همسفر مریم (راهنمای لژیون اول):
وادی چهارم میگوید؛ در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. به نظر من واگذارکردن مسئولیت و سپردن آن به خداوند یا حتی دیگران کار انسانهای ناآگاه و نادان است، زیرا همانطور که میدانیم خداوند به انسان عقل داده است. آقای مهندس نیز بارها گفتهاند که هر انسانی مختارالخطا است و هر انسانی میداند چه کاری درست و چه کاری غلط است، اما بعضیاوقات انسانها در نفس اماره قرار میگیرند و دچار اشتباهات زیادی میشوند، مسئولیت اشتباهات خودشان را نمیپذیرند، آن را گردن خداوند یا دیگران میاندازند و دلایل منطقی نیز برای خودشان میآورند. چقدر دنیا زیباتر میشد اگر هر انسانی که میخواست کاری را انجام بدهد، ابتدا به عواقب کار نگاه میکرد و بعد تصمیم میگرفت، آن را گردن دیگران نمیانداخت و مردانه اشتباهش را قبول میکرد. خداوند همیشه انسانها را سر دوراهی قرار میدهد و این خود انسان است که میتواند تصمیم بگیرد که جزو انسانهای دانا باشد یا نادان. اگر انسان تحتتأثیر نیروهای منفی قرار بگیرد، درگیر نفس اماره میشود و اگر با نیروهای مثبت همنشین باشد، مطمئناً به نفس مطمئنه نزدیک میشود.
همسفر سهیلا:
به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خود و وادی چهار به این موضوع میپردازد. ما نباید با تنبلی، کارهایمان را به خدا واگذار کرده، هیچ حرکتی نکنیم و بگوییم که قدرت مطلق تمام مشکلات ما را حل خواهد کرد. ما زمانی میتوانیم انتظار کمک و یاری از خدا را داشته باشیم که به وظیفهٔ خودآگاه باشیم سعی و تلاش در انجام آن را داشته باشیم. خداوند بعد از خلق انسان او را بر سر دوراهی قرار داده؛ راه راست و راه فجور. اینکه کدام مسیر را برویم تا به خواستههایمان برسیم اختیارش در دست ماست. ما دارای دو هستهٔ خارجی یا صور پنهان و هستۀ جسم یا صور آشکار هستیم که هر دو دارای نفس است و در هر دو هسته، نفس تعیین موجودیت میکند. نفس سه مرحله دارد که اماره، لوامه و مطمئنه نام دارند. نفس نخست به بدیها امر میکند. بعد از عبور از مرحلۀ نفس اماره فرد احساس گناه کرده و وارد مرحلۀ نفس لوامه میشود. مرحلۀ آخر که همان نفس مطمئنه است، احساس آرامش و آسایش دارد. زمانی که به این جایگاه برسد، میتواند از فرشتگان نیز بالاتر باشد و اینجاست که قدرت مطلق او را به بهشت خودش دعوت میکند.
همسفر نرگس:
وادی چهارم به ما میگوید که در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. حتی بین نباتات، حیوانات و انسانها هیچوقت مسئولیت یکطرفه نیست، یعنی مسئولیت دوطرفه است. اگر ما در زندگیمان دچار مشکلات و معضلات یا بیماریها شدهایم یا به فرض مثال اگر مسافر من مصرفکنندۀ مواد مخدر شده، دیگران مقصر نیستند. اگر ما بخواهیم مشکلاتی که از روی تنبلی و کاهلی برای خودمان به وجود آوردهایم را با نشستن در گوشهای و دعا و رازونیاز کردن حل کنیم و یا بار مسئولیت و مشکلات زندگی خودمان را به خداوند واگذار کنیم و بگوییم تو بزرگی، تو قدرت مطلق هستی، تا مشکلات ما را حل کند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. البته دستهای آسمانی القا افکار را انجام میدهند، اما بقیۀ کارها و مسئولیتها بر عهدۀ خودمان است. باید با تفکر، اندیشۀ درست و با تلاش و کوشش خودمان بتوانیم مسئولیت کارهای خودمان را بپذیریم و مشکلات خودمان را بهخوبی حل کنیم، آن وقت قدرت مطلق و نیروهای مافوق به ما یاری میرسانند.
همسفر سپیده:
وادی چهارم به ما میگوید که هرکس باید مسئولیت کارها و مسائل زندگی خودش را به عهده بگیرد. این وادی به ما میگوید که این خود ما هستیم که میتوانیم همۀ مسئولیت کارهای خودمان را قبول کنیم و هیچکس بهاندازۀ خود ما، نمیتواند به ما کمک کند. در این وادی با نفس آشنا شدم، نفس یعنی آن چیزی که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و همیشه خواسته دارد، خواستۀ معقول و نامعقول. این شناخت سبب شد که به خواستههای خودم سروسامانی بدهم تا بتوانم با قدرت اختیار که از طرف خداوند به انسان داده شده، بهترین انتخاب و تصمیمگیری را داشته باشم و با توکل به خداوند و تفکر صحیح بتوانم بار مسئولیت خودم را به دوش گرفته و در پی جبران آنها باشم، بهتر است که در جهت جبران گذشتهام دیگر بهصورت احساسی و افراطی عمل نکنم و در ادامه برای رسیدن به تعادل، تکامل، عبور از نفس اماره و ورود به دروازۀ نفس لوامه از نیروی عقل و تفکر استفاده نمایم، بدانم که با حرکت بهسوی نفس مطمئنه خداوند نیز حامی و یاریرسان من خواهد بود. زندگی ما پر از قفلهایی است که خودمان زدهایم و کلید تمامی این قفلها در دست خودمان است، فقط کافی است مسئولیتپذیر باشیم و با تفکر درست این قفلها را یکییکی باز کنیم.
همسفر زهرا:
وادیها راه و روش زندگیکردن را به ما یاد میدهند و مانند قوانینی هستند که در هستی همیشه ثابت و در حال جریان هستند. این وادی به من میگوید که هر مشکلی که برایت پیش میآید، باید فقط روی خودت حساب کنی و به کسی متکی نباشی. همانطور که میدانید انسانها از نیروهای خفتهای برخوردار هستند که خود هیچ نمیدانند و باید از این نیروهای درون خود، خوب استفاده بکنند تا بتوانند هر راه سختی که جلوی پایشان ظاهر میشود با کمک آن نیرو، اقدام به حل آن بکنند. ما آن نیروی خفته را بهآرامی در طی سفر بیدار میکنیم. در وادیهای اولیه یاد گرفتیم که باید تفکر کرد و در کنار تفکر برای خواستهای که در پیش رو داریم، سعی و تلاش کنیم و پرقدرت قدم برداریم، خداوند نیز ما را یاری خواهد کرد و این مهم فقط با حرکت ماست که شکل میگیرد. من قبل از کنگره، همیشه فکر میکردم که چرا اطرافیان، پدر و مادر خودم و مسافرم آن قدری که من انتظار داشتم ما را کمک نمیکنند و یا خداوند چرا به داد ما نمیرسد، من نمیدانستم که تمام این مشکلاتی که بر سر راه من سد شده است به دلیل رفتارها و کارکردهای اشتباهم و نبود تفکر و دانش خودم است که در طی زندگی برای خودم به وجود آوردهام. من همیشه از دیگران انتظار نابجا داشتم، اما امروز که اینجا هستم متوجه شدم که از کوچکترین مشکل تا بزرگترین مشکلی که برایم به وجود میآید باید با تفکر صحیح به رفع آن بپردازم و حرکت کنم.
تهیه، تنظیم و ویرایش: همسفر فرشته، راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر مطهره، راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
107