English Version
English

قانون پذیرش

قانون پذیرش

همسفر الهام : 

وادی چهارم می‌گوید؛ مسئولیت دادن به خداوند، یعنی سلب مسئولیت از خود، من در وادی اول و دوم آموختم که باید اول تفکر کنم و ناامید نباشم، در وادی سوم آموختم که مسئولیت مشکلات خودم را به گردن دیگران نیندازم، اما وادی چهارم به من می‌آموزد مسئولیت مشکلاتم را حتی گردن خدا هم نیندازم، همین‌طور در این وادی سعی می‌کنیم مرزبندی بین خود و خدایمان را مشخص کنیم. همیشه مسئولیت دو طرفه است مثلأ پدر و مادر در قبال فرزندان مسئولیت دارند و فرزندان نیز در قبال والدین، بنابراین خداوند هم در قبال ما مسئولیت دارد و ما هم متقابلاً، ولی ما نباید انتظار داشته باشیم هر برنامه‌ای که به خدا بدهیم باید اجرا کند‌، بلکه ما خودمان باید برای حل مسائل زندگی خود اقدام کنیم و خداوند فقط با القای افکار به ما کمک می‌کند، پس نتیجه می‌گيريم اگر ما با بی‌فکری برای خود مشکل به‌وجود آورده‌ایم نباید انتظار داشته باشیم که خداوند آن را حل کند این مسئولیت به عهده خودمان است‌. اگر من به دلیل جهل و نادانی از صراط مستقیم خارج شده‌ام و مشکلاتی را برای خود به‌وجود آورده‌ام خودم مسئول اصلاح آنها هستم نه خداوند، در این وادی ما با مطالب سرنوشت‌ساز و پراهمیتی مواجه می‌شویم چون قدر مسلم‌ برداشت و نگرش ما از نیروی مافوق یا نیروی نظام‌دهنده کل هستی یا خداوند یا هرچه تصور می‌کنیم نادرست و ناصواب بوده است به‌ این دلیل که اگر آن نیرو را می‌شناختیم هرگز این‌گونه رفتار نمی‌کردیم‌ و وارد مسائل ضد ارزشی نمی‌شدیم. اکنون که می‌خواهیم این نیروی مافوق را بشناسیم و به آن متکی باشیم‌ بهتر است شناختی واقعی به آن پیدا‌ نماییم، چون ما اکثراً انسان‌های افراطی‌ بوده‌ایم و بدون تفکر و اغلب احساسی یک مسئله را مردود می‌دانیم و چشم بسته آن‌ را‌ رد‌ می‌کنیم و یا آن‌ را می‌پذیریم و این مسئله همیشه‌ برای ما مشکل ایجاد می‌کند، این نیروی مافوق و نظام‌دهنده هستی آنقدر عظیم‌ است که اکثراً ما آن‌ را در خود‌ احساس می‌کنیم و برای شناخت بهتر آن بایستی اول نگاهی به درون خود بیاندازیم، چون اگر روزی بتوانیم خود را بشناسیم بدون تردید‌ آن نیرو را خواهیم شناخت، آن‌گاه ما دیگر نمی‌توانیم کارهای ضد‌ارزشی انجام دهیم، بنابراین در این وادی سعی خواهیم کرد خودمان یا انسان را تا حدودی بشکافیم‌‌. این وادی پس از موضوع شکافتن‌ هسته انسان و پرداختن به تعریف و مراحل نفس در پایان به ما می‌گوید؛ اگر ما مرتب دلمان بخواهد به طرف ضد‌ارزش‌ها برویم، ولی از نیروی مافوق بخواهیم همه مسائل ما را در جهت ارزش‌ها حل کند و حاضر نباشیم هیچ قدمی برای رسیدن به ارزش‌ها برداریم، کور خوانده‌اییم و این فقط یک ترفند است که با این حرکت مسئولیتی را‌ که به ما عطا شده می‌خواهیم به خود نیروی مافوق برگردانیم.هر وقت دستور جلسه یکی از وادی‌‌ها می‌شود به این فکر می‌کنم که چه تأثیری روی من داشته و دارد و به عظمت و مفاهیم حقیقی که در هر وادی هست بیشتر پی می‌برم و از تدبیر و تفکری که برای نوشتن وادی‌ها استفاده شده حیرت‌زده می‌شوم. باید تأثیر این وادی‌ها را در زندگی خانوادگی، کاری و کنگره کاملأ حس کنیم، چون با درک کردن و کاربردی کردن آن می‌فهمیم که کار ما آسان می‌شود، وادی‌های کنگره به گونه‌ای نوشته شده که هر‌کس در هر مقطعی از سفر اول یا دوم باشد با هر بار مطالعه به مطالب جدیدی دست پیدا می‌کند و باید همین‌طور باشد وگرنه یک جای کارمان می‌لنگد، ابتدای این وادی از برداشت و نگرش ما از نیروی مافوق یا خداوند صحبت شده است. من