وادیها، ستونها و زیربنای جهانبینی ما هستند. تمام وادیها برگرفته از کلامالله است و راه و روش درست زندگی کردن را به ما میآموزند تا ما به صلح و آرامش برسیم.
اکنون ما از سه وادی گذشتهایم؛ اولین وادی، وادی تفکر بود که زیربنا و پایه تمام وادیهاست، در وادی دوم امیدوار شدیم که بیهوده خلق نشدهایم و همه مخلوقات هدفی در این هستی دارند. در وادی سوم آموختیم که هیچکس به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و مسئولیتپذیری را فرا گرفتیم و دقیقاً بعد از اینکه ما در وادی سوم مسئولیت تمام کارها و اشتباهات خودمان را پذیرفتیم ممکن است نتوانیم بار این مسائل و مشکلات را به دوش بکشیم، احساس ناتوانی میکنیم و از خداوند میخواهیم که مشکلات ما را حل کند.
این وادی مطرح میکند که واگذارکردن همه مسئولیتها به خداوند فقط از طرف انسانهایی انجام میگیرد که در ناآگاهی هستند، ما در این وادی میآموزیم که تاکنون نگرش ما نسبت به خداوند درست نبوده و هیچگونه شناختی از او نداشتیم. من قبل از ورود به کنگره همیشه از خداوند میخواستم که مشکلات من را حل کند، فکر میکردم خدا در آسمان نشسته و کارش حل کردن مشکلات انسانهاست، مدام قرآن ختم میکردم، انواع دعاها را میخواندم و نذر و نیاز میکردم و فکر میکردم با دعا کردن اعتیاد مسافرم درمان میشود و یا مشکلات دیگر حل میشود؛ اما وقتی این مسائل حل نمیشد گمان میکردم که خداوند مرا نمیبیند و فراموشم کرده است.
وادی چهارم درباره مسئولیتپذیری انسان است، به ما میآموزد که باید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیریم و بدانیم که خودمان مسبب ایجاد آن مشکلات بودهایم و وظیفه داریم در جهت جبران آنها بکوشیم. ما انسانها وقتی گرفتاری و مشکلی برایمان پیش میآید، همه را از چشم خداوند میبینیم و از او طلبکار هستیم و منتظریم که خداوند تمام مشکلات ما را حل کند، بدون اینکه خودمان تلاش کنیم؛ اما وقتی منصفانه به مشکلات و مسائل خود نگاه کنیم متوجه میشویم که اینها نتایج اعمال و تصمیمات اشتباهی است که خودمان در گذشته گرفتهایم:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
در ادامه وادی عنوان میکند روز الست، خداوند به انسان اختیار داد و دو راه فسق و فجور و تقوا را پیش روی او قرار داد و انسان مختار به انتخاب هر یک از این راهها شد؛ اما خداوند عقل را هم به انسان داد تا تفکر کند و با استفاده از عقل خود بتواند راه مستقیم را از راه ضد ارزشها تشخیص دهد. وقتی از قدرت مطلق انتظارات غیر معقول و غیر منطقی داریم، به علت عدم شناخت کافی از این نیرو است.
این وادی میگوید: برای خداشناسی اول باید خودت را بشناسی، ما برای خودشناسی احتیاج به آموزش داریم و این وادی ما را با خودمان آشنا میکند. اولین کاری که میکند، انسان را به دو بخش تقسیم میکند: صور آشکار و صور پنهان.
صور آشکار: جسم ما و همان چیزهایی است که میبینیم و کمی آشنایی با آنها داریم، مانند: دست، پا، ریه، قلب و ...؛ صور پنهان: ذهن، روح، عقل و نفس است و این نفس است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و نشانه آن این است که خواسته دارد؛ خواسته معقول و نامعقول و بر مبنای این خواستهها و دانایی، انسان در یک رتبه و درجه از نفس قرار میگیرد؛ نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه.
نفس اماره: امر کننده است و فقط میخواهد که خواستههایش برآورده شود و کسی که در این مرحله از نفس قرار میگیرد، کارهای ضدارزشی زیادی را انجام میدهد.
نفس لوامه یا سرزنش کننده: در این مرحله نفس، اگر شخص کار ضدارزشی انجام بدهد بلافاصله خود را سرزنش میکند.
نفس مطمئنه: به نفسی گفته میشود که خواستههای معقول و منطقی دارد و در این مرحله هیچ کار غیر معقول و غیر منطقی انجام نمیدهد.
در پایان نتیجه میگیریم که خداوند و نیروهای مافوق فرمانبرداران و یا غول چراغ جادوی ما نیستند تا هر زمان خواستیم مشکلات ما را حل کنند. ما باید بدانیم که همیشه روی وجود خودمان، تفکر خودمان و تلاش خودمان حساب کنیم، سپس از قدرت مطلق و نیروهای مافوق انتظار کمک داشته باشیم و زمانی خداوند به ما کمک میکند که ما برای حل مشکل خود حرکت کنیم آنگاه خداوند، کائنات را برای کمک به ما خواهد فرستاد و انسان چیزی نیست مگر سعی و تلاش خودش.
نویسنده: همسفر الهه، ایجنت گروه خانواده
رابط خبری: همسفر معصومه، مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه، راهنمای تازهواردین
همسفران لژیون الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
1382