خلاصه سیدی نامه پیشین
سلام دوستان رقیه هستم یک همسفر.
بایستی آنچه انجام بشود، بشود؛ آنانی که باید بروند، بروند؛ آنانی که باید بیایند، بیایند؛ آنانی در راه هستند و همیشه این تبدیلها و ترخیصها در جریان هستند و چرخ خداوند همیشه در گردش است.
در این سیدی در رابطه با مسألهی سرنوشت، جبر یا اختیار، خواست و فرمان الهی صحبت شده است؛ اینکه زندگی انسان بر اساس کدام یک از اینها رقم میخورد.
نظریههای زیادی بیان شده است و اگر خوب دقت نماییم و بشکافیم درمییابیم که هر کدام از این نظریهها به نوعی میتواند درست باشد.
خواست، تقدیر، فرمان الهی، جَبر یا اختیار؛ در اینکه انسان با اختیار کامل آفریده شده است شکی نیست، پس تقدیر یا همان سرنوشتی که میگویند از پیش نوشته شده است، چیست؟ یا خواست و ارادهی ما چه میشود؟
برداشت من از این سیدی به این صورت است که بله، شاید برای هر انسانی سرنوشتی از پیش رقم خورده باشد، اما انسان اختیار کامل دارد تا سرنوشت خودش را تغییر دهد و آنطور که خواست و ارادهی خودش است، آن را رقم بزند.
اما علم، دانش و آگاهی ناقص انسان گاهی باعث میشود از بسیاری از اسرار آگاه نباشد، یک چیزی را بخواهد و در جهتش تلاش کند، یعنی امروز بکارد و به امید برداشت در آینده که همان تقدیر است، تلاش کند تا سرنوشت او را رقم بزند اما ناگهان در این مسیر اتفاقاتی پیشمیآید که از محدودهی اختیار انسان خارج است و فرمان الهی است که باعث میشود، در نهایت امر و در ظاهر ما به خواستهی خود نرسیم، اما شاید همین فرمان الهی، هم بسته به رفتارهای ما در گذشتهای که یادمان نمیآید رقم خورده باشد.
به عقیدهی من اینکه زندگی ما بر چه اساسی رقم میخورد، واقعاً چیز پیچیدهای است و در علم، دانش و آگاهی ناقص ما نمیگنجد و اگر به عدالت خداوند اطمینان داشته باشیم و در جهت ارزشهای الهی حرکت کنیم و سعی و تلاش کنیم و در دو راهیهای زندگی به طرف ارزشها حرکت نماییم؛ خواست و ارادهی خداوند هم راستا با خواست و ارادهی ما قرار خواهد گرفت و اگر این طور نشد، قطعاً حکمت الهی است و جای جزع و فزع باقی نمیماند و آن هم به صلاح ما خواهد بود و ما هرچه بیشتر پالایش نماییم و آن پنج حس پنهانی خود را تقویت نماییم پِی به اسرار خواهیم برد؛ همانطور که علما و عرفا با حسهای پنهانی به جهان هستی پی بردهاند و پرده از بسیاری مسائل برایشان برداشته شده است، پس ما به جای اینکه به دنبال مشکلات در بیرون بگردیم و اینکه بگوییم: چرا اینطوری شد؟ چرا اونطوری شد؟ پس اختیار چیست؟ پس سرنوشت چیست؟ اینها همه جبر است و خیلی از مسائل دیگر...
بهتر است در درون خود به دنبال مشکلات باشیم و آگاهی و دانش خود را که همان گنج درون است بالا ببریم تا پی به اسرار هستی و حکمت کارها ببریم.
اگر به آن مرحله برسیم میشود.
جهان را نه با پنج حس ظاهری که با پنج حس پنهانی نظاره نماییم به فرمان الهی اذن به ما داده خواهد شد و تقدیر، سرنوشت، اختیار انسان و فرمان الهی را خواهیم پذیرفت و به مقام تسلیم میرسیم.
نویسنده متن: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون سوم)
ویراستاری متن: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید(لژیون دهم)
ارسال مطلب: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127