سلام دوستان شکیبا هستم همسفر؛
«در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». انسان تا زمانی که خود را نشناسد مسئولیتهای خود را به خداوند واگذار میکند و مسبب تمام اشتباهات خودش را دیگران و خداوند میداند. برای شناخت خداوند، انسان در این وادی باید اول خودش را بشناسد؛ وادیها به سان ستونهایی هستند که زیر بنا و فندانسیون جهانبینی ما را میسازند، وادیها قوانینی هستند که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در جهان ما حاکم هستند؛ وادیها از تعالیم کلامالله هستند و راه و روش درست زندگی کردن را به ما میآموزند؛ خود انسان یک شهر وجودی دارد که هنوز ناشناخته است. یکی از اصلیترین مباحث در علوم انسانی شناخت نفس است که جزئی از صور پنهان انسان میباشد و برای اینکه من خودم را بیشتر بشناسم لازم است که ابتدا نفس خود را بشناسم، موجودیت خود و خواستههای معقول و نامعقول خود را تشخیص بدهم که این تشخیص نیاز به دانایی دارد. اما انسان دارای سه نفس است نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه که معمولا این افراد در نفس اماره قرار دارند؛ ما همیشه مشکلات داریم ولی باید بپذیریم مشکل را و آن را حل کنیم اما این مسئله زمانی اتفاق میافتد که ما با تمام وجود روی توان خودمان حساب و حرکت کنیم و منتظر کمک نباشیم و با نیروی خود پیش برویم، آنگاه آنها خواهند آمد، اما تا زمانی که کاری انجام ندادهایم و حرکتی نکردهایم و سختیها را نپذیرفتهایم، کمکی نخواهد شد، ولی بعضی وقتها من صورت مسئله را نمیبینم یا پاک میکنم و بعد هم میخواهم حلش کنم. این طوری نمیشود حلش کرد و اینجا است که شاکی میشوم و از مسئولیت خود شانه خالی میکنم. امیدوارم بتوانم حرکت درست داشته باشم تا به آن آرامش و آسایش برسم.
سلام دوستان آزیتا هستم همسفر؛
«در مسائل حیاتی، سپردن مسولیت به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». این وادی، وادی خودشناسی است و به ما میگوید که روی هیچکس نمیتوانیم حساب کنیم و انتظار داشته باشیم، فقط روی وجود خودمان، تلاش خودمان، تفکر و اندیشه و آموزشهای خودمان حساب کنیم. مثل کسی که میگوید همسایهها یاری کنند تا من شوهرداری کنم، نباید در زندگی انتظار از دیگران داشته باشیم. بعضی افراد وقتی مشکلی برایشان پیش میآید میخواهند با دعا و راز و نیاز و تسبیح انداختن مشکلشان حل شود و این زمانی میتواند مطلوب و موثر باشد که در مسیر ارزشها و صراط مستقیم باشیم و برای انجام هر کاری باید یک سری راهکار و ابزار داشته باشیم و در زندگی به گونهای عمل کنیم که مسئله و مشکلی پیش نیاید. البته مشکلات زندگی رحمت هستند و لعنت نیستند. خداوند انسان را از بدو تولد بر سر دوراهی گذاشته یک راه پندار، گفتار و کردار راستین و سالم و صلح آمیز و صراط مستقیم، دوم راه فسق و فجور، دروغ، کژی، زشتی و پلیدی و به انسان اختیار کامل داد که هر راهی را میخواهد انتخاب کند. اگر مسافر من مصرف کننده شد خواسته خودش بود، شاید در حد یک یا دو بار با تعارف و دعوت بود ولی خودش این مسیر را رفت و مصرف کننده شد و نباید گردن دیگران بیندازم که مقصر فلان شخص بوده است. هر مشکلی که در زندگیمان پیش میآید باز تاب تفکرات و رفتار خودمان است آنچه در گذشته کاشتهایم الان برداشت میکنیم. برای اینکه مسئولیت اعمالم را بپذیرم اول باید خودم و بعد خدای خودم را بشناسم. خداوند نعمتها و امکانات زیادی برای ما آفریده و باید شاکر خداوند باشیم و انسانهای ناسپاسی نباشیم، قدر نعمت و سلامتیمان را بدانیم و هیچ وقت خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه نگیریم که اگر خواستهای داریم زود باید اجرا شود. در کلام الله آمده است «لیس الانسان الا ما سعی» انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش.خداوند میفرماید: (از شما حرکت از من برکت) یعنی تلاش خودت را بکن من هم تو را یاری خواهم کرد؛ اگر در صراط مستقیم و ارزشها باشیم حتما نیروهای مافوق ما را یاری خواهند کرد و این را هم بدانیم که شیطان به زیباترین شکل وارد افکار و اندیشه میشود و اگر ایمانمان قوی باشد و در صراط مستقیم باشیم و تزکیه و پالایش انجام بدهیم و به نفس مطمئنه رسیده باشیم با اطمینان و آرامش کارهایمان را انجام میدهیم. صدها چراغ دارد و بیراهه می رود، بگذار بیفتد و ببیند سزای خویش.این خود ما هستیم که مسبب یک سری مشکلات در زندگی مان هستیم، چون راه و مسیر را بلد نیستیم و باعث مشکلاتی در زندگیمان میشویم؛ باید دانش و آگاهیمان را بالا ببریم و به دانایی موثر برسیم. وادیها همه آموزش و چراغ راهنمای ما هستند. خدا را شاکر هستم که در مسیر سبز کنگره قرار گرفتهام تا از آموزشهای ناب کنگره آموزش بگیرم و در زندگی کاربردی و اجرایی کنم و آرامش الانم را مدیون کنگره هستم و ممنون از تمامی کسانی که خالصانه و عاشقانه درکنگره 60خدمت میکنند.
سلام دوستان عصمت هستم همسفر؛
من قبل از اینکه به کنگره بیایم و آموزش بگیرم همیشه فکر میکردم که تنها دعا کردن و درخواست یاری از خداوند کافی است تا من مشکلاتم حل شوند، همیشه منتظر بودم پس کی خدا معجزهای میکند و مسائل زندگی من خود به خود حل و فصل شوند تا من به آرامش و راحتی برسم، اما؛ زمانی که وارد کنگره شدم با آموزشها دریافتم که اگر مشکل و مسئلهای در زندگی من است به دلیل اشتباهات و اعمال بدون تفکر و اندیشه خودم در گذشته است و باید مسئولیت آنها را بپذیرم و خودم با نیروی عقل و تفکر و تواناییهای خودم برای این مسائل راه حل پیدا کنم و آنها را حل کنم. یک معلم اگر تمام مسائل و سوالات دانشآموزی را برایش حل کند و مسئولیتهای او را انجام دهد خوب مسلم است که چنین دانشآموزی هرگز چیزی نمیآموزد و یاد نمیگیرد و در نهایت هیچ پیشرفت و رشدی نخواهد کرد و مدام در همان جایگاهی که است درجا میزند، ولی آن دانش آموزی که خودش تکالیف و وظایفش را برعهده میگیرد و اشتباهاتش را قبول میکند و از آنها درس و تجربه میگیرد همیشه موفق است و روز به روز پیشرفت و صعود میکند و مورد حمایت معلم خواهد بود؛ چون معلم میداند که او توانایی و شایستگی این را دارد که به جایگاههای بالاتر و بهتری برسد. این مثال فهم و درک وادی چهارم را برای من آسانتر کرد چرا که متوجه شدم خداوند نیز اگر قرار باشد تمام مسئولیتها و مسائل من را حل کند و خودم فقط یک تماشاچی باشم هیچ چیزی از زندگی کردن یاد نمیگیرم و رشدی نخواهم کرد و تغییری در زندگی و شخصیت من رخ نمیدهد ولی زمانی که خودم بپذیرم و تلاش کنم برای حل مشکلاتم و بهتر شدن و بهتر زندگی کردن مطمئنا خداوند هم من را حمایت و یاری خواهد کرد تا بتوانم به آرامش و حال خوب برسم.
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر؛
«در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». به روشنی پی خواهیم برد که از نظر علمی به هسته مرکزی راه یافتیم؛ میبینیم که در خارج از جسم ما یک جهان نیست، بلکه جهانهای متعددی وجود دارد که شامل آخرت هم است. سایر مخلوقات از این موهبت برخوردار نیستند. هر انسانی بخواهد به مراحل بالا برسد، باید تزکیه و پالایش کند. با هیچ وِرد و دعا و ریاضت نمیتوان یک کاسه آب کثیف را زلال کرد، اگر کسی بتواند چنین کاری بکند، انسان هم میتواند بدون تزکیه و پالایش به مقام بالای الهی برسد. یعنی با مجموعه ای از ضدارزشها خودش را پاکسازی کند. هستی در جهانهای مختلف به قدری متنوع است که به تصور در نمیآید، به همین علت به دور از باور است و ما هنوز ذرهای از آن را لمس نکردهایم. جهان هستی بسیار بزرگ و عظیم است، اما در صور پنهان بسیار بزرگتر است که انسان نمیتواند تصور هم کند. هسته آشکار به جسم گفته میشود که قابل رویت است مثل قلب، کلیه، سر و..کوچکترین عضو جسم سلول نام دارد که خودش به تنهایی مانند یک شهر عظمت دارد. هزاران هزار سیستم پیچیده که ما از درک آنها، عاجز هستیم. هسته پنهان عقل، روح، نفس، جسم مجازی که جسم مجازی جسمی است که ما موقعی که خواب میبینیم رویت میکنیم. انسان شامل دوبخش است. هسته جسم و دیگری هسته خارجی که همان بقایایی است که از جسم خاکی به صورت انرژی درمیآید.
ویراستاری، تصویرگری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
همسفران نمایندگی جهانبین
- تعداد بازدید از این مطلب :
235