ششمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ سیرجان؛ با دستور جلسه: "وادی چهارم و تاثیر آن روی من" با استادی: مسافر ناصر، نگهبانی: مسافر منصور و دبیری: مسافر حمید در روز یکشنبه (۲۷ خردادماه ۱۴۰۳) رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
![](https://pictures60.s3.ir-thr-at1.arvanstorage.ir/1403%2F%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF%2F27%2F02.jpg?versionId=)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم و تشکر ویژه دارم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان که آغازگر و تداوم بخش این مسیر بودند، هستند و خواهند بود و همچنین از تمامی خدمتگزارانی که در کنگره خدمت میکنند تشکر میکنم.
دستور جلسه این هفته در مورد وادی چهارم است که میگوید در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.ما اگر به عقب برگردیم و مروری بر وادیها داشته باشیم، وادی اول وادی تفکر است که میگوید برای هر ساختار و تشکیلاتی باید تفکر کنیم یعنی چطور فکر کنیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم. در مرحله بعد وقتی ما در مسیری قدم گذاشتیم ممکن است دچار یأس و ناامیدی شویم و احساس پوچی کنیم و بگوییم این مسیر را اصلاً برای چه میآیم و چرا این تصمیم را گرفتم؟
وادی دوم در اینجا میگوید هیچ موجودی بیهوده قدم به حیات نمیگذارد و همه چیز بر مبنای حکمت است. وادی سوم هم میگوید فقط خودمان هستیم که باید به فکر خودمان باشیم و کس دیگری نمیتواند به فکر ما باشد. در این مقطع شاید ما بطور ناخودآگاه بگوییم درست است که ما باید به فکر خودمان باشیم پس اینجا خداوند چکاره است؟ یا خداوند ما را آفریده و به ما تکلیف داده و وظیفه دارد که من را از این مخمصه و منجلاب نجات بدهد. که در اینجا میگوید این طور نیست، خداوند که من را آفریده نعمت، امکانات و سلامتی را به من داده است و تمامی موجودات، گیاهان، حیوانات و نباتات در اختیار من است و از آنها استفاده میکنم و این واقعاً بی انصافی است که من چنین تفکری داشته باشم و بگویم خداوند باید من را که مسیری را اشتباه رفتهام و به خود و دیگران لطمه زده ام، نجات بدهد.
خداوند زمانی که ما را آفرید، مسیری را برای ما مشخص کرد و گفت ای انسان تو اختیار داری و برخلاف بقیه موجودات از اراده و اختیار برخوردار هستی که اینجا بحث تقوا مطرح میشود و به سمت کمال انسانی و ارزشها میرود و راه دیگر به سمت ضد ارزشها و فسق و فجور میرود و نهایت مسیر را نیز مشخص میکند و میگوید اگر مسیر ضد ارزشها را انتخاب کنیم دچار تخریب و آسیب میشویم و اگر مسیر ارزشها را انتخاب کنیم در نهایت به صلح و آرامش میرسیم و این من هستم که با اختیاری که به من داده شده است راهی را میروم که در نهایت به بدبختی و فلاکت ختم میشود. این وادی خطوط و مرز و چهارچوبها و همینطور مسئولیت ما، خداوند، راهنما، رهجو و ... را مشخص می کند که همه اینها تعریف شده هستند.
وقتی یک راهنما از وقت و زندگی خودش برای آموزش ما میگذارد من رهجو نیز در قبال آن وظایف و تکالیفی را دارم و باید مسئول کارهای خودم باشم و اگر از خطوط مشخص شده خارج شوم مطمئناً جریمه خواهم شد و باید بهای آن را بپردازم. ما اگر بخواهیم در مسیر ارزشها قرار بگیریم و تغییرات مثبت را در خودمان ایجاد کنیم باید در ابتدا خودمان را بشناسیم و بعد از شناخت خود سعی کنیم خداوند را بشناسیم.
در وادی چهارم آمده است که اگر ما بخواهیم خودمان را بشناسیم باید هسته انسان را بشکافیم و به عظمت آن پی ببریم. انسان دارای یک هسته خارجی است که همان صور پنهان است و اینها از جسم خاکی به انرژی تبدیل میشوند و میتوانند از یک مکان به مکان دیگری سیر کنند. خداوند میفرمایند هر کسی که بتواند به این مرحله برسد و تزکیه و پالایش شود در واقع به فرمان عقل رسیده است و سپس مراحل نفس را تعریف میکند که شامل نفس اماره، لوامه و مطمئنه میباشد. بعد از گذشتن از نفس اماره به نفس لوامه که همان نفس سرزنش کننده است میرسیم و بعد از گذشتن از نفس اماره به نفس مطمئنه میرسیم و خداوند میفرمایند کسانی که به این مرحله از نفس میرسند در واقع از فرشتگان هم برتر هستند و این افراد را به بهشت خاص خودم دعوت میکنم.
ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
عکس: راهنما مسافر سیروس
تایپ و بارگذاری: مسافر سعید (خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
94