قبل از ورودم به کنگره ۶۰ نظرم درمورد خداوند این بود که خدا را زمان مشکلاتم می‌دیدم و فکر می‌کردم او مسائل و مشکلات را برایم درست کرده است غافل از اینکه اعمال و کردار من باعث به‌وجود آمدن تمام مشکلاتم شده است و با این طرز فکر انتظار هم داشتم خدا مسائلم را حل کند، یعنی در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت می‌دادم، زمانی که قدرت حل مسائل را نداشتم و حلقه برایم تنگ می‌شد ناامیدی بر من غلبه می‌کرد و دنبال مقصر می‌گشتم و می‌گفتم خدایا چرا من را به این دنیا فرستادی؟ چرا هر چه بلا هست سر من نازل می‌کنی؟ خدایا مگر من چکار کرده‌ام ؟ اما من به عنوان یک انسان خودم را نمی‌شناختم، می‌دانستم خداوند چه نظام قدرتمند و دقیقی و چه نیروهایی را در درونم قرار داده که مانند قله‌های آتشفشان آرام و بی‌صدا هستند، اگر به آنها توان حرکت بدهیم حتماَ می‌دانیم چه می‌شود خاصه در جهت راه مستقیم باشد. این وادی با شکافتن هسته انسان در صور آشکار و پنهان بستری را برایم مهیا کرد که در مسیر به فرمان عقل نزدیک شوم، خدا را شکر با ورودم به کنگره ۶۰ و در مسیر قرار گرفتن تأثیری که این وادی بر من می‌گذارد را بیشتر حس می‌کنم. وادی‌هایی را که پشت سر گذاشتم قدرت چگونه فکر کردن و اینکه بیهوده نیستم و خودم باید برای خودم فکر کنم را به من آموخت، اینها ابزارهایی هستند که بدون آنها نمی‌توانم به وادی چهاردهم برسم، چون حل مسائلی که خودم باید حلشان کنم را به من آموزش می‌دهد تا با استفاده از این‌ها خودم جهت حل مسائل زندگی‌ام قدم بردارم و مسئولیت آنها را به خداوند واگذار نکنم. من باید بفهمم که خداوند قانون پذیرش مسئولیت و واگذار کردن اختیار را به من داده، اگر من الآن دچار مشکلی هستم و قادر نیستم مسائلم را حل کنم باید بپذیرم که خودم با اختیاری که داشتم باعث بروز مسائل  و مشکلاتی شدم و باید خودم تفکر کنم و مسئولیت کارها را به خداوند یا کس دیگری واگذار نکنم و این خیلی می‌تواند به من کمک کند و باعث می‌شود که از سکون خارج بشوم و به حرکت دربیایم. خداوند از رگ گردن به من نزدیک‌تر است وقتی که می‌بیند با اختیار خودم برای حل مسائلم تلاش می‌کنم و مسئول اعمال خودم هستم او هم من را یاری می‌کند، اگر از زاویه دیگری به این وادی نگاه کنم می‌بینم تأثیر این وادی در شکل گرفتن و بالا رفتن اعتماد به‌‌نفس هم نقش داشته وقتی که من مسائل را خودم حل می‌کنم باعث ایجاد بالا رفتن اعتمادم به خود می‌شود. کافی است که هر کدام از ما به درون خود برویم و ببینیم تأثیر این وادی در زندگیمان چه محشری به پا کرده است، چطور مثل یک کوه مقاوم هستیم، چون درمسائل حیاتی به خداوند مسئولیت ندادیم، بلکه اقدام به حل مسائل کردیم و همیشه نظر به فضل و یاری او را مظهر همه چیز قرار دادیم. این وادی به من می‌گوید؛ عبور از نفس اماره به عهده خودم است، اگر شب دعا کنم که خدایا نواقص من را برطرف کن و یا بدهکاری من را پرداخت کنو من را از بدی دور کن، اما در عمل عکس آن چیزی را که خداوند خواسته انجام بدهم به طرف پایین سوق داده خواهم شد، چون خداوند اختیار را به من داده است و به واسطه همین اختیار می‌توانم در بالاترین تکامل قدم بردارم یا از چهار پایان هم کمتر باشم این بستگی کامل به من و خواست من دارد که در چه مسیری قدم بگذارم. الآن که من به اشتباه خودم واقف شده‌ام، اگر بخواهم تغییر جهت به سمت ارزش‌ها بدهم یک مقدار دشوار است، اما برایم قابل اجراست، همه ما ایمان داریم که قدرت مطلق توانا در این مسیر مقدس به ما کمک کرده است و می‌کند و خواهد کرد.

همسفر زهرا: 

در مسائل‌ حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، مطابق روش ‌‌DST برای رسیدن به رهایی، درمان و تعادل باید مثلث‌‌ درمان‌ اعتیاد که اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی می‌باشند را به درستی رسم کنیم و به نوعی تکنیک این اضلاع را طی طریق نماییم. جهانبینی عبارت است از؛ برداشت، دریافت، ادراک و احساس ما نسبت به خود و جهان پیرامونمان، در علم‌ جهانبینی ما با قوانین جاری در هستی آشنا می‌شویم که این قوانین بسان پل‌هایی نیرومند برای رسیدن انسان به درجات قابل قبول از شناخت خود و جهان هستی عمل می‌کنند و نتیجه آن رسیدن به درمان و تعادل می‌باشد. در وادی چهارم به یکی از این قوانین می‌رسیم؛ یعنی قانون پذیرش مسئولیت، سال‌ها به دلیل اطلاعات غلط و نادرستی که از قوانین و نیروی مافوق (خداوند) داشتم و به دلیل عدم‌ آگاهی به سمت ضد ارزش‌ها حرکت می‌کردم و هر وقت که از کرده خود پشیمان می‌شدم انتظار داشتم خداوند اشتباهات مرا ببخشد، درست مانند شاگردی که درس نخوانده و توقع دارد معلم روز امتحان مسائل او را حل نماید، اما این قانون یعنی وادی چهارم ثابت کرد این امکان وجود ندارد بدون حرکت و قبول مسئولیت، جبران عملکردهای اشتباهات خود را کرد. در این قانون من با شناخت خود و پی‌بردن به صور‌ آشکار و پنهان و نیروی‌‌ درون به‌تدریج باورها و شناختم نسبت به خودم و خداوند تغییر کرد، چون در این وادی با مهم‌ترین مسئله که همان شناخت انسان می‌باشد آشنا می شویم. در وادی‌های قبل با توجه به آشنایی با تفکر و چگونگی تفکر‌کردن جست‌وجو آغاز می‌گردد، جست‌وجو در صور آشکار و پنهان انسان یعنی همان شناخت خویش، اگر به درستی صورت بگیرد انسان به دید کلی می‌رسد و آنگاه بدون تردید نیروی مطلق را نیز خواهد شناخت و هرقدر بیشتر خود و خداوند را بشناسد می‌تواند تاثیرات بزرگی در جهت مثبت در زندگی خود و دیگران بگذارد. در این قانون با نفس آشنا شدم؛ یعنی آن چیزی که تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و باطن که همیشه خواسته دارد، خواسته‌ معقول و نامعقول، این شناخت سبب شد که به خواسته‌های خودم سروسامانی بدهم تا بتوانم با قدرت اختیار که از طرف خداوند به انسان داده شده بهترین انتخاب و تصمیم‌گیری را داشته باشم و با توکل به خداوند و تفکر‌ صحیح بتوانم بار مسئولیت خودم را به دوش گرفته و در پی جبران آن‌ها باشم و شایسته است که در جهت جبران گذشته‌‌ام دیگر به صورت احساسی و افراطی عمل ننمایم. در ادامه برای رسیدن به تعادل و تکامل و عبور از نفس‌ اماره و ورود به دروازه نفس‌ لوامه از نیروی‌ عقل و تفکر استفاده نمایم و بدانم که با حرکت به سوی نفس‌ مطمئنه خداوند نیز حامی و یاری‌رسان من خواهد بود. در آخر بدانم که انسان خودش با داشتن اختیار و پذیرش مسئولیت حیات‌ خودش می‌تواند خود را به تدریج به بالاترین نقطه تکامل مادی و معنوی برساند.

