English Version
English

حس مسئولیت، راه نجات برای هر فرد

حس مسئولیت، راه نجات برای هر فرد

به مناسبت دستور جلسه وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من در خدمت راهنما همسفر سمیه از نمایندگی رودکی هستیم. مسافر ایشان محسن با آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به مدت 13 ماه و 10 روز باراهنمایی مسافر جلال و همسفر ظریفه در کنگره سفر کردند. ورزش مسافر ایشان باستانی و ورزش همسفر سمیه در کنگره والیبال هست. هم‌اکنون به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس 3 سال و 3 ماه است که آزاد و رها هستند. در ضمن یک سفر لژیون تغذیه سالم به راهنمایی همسفر فاطمه داشتند و هم‌اکنون به مدت 1 سال و 1 ماه و 10 روز هست که آزاد و رها هستند. همسفر سمیه در جایگاه‌هایی مثل ورزشبانی والیبال، سایت، عضویت در لژیون سردار، راهنمای تازه واردین، دبیر والیبال، راهنمای لژیون تغذیه سالم و راهنما خدمت کرده‌اند.

حس خود را نسبت به وادی چهارم بیان نمایید؟

برای بیان احساسم از این وادی باید از سه وادی قبل بگذرم بنابراین باید بگویم:
با تفکر ساختار آغاز شد
کوی بن‌بست نگاهم باز شد
این‌که رو به‌سوی هر راهی روم
در همان ره رهنمایی می‌شوم
وادی اول چراغ راه شد
با شب تاریک جان، همراه شد
پای احساسم دوباره جان گرفت
وادی دوم که شد باران گرفت
بارشی ارزنده از نوع امید
به نسیم زندگی معنا دمید
درگذشته جان چه بی‌مقدار بود
فکر و اندیشه من بیمار بود
وادی سوم شروعی تازه شد
جستجو بافکر هم‌اندازه شد
خود به فکر خویش اندازد مراحل مشکل خوب می‌سازد مرا
وادی چهارم مرا مسئول ساخت
جسم و جانم را به خود مشغول ساخت
حس ناب زندگانی در حیات
حس مسئولیت راه نجات
کاهلی را دور باید ساختن
بهر کسب دانشی پرداختن
خودشناسی اولین گام من است
دوری از خود حقه اهریمن است
لطف حق هرلحظه بر من شامل است
حجتش بر خلق تام و کامل است
بر دوراهی کژی و راستی
راست بودن بی کمی و کاستی
جزو فرمان خداوند من است
بار تکلیفی بر جان و تن است
طالب راه حقیقت می‌رسد
لاجرم بر وادی فهم و خرد
حس پیدا گشتن گم‌گشتگان
حس بودن در مسیر عاقلان
شهر دانایی همان شهر خداست
قدرت مطلق همیشه یار ماست

وادی چهارم تابه‌حال چه تأثیری بر روی شما داشته است؟

این وادی، آدرس من را به خودم داد و به من آموخت که من مسئول زندگی دیگران نیستم و دیگران هم مسئول زندگی من نیستند؛ بلکه مسئول زندگی خودم؛ یعنی افکار، گفتار و کردار خودم هستم و بهتر است در مسائلی که پیش می‌آید خودم را تغییر دهم و این‌که با تفکر و تدبیر صحیح، مسئولیت‌هایی را که در جایگاه‌های خانوادگی و کنگره‌دارم به‌خوبی بشناسم، بادل و جان بپذیرم و در مقابل انجام آن‌ها کوتاهی نکنم.

به نظر شما چگونه می‌توانیم جایگاه و مسئولیت قدرت مطلق و جایگاه و مسئولیت خودمان را مشخص و مرزبندی کنیم؟

با کسب شناخت و آگاهی نسبت به خود (افکار، گفتار و کردارمان)، نیروهای درونی خود، نیروهای بازدارنده، نیروهای الهی، کل هستی و قدرت مطلق که خدا را شکر، علم و دانش آن‌ها در کنگره ۶۰ به‌طور آشکار و پنهان و به‌صورت کاربردی و کاملاً قابل‌اجرا وجود دارد، فقط کافی است در هر جایگاهی یک رهجوی نیازمند آگاهی و آموزش پذیر باقی بمانم.

تجربه خود را در مورد راهنمایی لژیون تغذیه برایمان شرح دهید؟ برای همسفرانی که می‌خواهند راهنمای این لژیون شوند چه راه‌کاری دارید؟

ازآنجاکه مسافر لژیون تغذیه سالم می‌بایست تا همیشه مسافر بماند و بعد از رهایی به سفر تغذیه سالم خود ادامه داده و هوشیار و بیدار باشد، طبیعی است که با گره‌های درونی و بیرونی متعددی برخورد کند. در این سیر راهنما بودن بسیار کمک‌کننده است؛ چراکه رهجو آینه تمام‌عیار راهنماست و راهنما گره‌های خود را در رهجو می‌بیند و تا آن‌ها را در خود حل نکند در رهجو حل نمی‌شود؛ بنابراین خودشناسی برای راهنما عمیق‌تر اتفاق می‌افتد. توصیه می‌کنم خواست خود را تقویت کنند و مشتاقانه به تلاش خود ادامه دهند و از صمیم قلب از خداوند طلب یاری کنند.

