسافرمحمدودبیری مسافرروح الله وبه استادی دیده بان محترم مسافرعلیرضازرکش روزپنجشنبه مورخ31خردادماه1403راس ساعت17آغازبکارنمود.

خلاصه سخنان استادجلسه: 
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
خوشحالم که امروزدرشعبه شما هستم اسم شعبه شما چیه ؟کریمان ،شعبه کریمان این صفت خیلی ارزشمندیه کریم بودن یعنی قبل از اینکه چیزی از شما درخواست بکنند شما انقدر کریم و بزرگوار باشید که قبل ازآن چیزی راکه از شما درخواست بکنند شما آنرا برآورده کنید این صفت خیلیها تلاش می‌کنند که این صفت را داشته باشد.زمانی بستر نیست فهم نیست،فهم هم که باشد بستر نیست .یه زمانی می‌بینید برای انسانی که خواست تغییر داردهم فهمش به وجود میاد هم بسترش. وای به حال کسی که بی‌توجهی بکند صدا را نشنوه و اگرهم بشنودخودش را به نشنیدن بزند آن موقع هست که دیگه حساب و کتاب متفاوت میشود خوب خیلی خوشحال هستم که تو شعبه کریمان هستم امیدوارم که این صفت همه ما همراهمان داشته باشیم و همه بتوانیم عمل کنیم و همه خوب باشیم.
دردنیای واقعی آدمای متفاوت‌ تری هستید و خوش به حال من علیرضا و خوش به حال شما که به واسطه یک درد مشترک همه کنار هم قرار گرفتیم و یکسری مطال را دارید احساس ادراک و برداشت می‌کنیم می‌توانیم ازآن استفاده کنیم و می‌توانیم رنگ و بوی زندگیمان رتتغییر بدهیم این مهم است که من میایم در کنگره می‌خواهم درمان بشوم و روش درمان DST و کنگره هم می‌خواهند من درمان بشوم. یک زمانی من تو رو می‌خواهم ولی کسی من را نمی‌خواهد یه زمانی هست من درمان را می‌خواهم سلامتی رو می‌خواهم همه چیزرا می‌خواهم خانواده خوب می‌خواهم، پول می‌خواهم، ولی آنها من را نمی‌خواهند.
دو رکعت نماز می‌خواهم بخوانم ولی نمی‌دانم یه قنوت خواندم، ۱۰ تا قنوت خواندم ،یادم نیست. من میگویم ولش کن بابا آن چیزهایی که آنهامی‌خواهند خیلی مهمه و باید قدرشو بدانیم فهم این وادی ها و درک این وادیهاخیلی مهم است کلام که کلام خداوند .
وادی اول میگوید چی می‌خواهی ؟می‌توانی بهش فکر کنی؟ فکر کنی فکر کنی به رهایی می‌توانی فکر کنی.
وادی دوم چی میگوید؟این وسط ناامیدی هم میاد سراغت ولی تو بیهوده نیستی برای هدفی آمدی بعد میگه خودتو دست کم نگیر تو کوه آتشفشانی و می‌توانی ذرات جرقه رو در درون خودت روشن کنی و اگر بتوانی آنها را اجرا کنی هر خواسته‌ای که بخواهی می‌توانی انجام بدهی.فکر میشه وقتی تصویررابتوانی داشته باشی.
وادی سوم چی میگوید؟ میگوید که به خویشتن خویش فکر کن میگوید باید از خودت بخواهی، میگوید تو در گرو خویشتن خویش هستی و نمی‌توانی فیلم بازی کنی تو باید با قبلت بازی کنی تا بتوانی آینده‌ خودت رابسازی من نمی‌توانم فیلم بازی کنم ادای آقای مهندس رو در بیاورم مثل ایشان راه بروم اداشو در بیارم نه من علیرضا هستم و باید خودم رادرک کنم وآخر وادی میگوید باید خودم راتزکیه و پالایش کنم.
وادی چهارم چی میگوید؟ میگوید در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش حالا اینها راباور دارید می‌خواهی خلق کنی دیگه آن چیزی که در درونمان می‌خواهیم باید در بیرونمان خلقش کنیم تا به اون دانایی و توانایی برسیم ما مسائل و مشکلاتی داریم که دنبال مسئول اون می‌گردیم و نباید اون ترس در وجود ما باشه و باید خودمان رو باور کنیم و بعضیا فکر می‌کنیم که خداوند نوکر ماست و یا یک پادشاه بخشنده بیاد کارهای ما را انجام بده و یا یک پهلوان بیاد کارهای نشدنی ما را شدنی بکند در صورتی که غیر ممکنه من مسئول جسم خودم هستم من مسئول خویش خویشتن خودم هستم من مسئول خرابی‌هایی که به وجود آوردم هستم وقتی مسئولیت رو می‌پذیرم ایمان میارم و آدم‌های بی‌ایمان می‌ترسن اینا همه علم کنگره است که آقای مهندس ساعت‌ها روی آنها فکر کرده آقای امین دژاکام اینهارا دانه دانه برای ما جراحی کرده که چه اتفاقی بی افتد تازندگی من بیرون از اینجا خوب بشود تا بتوانم این وادی‌ها را بیرون از اینجا انجام بدهم واجرا کنم.

بچه‌هایی که در سفر اول حرکت می‌کنند احیای نفس می‌کنند حق النفس را انجام میدهند تزکیه و پالایش می‌کنند کسانی که درسفر دوم حق الناس انجام میدهند یعنی خادم هستندوخدمت می‌کننددرجهت خدمت حرکت می‌کنند آنها هدایت میشوند. راهنماها که شال میندازند گردنشان همچنین ایجنت‌ها مرزبان‌ها و همه کسانی که خدمت می‌کنند حرکت ابتدا از درون ما آغاز می‌شود ما باید فکر کردن رایاد بگیریم و ببینیم چی می‌خواهیم دیدین تو وادی نمیگوید پولش رااز کجا جور کنیم میگوید فقط چی می‌خواهی، مبنای خواسته من چیه رها بشوم همه رو اذیت کنم یا رها بشم به همه کمک کنم پس اگر تزکیه و پالایش و خدمت را با خودمان داشته باشیم هیچ آرزوی ما به اون دنیا نمیرودهر لحظه باید این وادیها را تکرار کنیم چون داریم سفر می‌کنیم چون صاحب تزکیه و پالایش هستیم کسی به این راحتی نمی‌تواند وارد سفر دوم بشه چون همه تلاش هایمان کردیم و همسفرها هماز این قاعده مستثنا نیستند و باید همه توی کنگره خدمت کنیم مخصوصاً در سفر دوم پس کریم باشید کریمان کریمان قبل از اینکه بگویند به صندلی نیاز داریم خودمان خریداری کنیم اینا نیاز به شستشو داره من بیام اینها رو بشورم قبل ازاینکه کسی چیزی بهم بگوید خودم خودم را اصلاح کنم.آدمهایی که می‌فهمند خوب زندگی می‌کنند آدم‌هایی که نمی‌فهمند اصلاً خوب زندگی نمی‌کنند ما سه گروه خلق داریم یک گروه برای رسیدن به اهدافشان همه کار می‌کنند جز سیاه جامگانند خداوند هم کمکشون می‌کند.
یه گروه هم هستند که سمت راست و هر کاری نمی‌کنند تکلیفشون معلومه عمل سالم انجام میدهند مراقب خودشان و دیگران هستند کمک می‌کند انفاق می‌کند جزو سفید جامگان هستندحس سالم دارد جهانبینیش کامله ولی یک قسمت عظیمی از خلق توی یک بازه عظیمی هستند که تکلیفشان معلوم نیست یک روز می‌زنند یک روز نمی‌زنند یه روز می‌کشند یه روز نمی‌کشند اینها آدمهای فقیری هستند.
بیاییم شبیه درخت بشویم شبیه هوا بشویم شبیه باد بشویم خدمت بکنیم بعد می‌بینیم که چقدر آقای دژاکام خوب زندگی می‌کنه خوانوادشان چقدر خوب زندگی می‌کنند چقدر محترم هستند تو کل ایران فراتر از اسمش که میاد بهش احترام می‌ذاریم بلند میشیم احترامش از مرزها هم عبورشده آمریکا اگر می‌خواهی آقای مهندس را بشناسی بایددرعمل هم شبیه استادبشوی.
در بیرون طوری عمل می‌کنی که میگن چرا اینقدر متفاوت عمل می‌کنی و میگویم من علیرضا یه راهنما دارم به نام حسین دژاکام که به من گفته آشغال روی زمین نریز و اگر دیدی اونو بندازداخل سطل آشغال این زندگی است.
پس به همدیگه کمک کنیم ودرست زندگی کنیم و اگر می‌توانید خدمت مالی بکنیم کریم باشیم و نگاه می‌کنیم می‌بینیم که خدا چقدر با آقای مهندس داده راستی آقای مهندس همشهری شماست و خونه شان کجا بود میدان ارگ و مثل ما می‌خوره کمتر مثل ما می‌پوشه کمتر سفرم که نمیره فقط هیدج که برای ما دی سپ درست کنه که بخوریم و حالمان خوب بشود
ازاینکه به صحبت های من گوش کردیدممنونم وبه افتخار خودتون دست بزنید.
تایپ:مسافراحمدلژیون پنجم
عکس وانتشار:مسافرعباس لژیون اول