همسفر پروانه: 

از وادی‌‌های اول تا سوم یاد گرفتم باید برای انجام هر‌ کاری تفکر کنم، ناامید نبا‌شم و مسئولیت کارها و مشکلات خودم را به گردن دیگران نیندازم، وادی چهارم می‌گويد؛ مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خود، مسئولیت یعنی مسئول‌ بودن، باید خود در برابر کاری که می‌خواهم انجام بدهم جوابگو باشم. هیچ‌چیز در دنیا وجود ندارد که مسئولیت‌هایش یک‌طرفه باشد مثلاً پدر نسبت به همسر و فرزندان، همسر و فرزندان هم نسبت به پدر همیشه این مسئولیت‌ها دو طرفه هستند، حتی خداوند هم در قبال ما انسان‌ها دارای مسئولیت است، همان‌گونه که ما در قبال خداوند مسئول هستیم. گریز‌گاه در اینجا قرار دادن مسئولیت‌های‌ خود بر عهده خداوند است، اگر ما تمام وظایف و تکالیفمان را در مقابل خداوند و یا سایر انسان‌ها انجام بدهیم آن‌‌وقت می‌توانیم منتظر باشیم که خداوند به ما کمک کند. وادی اول، دوم و سوم حدومرز تفکر را نشان می‌دهند، یاد‌ گرفتم که بیشترین مسئولیت زندگی بر عهده خودمان است. ما خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه می‌گیریم، البته باید این نکته را بدانیم که دست‌های‌ آسمانی فقط القاء افکار را انجام می‌دهند و هیچ‌ کار دیگری انجام نمی‌دهند و بقیه کارها با خود ما است. در کتاب‌ آسمانی خداوند اعلام کرده که مسئولیت هر کاری که انسان انجام می‌دهد بر عهده خودش است، اگر خداوند را بشناسیم خیلی از مشکلات و مسائل را نخواهیم داشت و در آسایش و آرامش خواهیم بود. ما باید از دروازه‌های خود عبور کنیم و خودمان را بشناسیم، خارج از جسم ما تنها یک‌ جهان نیست، بلکه جهان‌های متعددی وجود دارد که شامل آخرت هم می‌شود و هر کس بخواهد به این مکان‌ها برود باید لطف‌ ایزدی با‌ او باشد، فقط تزکیه و پالایش می‌تواند انسان را به این مرحله برساند. به کمک عقل خواهیم توانست به مجهولات بعد جسمی خود و هسته خارج از جسم پی ببریم، نفس دارای خواسته‌های‌ معقول و غیر‌معقول است، نفس گیاه یک گیاه را، نفس حیوان، حیوان را، نفس انسان، انسان را تعیین موجودیت می‌کند، نفس هر‌‌ انسانی بر مبنای خواسته‌ها و دانایی او در یک رتبه و یا درجه قرار می‌گیرد. اصولاً  این وادی می‌خواهد بگوید انسان برای فرار از مسئولیت یک راه پیدا می‌کند، در تمام قسمت‌هایی که انسان از مسئولیت فرار می‌کند همواره سعی بر این دارد که مسئولیت را بر عهده دیگران بگذارد، نپذیرفتن و فرار کردن از مسئولیت‌ها دلیل بارزی بر نادانی فرد است. انسان‌های فهمیده و آگاه عذر‌خواهی می‌کنند و می‌پذیرند که اشتباه کرده‌اند، برای اینکه مسئولیت‌های خود را بشناسیم باید نفس را بشناسیم.