به نظر شما چرا نمی‌توانیم نسبت به خداوند شناخت واقعی داشته باشیم؟

به دلیل این‌که ماهیت و جوهره وجودی خداوند با آدمی فرق دارد؛ اگر انسان ظرفیت درک کامل خداوند را داشت از بهت، حیرت و به‌نوعی وحشت نمی‌توانست به زندگی ادامه دهد؛ پس لازمه این زندگی ادراکی به همین حد و اندازه اندک است. ان‌شاءالله که ظرف وجودی انسان ارتقاء یابد و بعد از رهایی از کالبد جسمانی به ادراکی بالاتر دست یابد.

آیا رسیدن به خدمت راهنمایی زیربنای خاصی می‌خواهد؟ از کجا باید شروع کرد؟

به نظر من زیربنای آن، همان رسیدن به رهایی و نوشتن 40 سی‌دی و پس‌ازآن آموزش‌ها را کاربردی کردن و مشتاق خدمت بودن است، همین حس و انگیزه برای ادامه‌دار شدن کافی است. تلاش و رسیدن به این جایگاه باید از همان سفر اول و آزمون‌های ماهیانه شروع کرد و برای درک بهتر مطالب برای خود سؤال طرح کرد.

رابطه رسیدن به حال خوش و خدمت در کنگره چگونه است؟

به نظر من این دو رابطه، علت و معلول نسبت به هم دارند تا وقتی‌که رهجو به حال خوش نرسد مشتاق خدمت نمی‌شود و تا وقتی‌که خدمت نکند به حال خوش نمی‌رسد. این دو در هم ذره‌ذره ارتقاء پیدا می‌کند؛ البته در ابتدا طبیعی است که گاهی رهجو در مسیر خدمت دچار اشتباه شود و از خود یا از تذکر خدمتگزاران آزرده‌خاطر شود؛ اما اگر خود و کنگره ۶۰ را باور داشته باشد آموزش‌های لازم را می‌گیرد و ظرفیت و نقطه تحمل خود را بالابرده و اشتباهات خود را تکرار نمی‌کند و همچنان از حال خوش کافی برخوردار می‌شود.

تابه‌حال چه آموزش‌هایی از خدمت راهنمایی جهان‌بینی و راهنمایی لژیون تغذیه سالم گرفته‌اید؟

در قسمت جهان‌بینی، اوایل گره‌های درونی رهجو ذهنم را به خود مشغول می‌کرد و روی من اثر نامطلوب می‌گذاشت رفته‌رفته توانستم با دعا، ذهن خود را آرام کنم و از کنار آن‌ها به‌راحتی بگذرم و رهایشان کنم. برایم جالب بود که گاهی گره آن‌ها، چالش زندگی خود من بود که در این صورت از زاویه مقابل به مسئله نگاه کردن باعث می‌شد صورت‌مسئله و راه‌حل مشکل خود را پیدا کنم و حس خوبی به دست آورم. در این مسیر صبورتر شده و نقطه تحمل و ظرفیت وجودی‌ام بالاتر رفته است و درک و احترام قلبی من نسبت به همه اعضاء به‌ویژه خدمتگزاران بیشتر شده و احساساتم نسبت به اطرافیان پالایش بیشتری یافته است. راهنمای لژیون تغذیه سالم بودن هم باعث شد برای درک بهتر رهجو سعی کنم هر چه را می‌گویم، خودم به اجرا درآورم و بتوانم به دانایی مؤثر نزدیک‌تر شوم.

راه مستدام بودن در کنگره و خدمتگزار بودن چیست؟

با کسب آگاهی و نزدیک‌تر شدن به دانایی مؤثر و رسیدن به هوشیاری و بیداری می‌توان در مسیر کنگره مستدام و خدمتگزار بود؛ البته لازم است همواره دست‌هایم را به نشان پیچش در هم و به‌سوی آسمان نگه‌دارم و تا آنچه دریافت ننموده‌ام از ادامه بازنایستم و ایمان داشته باشم که همسفران در آن مکان لامکان مرا نیز یاری خواهند نمود.

در پایان سخنی دارید بفرمایید؟

از شما برای طرح این سؤالات زیبا صمیمانه سپاسگزارم که مرا به فکر فروبرد و آموزش بسیاری برایم داشت. به خدمتگزاران سایت خدا قوت می‌گویم و از زحماتشان متشکرم. از راهنمای خوبم همسفر ظریفه، سپاسگزارم که جایگاه امروزم، حاصل تلاش‌های خستگی‌ناپذیر ایشان است، همچنین سپاسگزار زحمات راهنمای تغذیه سالم همسفر فاطمه هستم. امیدوارم که با عملکرد درست بتوانم، قدردان ذره‌ای از محبت این عزیزان باشم. از آقای مهندس دژاکام برای کتاب زیبای عشق، بسیار تا بسیار سپاسگزارم. خداوند را شکر می‌کنم برای آموزش‌های کنگره ۶۰ که در مسیر زندگی من قرار گرفت.

ویرایش: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون نهم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ارسال: مرزبان خبری همسفر سمیه
همسفران نمایندگی رودکی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .