در این سیدی استاد امین درمورد خواستههای نفس صحبت میکند. هر داستانی یک اوجوفرودی دارد. وقتی یک قهرمان به اوج میرسد و رشد میکند در واقع از خود میگذرد و جانش را به خطر میاندازد تا به سوی خواستههای خودحرکت کند؛ زیرا قدرت اصلی، خواسته او میباشد. در کلام الله دو نوع الگو را خداوند به ما معرفی میکند، یکی الگوی فرعون است که به هر قیمتی میخواهد به خواسته خود برسد و دیگری الگو خود خداوند است که با کمترین کنش و تخریب عمل میکند.
روش رسیدن به خواسته خیلی مهم است. برای رسیدن به خواسته خود ما به قدرت میرسیم و روز به روز قویتر و نیرومندتر میشویم. خداوند چون جهان را آفریده است از پیامبران و اولیا برای رسیدن به خواسته خود استفاده میکند. ما به عنوان یک انسان خواستههایی داریم و اگر میخواهیم به آن برسیم؛ باید برنامهریزی خوبی داشته باشیم و این روشی است برای رسیدن به خواسته خود و چگونگی عملکرد آن که در واقع حق کسی پایمال نشود.
باید در تفکر این باشیم که از این دو روش که در کلام الله به ما الگو دادهاند برای رسیدن به خواسته معقول و نامعقول خود استفاده کنیم در واقع هر شخصی بر مبنای خواسته درست و یا نادرست خود از این دو الگو بهرهبرداری میکند. خواستهای که عوارض بدی به بار نگذارد خوب است. خواسته فرعون یک خواسته تبهکارانه است و باعث تکبر و یورش است، یعنی تباهی و خرابی به وجود می آورد و اگر تکبر، درون انسان باشد باید از بین برود.
خداوند به حضرت موسی معجزه نشان داد که فرعون آن را قبول نداشت و برای مقابله از جادوگرهای خود استفاده کرد. جادو چیزی است که وجود دارد و استفاده میشود؛ چون نیروهای منفی وجود دارد، جادو به صورت القا اثر می کند. القا در ذهن انسان میماند، آرام آرام فکر میکند، ذهن را آماده و دچار افکار منفی میکند و در نهایت از صراط مستقیم خارج میشود.
حضرت موسی به اذن خداوند عصای خود را روی زمین انداخت و همه چیزِ فرعون را نابود کرد و فرعون باز هم تسلیم نشد و به موسی گفت: تو استاد اینها هستی! با هم شرط بندی کردید، همراهان فرعون که متوجه این قدرت شده بودند، به خداوند ایمان آوردند؛ ولی فرعون باز قبول نمیکرد؛ چون نمیخواست از خواسته خودش بگذرد.
وقتی خداوند عذابها را برای قوم فرعون نازل کرد، دریا شکافته شد و قوم موسی به همراه او به یاری خواوند از دریا عبور کردند و دریا دوباره بسته شد و در نهایت فرعون غرق شد. این داستان هم در زندگی ما جاری است وقتی دریای علم شکافته میشود و دانش به وجود میآید کسانی که در اسارت هستند به واسطه دانشی که کسب میکنند، میتوانند از اسارت آزاد شوند. اگر علم باشد انسان میتواند گرهها را باز کند و به مرحله دوم که همان قومی است که از تاریکی آزاد شدهاند و حالا میخواهند به چرخه حیات و زندگی برگردند یاری میرساند.
نکته مهم این است که عزت و بزرگی نزد خداوند است یک قومی که در تاریکی بود خداوند به واسطه حضرت موسی و دانشی که به ایشان عنایت کرده بود آنها را از شرایط بد خارج کرد. برای یک مصرف کننده هم به اینگونه است. زمانیکه از تاریکی اعتیاد خارج میشود، این تاریکی تا سفر دوم هم ادامه دارد و مبارزه با نفس پابرجاست؛ لذا با تلاش و آگاهی که از آموزشها میگیرد جلو میرود، تا زمانی که رکاب بزنیم و در حرکت درست باشیم، سخت طاقت فرسا نیست؛ چون خودمان از این تلاش لذت میبریم.
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر ژیلا (عضو لژیون سردار)
نویسنده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر شهناز (عضو لژیون سردار)
ویراستاری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر ژیلا (عضو لژیون سردار)
عکس: همسفر منیره، مرزبان خبری
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شهناز (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
145