همسفر اکرم: 

وادی چهارم می‌گوید؛ مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش، انسان وقتی گوشه‌ای بنشیند و هیچ تلاشی نکند و بگوید همه چیز را به خدا می‌سپارم یعنی سلب مسئولیت از خویش، چنین مواقعی انسان نه تنها جایگاه خود را بلکه جایگاه خداوند را هم نشناخته است، خداوند کار خود را به بهترین شکل انجام داده و انسان را خلق کرده است، به او اختیار داده و ابزارهایی در اختیار او قرار داده است مانند؛ قدرت تفکر، عقل و پیام‌آوران الهی، انسان می‌تواند با در اختیار داشتن این ابزار و گرفتن آموزش در مسیر درست زندگی که همان صراط مستقیم است قرار بگیرد، آن‌وقت است که خداوند و نیروهای الهی او را هدایت می‌کنند. ما باید تمام مسئولیت زندگی خود را بپذیریم، تلاش و حرکت کنیم آن زمان است که خداوند ما را یاری می‌دهد. وادی‌ها همانند ستون‌هایی هستند که زیر‌بنای جهانبینی ما را می‌سازند و قوانینی هستند که در جهان ما حاکم می‌باشند و راه و روش درست زندگی کردن را به ما می‌آموزند، وادی اول تا چهارم ما را آماده می‌کند تا حرکت درست و اصولی را برای ادامه زندگی آغاز کنیم. وادی اول جایگاه درست فکر کردن را به ما می‌آموزد، وادی دوم پوچی و ناامیدی را از بین می‌برد، وادی سوم به ما می‌گوید هیچ‌کس به اندازه خودمان به فکر ما نیست پس منتظر کمک دیگران نباش و اما وادی چهارم به ما می‌‌فهماند که در مسائل حیاتی مسئولیت به عهده خودمان است.

همسفر فاطمه: 

 این وادی به من می‌فهماند که در مسائل حیاتی مسئولیت به عهده خود ما است و خداوند در این خصوص مسئولیتی ندارد و این مسئولیت را به من محول کرده است، تمام ابزارها و اختیار تام و توانایی لازم را به من داده است، خداوند کارش را به نحو احسنت انجام داده است. این قانون پذیرش مسئولیت و واگذاری اختیار به انسان در تمام مراحل زندگی انسان و تمام مراحل تکامل نفس مثل اماره‌، لوامه، مطمئنه صادق است، بنابراین من باید حرکت کنم و تا حرکت نکنم هیچ اتفاقی در زندگی‌ام نخواهد افتاد. فکر و اندیشه به تنهایی حلال مشکلات نیست برای رسیدن به حل آنها یا حتی اعتیاد مسافرم بایستی حرکت کنم، حرکت و تفکر من‌ را کامل می‌کند باید در این مرحله از ضد ارزش‌ها دوری کنم و مسئولیت زندگی خود را بپذیرم و در جهت آنها تلاش و کوشش کنم تا به بهترین نقطه زندگی خود برسم. در پایان خدا را هزاران بار شاکرم که عضو کوچکی از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ هستم و در این مسیر قرار گرفته‌ام که خدمتگزار باشم و آموزش بگیرم.

ویرایش: همسفر زهرا (خدمتگزار سایت)
ارسال: همسفر نازنین (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی اسبیکو (خرم‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .