مشارکت راهنما همسفر معصومه:
در وادی چهارم آمده است که در مسائل حیاتی، سپردن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خود
در مسائل حیاتی که در اول وادی چهارم آمده، خواسته است یک مرزبندی بین انسان و خدای مطلق داشته باشد که اگر خدای مطلق ما را آفریده تمام ملزوماتی که یک انسان مورد نیازش بوده را به او عطا کرده است و در این وادی به ما یاد میدهد که باید مسئولیتپذیر باشیم و کارهای حیاتی خودمان را به هیچکس حتی قدرت مطلق که آفریدگار و نزدیکترین فرد به ما است، واگذار نکنیم.
ما نمیتوانیم به بهانه اینکه ما از روی سخاوت و داشتن ایمان یا تنبلی کارهای حیاتی خود را به خداوند واگذار کنیم و از قدرت مطلق بخواهیم که تمام مشکلات ما را حل کند و من خودم کاری نکنم.
آقای مهندس در سیدی نامه پیشین فرمودند: ما باید ببینیم چه کاشتیم تا بتوانیم برداشت کنیم، آنچه امروز میکاریم، تقدیر فردای ماست و فرمان الهی هم در کاشت و هم در برداشت موثر است.
نه اینکه همه مسئولیتها را به دیگران یا قدرت مطلق بسپاریم و ما میدانیم که همه چیز مانند گنج در درون ما است ما چرا برای حل مشکلاتمان و یا کارهامان در بیرون از خود میگردیم در حالی که همه چیز در درون ماست و ما فقط باید آنها را شناسایی کنیم و زمانی که اشکالات خودمان را شناختیم به نتیجه میرسیم و انسان تا خود را ویران نکند به گنج درون خود نمیرسد و این مشکلات و سختیها تا در زندگی ما نباشد گنج وجود ما خودش را نشان نمیدهد؛ زیرا سختیها و مشکلات وجود ما را صیقل میدهند تا ما به مروارید و گنج وجود خود پی ببریم.
من باید از این وادی یاد بگیریم که مسئولیت همه کارهای خود را بپذیرم و به عهده دیگران نگذارم و در مشکلات با تلاش و کوشش مشکلات را حل کنم و مشکلات را وسیله رشد خود بدانم و با حل آنها وجود خود را تزکیه و پالایش کنم و مشکلات و مسائل را یک فرصت طلایی برای خود بدانمو فکر نکنم که بدبختی و بیچارگی است. باید بدانم که خداوند غول چراغ جادو نیست که همه آرزوهای من را برآورده کند بلکه اگر من با مشکلی برخورد کردم با تفکر و تلاش خودم آن را حل کنم و بدانم که مورد حمایت الله هم قرار خواهم گرفت.
مشارکت همسفر رقیه:
در وادی چهارم میخواهیم اینرا بگوییم که خداوند به ما اختیار و مسئولیت داده و هر مسئولیتی که داده باید آن را به انجام برسانیم. اگر مسئولیت بزرگ کردن فرزندم به عهده من است؛ پس باید سعی و تلاش خودم را بکنم تا فرزندم را خوب بزرگ کنم و اولین کارم این است که باید آموزش ببینم اگر برفرض مثال کسی در خانوادهای بزرگ شود که پدر و مادر یا کسانی که با او بودند، رسم ادب را به جا نیاوردند آنها حق ندارند که مثل آنها باشند.
یک مثالی هست که میگویند لقمان حکیم را گفتند ادب از که آموختی گفت از بیادبان هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم. پس باید پرهیز از کارهای ضد ارزشی را یاد بگیریم و عملی کنیم.
در این صورت ما وظیفه یا مسئولیتی که نسبت به کسی داریم را میتوانیم به نحو احسن انجام بدهیم و نگوییم که خدایا من نتوانستم تو خودت هرجور صلاح میدانی فرزند مرا ادب کن، درست است که خداوند گفتند مرا صدا کنید تا جواب بدهم؛ ولی این در زمانی هست که من سعی و تلاش خودم را بکنم و هر کاری را که برای رسیدن به هدفم لازم باشد انجام بدهم سپس باقی ماجرا را به خدا توکل کنم در آن موقع هست که خداوند جواب ما را میدهد.
اگر مسئولیتی که خداوند برعهده من گذاشته آن را دوباره به خودش برگردانم آن وقت سلب مسئولیت از خویش میشود.
