English Version
English

گروه خانواده _دلنوشته

گروه خانواده _دلنوشته

به‌نام‌قدرت‌مطلق‌الله


           امید در اوج نا امیدی
سلام دوستان معصومه هستم همسفر فریبرز
با قوت گرفتن از الله  می‌نویسم ،سلام بر والاترین مرد دنیا جناب مهندس دژاکام،
سلام بر راهنمایان ،مرزبانان ،سلام بر کنگره ۶۰؛
در زمانی که هیچ روزنه امیدی نداشتم در کور سوی کوچه پس کوچه های زندگیم با کنگره آشنا شدم و امید دوباره  در اوج نا امیدی مهمان قلبمان شد که این روزها فرزندانم به مسافرم افتخار می کنند.
واین امید و شادی را مدیون آقای مهندس هستیم ،مردی که زندگی دوباره و آرامش را برای همگان به ارمغان آورد.
من همیشه آرزو داشتم مسافرم یک روز بدون  استفاده ازمواد زندگی کند، مخصوصا مواقعی که مجبور بودم به مهمانی بروم یا مهمان به منزل ما بیاید آن روز برایم عذابی دردناک و علیم بود چون همیشه از اعتیادش خجالت می‌کشیدم و نمی‌خواستم اطرافیانم متوجه بشوند.
تمام تلاشم را می کردم که به خاطر اعتیاد مسافرم دختر و پسرم راکسی سرزنش نکند ،
هر جا مستأجر بودم می ترسیدم صاحبخانه به خاطر همسرم که اعتیاد دارد به ما خانه ندهد به خاطر همین خودم مجبور بودم همه جا دنبال خانه بگردم،
و روز قرار داد با هزار سلام و صلوات مسافرم را با سر و وضع آراسته ببرم بنگاه...
یا مدرسه دخترم می گفتند جلسه برای پدران داریم مثل این بود که من می مردم و زنده میشدم ...
تا این که دخترم بزرگ شد و موقعی که خواستگارها میخواستند بیایند برای دیدن خانواده و دخترم
فقط خدا می‌داند که آن روز بر من چه میگذشت،که مبادا متوجه بشوند یا حرفی بزنند برای دخترم سر شکستگی بشود،
اینها ذره ای از عذابی بودکه من طی سال ها به خاطر اعتیاد بر سرم آمد تا این که با کنگره آشنا شدم و فهمیدم تمام ناراحتی‌ها برای من سمی بود که من را به آدمی بیمار در آورده بود ،ای کاش من سال ها پیش با کنگره آشنا می شدم ،الان فقط خدا را شکر می کنم و فقط در لحظه زندگی می کنم،
هر کس هر چه بگوید دیگر برایم مهم نیست و من در ادامه زندگی فقط برای حال خوب خودم تلاش میکنم.
از راهنماها و آقای مهندس واقعا تشکر می کنم که چشم من را به روی واقعیت ها باز کردند.
هیچ وقت نمی توانم جبران این محبتشان رابه جا بیاورم اما تلاش می کنم آنقدر حالم را تغییر بدهم تا بتوانم قطره ای از این دریای محبت را به کنگره بر گردانم.
شاید هنوز اول راه باشم ولی به خودم قول دادم ،که ادامه بدهم برای روزهای روشن و زیبا به آن روزهایی که خدا در قرآن گفته (ان الله مع العسر الیسرا)
تا آن جا که خودم را انشاالله در مسیر هدایت و تکامل ببینم و حق بندگی را بتوانم به جا بیاروم،
و از خدا همت،و‌پشتکار اول برای خودم و تماااام کسانی که آرزوی این روزها را دارند خواستارم.
به امید روزهای خوب برای همه دوستداران خوبی ها
تایپ و ویرایش:همسفر میترا لژیون یکم
نویسنده:همسفر معصومه لژیون یکم

تنظیم وارسال:مرزبان خبری همسفرساغر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .