چهاردهمین جلسه از دور هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رضا مشهد به استادی راهنمای محترم مسافر امید، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه " وادی چهارم و تاثیر آن بر روی من " پنجشنبه 31 خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان امید هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم و از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه متشکرم که این بستر را فراهم نمودند
دستور جلسه وادی چهارم: مسئولیت سپردن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش است، هرکس در هر ابعاد و اندازه‌ای مشکل دارد باید فرابگیرد که مسئولیت کارهای خود را تماماً به عهده بگیرد و اولین قدم پذیرفتن این هست که پذیرش داشته باشم مسئولیتی که بر عهده من است را بپذیرم، پایین‌ترین نقطه نفس حیوانی است و تا آن هنگام که به میانه می‌رسد، بسیار سؤال درونش نهفته است
یعنی چه زمانی به میانه می‌رسد، هنگامی وارد مرحله نفس انسانی می‌شود یا پایین‌ترین مرحله نفس حیوانی یعنی همان نفس اماره یا وادار کننده است، که به من مسافر گوش زد می‌کند یکی از برنامه‌های خلقت همین است که از این مرحله نفس شروع کنید به حل کردن مسائل، یعنی تاریکی‌ها را تجربه کنیم همان‌طوری که در وادی چهارم به ما می‌آموزد که درست زندگی کردن را کم‌کم یاد بگیریم و اینکه نفس چطور خودش را ارتقا بدهد
نفس یعنی شاکله اصلی ، نفس آن است که تعیین موجودیت می‌کند هم در ظاهر و هم دربان و نشانه‌اش این است که خواسته دارد
همان‌طور که واقف هستیم تمام موجودات نفسشان در کنترل خودشان است اولین مرتبه‌ای که راجع به صور پنهان صحبت می‌شود در وادی چهارم است که به صور پنهان انسان و نفس اشاره می‌شود
اینکه کار اصلی ما آموزش گرفتن و ارتفاع است یک بچه که به دنیا می‌آید و می‌خواهد به مدرسه برود یا به‌پیش دبستانی یا چیزهایی که در خانه آموزش می‌دهند، مرحله‌به‌مرحله دبستان، راهنمایی، دبیرستان یا دانشگاه یا اینکه حتی کاسبی.
نفس هم یک سری مراحل را باید بگذراند ولی چیزی که مهم است این است که تمام انسان‌ها وقتی نفسشان وارد مرحله انسانی می‌شود خواه و یا ناخواه در دوزخ قرار می‌گیرند، خواه‌وناخواه در گرفتاری است برای چیست
برای اینکه سیستم بر همین مبنا است که من در دوزخ قرار بگیرم و برای اینکه یاد بگیرم چه جوری از این محل که جان سالم بدر ببرم به قول جناب مهندس می‌فرمایند: اگر شیرها و گرگ‌ها نبودند آهوی تیزپا و خوش‌اندامی وجود نداشت و اگر هم من امید که در کنگره 60 بزرگ‌ترین تزکیه والایش برای یک مسافری که بتواند مسائل حیاتی خودش را حل کند این را یاد گرفتم در درگیری‌ها و در دوراهی‌های مختلفی قرار می‌گیرم بتوانم با دریافت آموزش و تعادلی که پیدا کردم تصمیم درستی را بگیرم این باعث می‌شود که من ارتقا پیدا کنم و به‌مراتب حال بهتری داشته باشم
اینجا شما نتیجه می‌گیرید که سعی و تلاش کوشش کنید برای رسیدن به هدف خداوند هم به شما کمک خواهد کرد درصورتی‌که من به آن اندازه رشد کرده باشم یعنی نمی‌توانیم راهنمای سمت چپ را بزنیم و به راست بپیچیم من نمی‌توانم بگویم امشب را مصرف می‌کنم و از فردا دیگر مصرف نمی‌کنم چون خود من بارها این را تجربه کردم، هرروز می‌کشیدم به هوای اینکه می‌خواهم کنار بگذارم بیشتر مصرف می‌کردم
و بعد هم می‌گفتم خدایا یک کاری بکن این را بزارم کنار، هنگامی‌که تو خواسته مصرف داری خداوند این میان چه‌کاری می‌تواند انجام بدهد، پس برای سپردن هر کاری به خداوند اول باید خودمان را بشناسیم و باید خواسته‌های خودم را بشناسم وقتی‌که من متوجه شدم که نفسم در چه مرحله‌ای قرار دارد و یک شناخت نسبی از خودم پیدا کردم متوجه می‌شوم که خیلی از این کارها را خودم می‌خواهم انجام بدهم ولی به گردن خداوند، طبیعت، پدر، مادر و دیگران نباید بی اندازم و متوجه این داستان می‌شوم که برای اینکه بتوانم فردای بهتری را داشته باشم نمی‌توانم از زیر مسائل فرار کنم نمی‌توانم از یک سری مسائلی که به گردن ما هست فرار کنم و آن را به گردن خداوند بیندازم انشالله من امید یاد گرفته باشم در مراحل مختلف وقتی‌که احساس ضعف کردم این را به گردن خداوند نیندازم و ببینم که این احساس ضعفم از کجا نشئت می‌گیرد
انشالله که بتوانم آن چیزی که باعث می‌شود من اشکالات خودم را نبینم کنار بگذارم قضاوت‌ها و قیاس‌هایم را کنار بگذارم تا بتوانم خودم را بهتر پیدا کنم وقتی خودم را بشناسم خیلی راحت‌تر می‌توانم مسائل را حل نمایم
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما متشکرم
در ادامه مسافر قاسم به عنوان نگهبان روزهای پنجشنبه شعبه انتخاب شدند
تایپ: مسافر بلال لژیون سوم
ویرایش: مسافر علیرضا لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر محسن لژیون سوم
تائید خبر: مسافر صادق
مرزبان خبری: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
155