اولین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر بابک، نگهبانی مسافر عزیز و دبیری مسافر داود با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
شکر میکنم لطف خداوند شامل حالم شد تا بتوانم در جمع شما عزیزان قرار بگیرم تا از آموزشهای ناب کنگره بهره بگیرم، حال من خوب هست و امیدوارم حال شما هم خوب باشد، دیدگاه من به وادیها اینچنین است که در زندگی هر وادی چندین گره از زندگی من باز میکند و بایستی از وادیها استفاده کنم تا به هدفی که در زندگی دارم برسم، مثلاً وادی اول تفکر کردم که درمان شوم و شروع کردم که مشکل سیگارم، مشکل اعتیاد و مشروبم را حل کنم، وقتی فرد مصرفکننده با تخریبهایی که وارد کنگره میشود دو سه ماه بعد وقتی با وادی اول روبرو میشود تفکر را انجام داده است و رسیده به این نقطه و دومین نقطه به وادی دوم میرسد و من خودم فکر میکردم اگر مشروب مصرف نکنم و یا مواد را کنار بگذارم خواهم مرد و من بدون مواد و شراب نخواهم توانست زندگی کنم. وادی دوم به من کمک کرد که ناامید نشوم و کلیدی داد که از ناامیدی خارج شوم و سومین مسئله اینکه از پدر و مادرم شاکی بودم از معلمهایم، از کشورم شاکی بودم و این موضوعات را وادی سوم برایم حل نمود و دانستم که بایستی بدانم هیچ موجودی به اندازه خود بابک به بابک نمیتواند کمک کند و در وادی چهارم میرسیم به در مسائل حیاتی سپردن مسئولیت به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش است و اینجا جایگاه خداوند را به من نشان میدهد و در این وادی انتظار از خانواده پدر و مادر رد شدم و انتظارم الآن از خدا است و اینکه چون من به کنگره میروم بایستی خداوند به من کمک کند و خداوند را چراغ غول جادو اشتباهی گرفته بودم و بایستی هر تلاشی هر صبری که میکنم من نتیجه میگیرم و در ادامه هم خداوند کمک میکند و من به هر میزانی که کوشش و تلاش میکنم و در ذهنم به درمان و هدفم فکر میکنم به نتیجه خواهم رسید.
در وادی چهارم القا نیروهای الهی را هم داریم که خداوند و نیروهای الهی به ما کمک میکنند، همیشه به خودم میگویم که بایستی همیشه دوربین روی خودم باشد و از خودم انتظار داشته باشم و تلاش و کوشش کنم و خداوند هم کمک میکند و در ادامه هم در مورد نفس صحبت شده است و صور آشکار و صور پنهان انسان را توضیح داده است و وقتی بابک را میبینید یک صور پنهان هم دارد و از وقتی که انسان به دنیا آمده است اختیار کامل داده شده است و وقتی اختیار میدهد در یک دوراهی قرار میگیرد که یکی مسیر ارزشهاست یکی مسیر ضد ارزشهاست که در هرکدام از مسیرها حرکت کنم خداوند کمک خواهد کرد چه در مسیر ارزشها و چه در مسیر ضد ارزشها در همه حال خداوند کمک خواهد کرد و موضوع دیگر هم اینکه آمده است که از تو حرکت از خدا برکت و اگر صبح از خواب بیدار که میشویم بایستی شکرگزار باشیم و من هر صبح که بیدار میشوم شکرگزارم که اجازه زندگی دادی و بایستی ما حرکت کنیم اگر در مسیر سفر اول شربت را سر موقع بخورم و بعدش ورزش کنم به پله بعدی خواهم رسید و همینطور ادامه خواهد یافت و به رهایی خواهم رسید.
تهیه گزارش: مرزبان خبری مسافر حسین
تایپ متن: همسفر رضا
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
271