در کتاب قرآن سورهای به نام توبه دارین که بسم الله ندارد و توبه یعنی برگشت از گناه و معنی بسم الله الرحمن الرحیم یعنی خداوند بخشنده و مهربان است. در اینجا بخشندگی را ننوشته یعنی وقتی که توبه میکنی خداوند توبه شما را میپذیرد؛ ولی می.گوید باید خطایت را جبران کنی و این نیست که هر خطایی که مرتکب شدی از روی آن رد بشوی و بروی باید پاسخگوی آن خطایت باشی چون خداوند برای هر چیزی و هر کاری دلیلی دارد و ما توسط وادی چهارم به اهمیت کتاب خداوند پی میبریم و برای انجام هر کاری اول باید تلاش خودمان را بکنیم در این صورت خداوند هم ما را یاری خواهد کرد.
مشارکت همسفر شیرین:
سیدی موسی یک
خداوند بزرگ در قرآن کریم داستانهای گذشتگان را بیان میکند تا عبرتی برای ما باشد و برای انجام اهداف خود آسیبی به کسی وارد نمیکند؛ بلکه بسیاری از انسانهای فرمانبردار را مورد حمایت خود قرار میدهد در صورتی که انسانهای شیطان صفت که در مرحله بالای نفس حیوانی یعنی نفس اماره هستند برای رسیدن به اهداف و خواستههایشان حاضرند هزاران نفر را به نابودی بکشانند.
چه زیبا استاد امین در سیدی موسی این مطلب را با زبانی ساده بیان میکنند که خداوند چگونه فرعون را که ادعای خدایی داشت نابود میکند و با چه تدبیری از حضرت موسی مراقبت میکند و برای این منظور حاضر نمیشود مادر و فرزندی را برای مدت طولانی از هم جدا کند در حالی که فرعون برای حفظ بقای خود کودکان معصوم را کشته و مادران بسیاری را داغدار میکرد.
برای اینکه موسی یعنی همان کسی که فرعون در خواب دیده بود باعث نابودی او میشود به سلامتی و در آرامش و امنیت رشد و پرورش بیابد و در روز موعود مقابل فرعون قد علم کند و از حق مظلومین دفاع نماید و رسالت خود را انجام دهد، نقشهای بسیار زیبا از جانب قدرت مطلق طراحی میشود که در این پروژه زمانی که مادر موسی نگران جان فرزندش بود به او وحی میشود تا بر خلاف میل قلبیاش کودک را در سبد نهاده به آب بیاندازد تا عشق، ایمان،تسلیم و توکل او را محک بزند و به پاس فرمانبرداری به خواهر موسی میگويد که به دنبال سبد از کنار رودخانه برود تا شاهد حرکت سبد و وارد شدن آن به قصر فرعون باشد تا زمانی که به فرمان خداوند کودک شیر هیچ کس را نمیخورد و مادر موسی را به عنوان دایه معرفی کند و به جدایی کوتاه مادر و فرزندی خاتمه داده و پاداش اطاعت و تسلیم مادر موسی را با وصال فرزندش و بزرگ کردن او در شرایطی بسیار متفاوت و بهتر از زندگی سابق او نشان داد تا تربیت و آموزشهای لازم زیر نظر و حمایت خود فرعون انجام شود و به انسانی قوی و کارآزموده تبدیل گردد که در زمان مقرر بتواند رسالت خویش را به خوبی ادا کند. خداوند امنیت و آسایش را برای این مادر و فرزند در خانه دشمنشان مهیا کرد تا قدرت خویش را به نمایش بگذارد و به امثال فرعون ذلت خواری و ناتوانیشان را گوشزد کند.
من امروز از شنیدن این داستان واقعی و تاریخی و امثال آن میآموزم که فرمانبرداری قدرت مطلق یعنی تحت حمایت نیروهای الهی قرار گرفتن و خود را در مقابل عظمت و بزرگی او کوچک و ناتوان دیدن است و مطیع محض بودن در برابر خواست قدرتش صراط مستقیمی است که من را ّبه او و آرامش و صلح میرساند. از خداوند مهربان رسیدن به فرمان عقل و حرکت در مسیر ارزشها و دوری از ضد ارزشها را آرزو میکنم.
نویسنده و تایپ: همسفران لژیون راهنما همسفر معصومه لژیون هفتم
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
145