English Version
English

متوجه شده بودم که تنها راه نجات و درمان من، درمان از طریق پروتکل کنگره 60 می‌باشد

متوجه شده بودم که تنها راه نجات و درمان من، درمان از طریق پروتکل کنگره 60 می‌باشد

جلسه دوازدهم از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 با دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من، با استادی مسافر داوود، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر بهمن روز سه‌شنبه 1403/03/29 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

 


سخنان استاد: سلام دوستان داوود هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم تا آموزش بگیرم. بااینکه در نزدیکی منزلمان یک شعبه کنگره 60 وجود دارد اما من از روی ترس از قضاوت، برای آمدن به کنگره 60 شعبه دهخدا از همان ابتدای سفرم تا به امروز هر جلسه‌ای که به شعبه می‌آیم نزدیک به سیصد کیلومتر مسیر را طی می‌کنم. چون در صور آشکارم فکر می‌کردم کسی خبر ندارد که من یک فرد مصرف‌کننده هستم. من پس از 10 سال اعتیاد زمانی که تصمیم به درمان گرفتم ازآنجایی‌که از اقوام و آشنایان کسی خبر نداشت، نمی‌توانستم به کمپ بروم. سپس تصمیم گرفتم که خودم با تهیه داروی ot اقدام به ترک کنم. با پنج سی‌سی شروع کردم و پس از مدت کوتاهی مصرفم به بیش از 30 سی‌سی رسید. راه‌های زیادی را امتحان کردم. یک‌بار هم حتی با یک مرکز ترک اعتیاد که در فضای مجازی آشنا شده بودم مبلغ سه میلیون تومان برای دریافت پکیجی برای ترک اعتیاد پرداخت کردم ولی تمام این‌ها حالم را روزبه‌روز بدتر می‌کردند. تا اینکه روزی همسرم از من سؤال پرسید که اعتیادداری؟ و من از زمانی متوجه شدم که ایشان از اعتیاد من باخبر است تمام موضوع را گفتم و بسیار راحت شدم و توانستم تصمیم درستی بگیرم.
ازاین‌رو مصمم شدم که این روش‌ها به درمان من کمکی نمی‌کند و از طریق یکی از دوستان که با کنگره 60 آشنایی داشت تصمیم گرفتم یا به شعبه رشت یا شعبه قزوین که نزدیک‌ترین شعبات به شهرم طارم بودند مراجعه کنم. من چون متوجه شده بودم که تنها راه نجات و درمان من، درمان از طریق پروتکل کنگره 60 می‌باشد، لذا از همان ابتدا پروسه درمانم را بسیار جدی گرفتم و تقریباً تمامی پکیج درمانی و قوانین کنگره 60 را مطابق راهنمایی‌های راهنمای عزیزم حمید آقا به انجام رساندم و در طی 14 ماه تنها یک جلسه غیبت داشتم و در تمامی روزهای سال در سرما و گرمابه کنگره آمدم و اکنون حالم واقعاً ازهرجهت خوب است و این اصلاً شعار نیست.
در مورد دستور جلسه هم طبق گفته آقای مهندس هدف از فرستادن انسان به پایین‌ترین نقطه خلقت این است که انسان تاریکی‌ها را تجربه کند و باقدرت اختیار و انتخابش بتواند بهترین راه نجات را برای خویش انتخاب نماید و به مراحل بالاتر آفرینش برسد. همچنین ما باید بتوانیم و بدانیم که مسئولیت تمامی کارها و اعمالمان بر عهده خودمان است؛ مثلاً اگر من بخواهم در دانشگاه در رشته پزشکی قبول شوم حتماً می‌بایست بسیار جدی و مداوم درس بخوانم و اگر هزار رکعت هم نماز بخوانم هیچ نمره قبولی دریافت نخواهم کرد. بلکه بایستی تلاش خودم را از طریق درس خواندن به ثمر برسانم.
در پایان لازم میدانم از تمامی کسانی که مرا درزمانی که در تاریکی‌ها بودم و هدایتم کردند تشکر و قدردانی نمایم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .