English Version
English

تمامی مسئولیت‌ها دو طرفه هستند

تمامی مسئولیت‌ها دو طرفه هستند

در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.

به نام خدایی که برای من عشق و لبخند است، خدایی که من را آفرید تا بر اساس اختیاری که دارم هدف از آفرینش را درک نمایم و متوجه شوم که می‌توانم با دست خالی از نقطه صفر شروع کنم. من می‌توانم هر چیزی را به طرف خود جذب کنم و تنها چیزی که به آن نیاز دارم، باور وجود خودم است. بایستی با تفکر، دانایی و آگاهی دریابم که هدفم از زندگی کردن چیست؟ چقدر تلاش کرده‌ام که در زندگی آسایش و آرامش داشته باشم و به جایگاهی که متعلق به من است برسم؟ آیا مسئولیت زندگی خودم را به عهده گرفته‌ام یا به دیگران سپرده‌ام؟

تا قبل از ورود به کنگره و آموزش گرفتن از آقای مهندس و همچنین آشنایی با وادی چهارم، بر اساس یکسری باورها که در دوران کودکی آموخته بودم، زندگی می‌کردم و این باورها خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا نا‌آگاهانه ملکه‌ ذهن من شده بود. بر این باور بودم که وقتی ناراحت و نگران هستم یک نیرویی از درون در من نجوا می‌کند که خداوند تو را می‌بیند. زمانی که مظلوم واقع می‌شدم با خود می‌گفتم خداوند جای حق نشسته است و موقعی که دچار مشکل یا گرفتاری می‌شدم، با خود می‌گفتم: خدا همه چیز را درست می‌کند. همه این فکر و خیال‌ها باور زندگی من شده بود ولی با گوش دادن به سی‌دی وادی چهارم متوجه شدم تا این زمان مسئولیت کارهای خود را به قدرت مطلق واگذار کرده و خودم را کنار کشیده بودم.

در کنگره آموختیم که تمامی مسئولیتها دو طرفه هستند. ما در سختی‌ها، مشکلات و رسیدن به خواسته‌ها بایستی به خداوند توکل نماییم ولی در کنار آن از سعی و تلاش خود فروگذار نکنیم. به دیگر سخن باید تفکر کنیم تا بتوانیم صورت مسئله را پیدا نماییم و متوجه شویم که ریشه مشکل بوجود آمده در کجاست؟ پس از آن بایستی راه حل را پیدا کنیم و در آخر به قدرت مطلق توکل نماییم. در اینجا ضرب‌المثل معروفی که می‌گوید: از تو حرکت و از خداوند برکت، صدق می کند. تا قبل از آموزش گرفتن من مسئولیت کارهایم را به دلیل صفت‌های ضدارزش درونم مانند منیت، ترس، ناآگاهی و جهل به دیگران واگذار می‌کردم ولی با گذشت زمان و آموختن مطالب کنگره۶۰، متوجه شدم که قبول مسئولیت؛ یعنی بالا رفتن آگاهی، رشد کردن و همچنین غلبه بر ترس، منیت و مبارزه با ضدارزش‌ها.

خداوند در کتاب آسمانی می‌فرماید: من ولی و سرپرست کسانی هستم که ایمان آورده‌اند، آن‌ها دستشان در دست من است و از تاریکی به روشنایی هدایتشان می‌کنم.

اکنون من به این باور رسیده‌ام که با تلاش در برابر مشکلات، دوری از ضدارزش‌ها، پذیرفتن مسئولیت کارهای خود و توکل به خدا می‌توانم به جایگاه واقعی که مقام والای انسانی است برسم. خداوند را هزاران بار شکر می‌کنم که اذن ورودمان به کنگره صادر شد تا مسافرم به درمان اعتیاد و رهایی برسد و من هم بتوانم معنای واقعی زندگی کردن را درک نمایم.

در پایان از راهنمای عزیزم و همچنین آقای مهندس بزرگوار و مهربان بابت آموختن تجربیات باارزش خودشان به ما سپاسگزارم.

 

نویسنده: همسفر فرزانه لژیون راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)

ویراستار: همسفر فرزانه لژیون راهنما همسفر رویا (لژیون سوم)

تنظیم و ارسال مطلب: همسفر مریم خدمتگزار سایت

همسفران نمایندگی علیرضا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .