انسان‌های ضعیف از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

دوازدهمین جلسـه از دوره پنجاه و دوم  کارگاه‌های آموزشـی خصوصی کنگـره ۶۰ ویژه مسـافـران نمایندگی حکیـم  هیـدجی با استادی  مسافر علیرضا و نگهبانی  مسـافر علی  و  دبیری مسـافر هوشنگ با  دستور جلسه‌ی * وادی چهارم و تأثیر آن بر روی من*  یکشنبه 27 خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر: من ابتدا تشکر میکنم از ایجنت و مرزبانان محترم و اساتید و  پیشکسوتان محترم و راهنمای خوبم عباس آقا که اجازه دادند من این جایگاه را تجربه کنم و آموزش ببینم، من از وادی اول یا آبادی اول  شروع می کنم که باید فکر کنم مشکلی را که خودم برای خودم بوجود آورده ام را بپذیرم و با تکیه بر قدرت تفکر آن حصار و قلعه ایی که دور خودم ساخته بودم را رها کنم و تا لنگر کشتی را نکشم نمی توانم به مسیرم ادامه دهم، در وادی دوم این را یاد گرفتم که تخریبی که مواد با من کرده بود به حدی زیاد بود که من احساس پوچی می کردم و احساس بی مصرف بودن در من شکل گرفته بود، من  در این وادی یاد گرفتم من همانی هستم که فرزندم به من نیاز دارد و یا همانی هستم که خانواده و جامعه به من نیاز دارد، در وادی سوم این را یاد گرفتم که فقط و فقط این خود انسان است که با تکیه بر قدرت عقل و تفکر خویش و با تدابیر و تصمیمات درست این خودش هست که می تواند مشکلش را حل کند، اما در مورد دستور جلسه که وادی چهارم می باشد، در مسائل حیاتی به خدا سپردن یعنی سلب مسولیت از خویشتن،این وادی دقیقا بر روی مساله مسولیت پذیری اشاره می کند چون کاملا باید مسولیت پذیر باشیم، اگر انسان مسولیت پذیر نباشد مطمعنا خداوند او را مورد ماخذه قرار می دهد، که اینجا بحث اختیار پیش می آید، این مسولیت پذیری یک ویژگی خاصی هست که به انسان داده می شود، چه انسانهایی که از دل این مسولیت پذیری به جاهای بزرگی رسیده اند، مسولیت پذیری یک باری بر دوش انسان هست که انسان باید بخاطر هدفی که دارد مشکلات این مسیر را بپذیرد تا موفق بشود، این دقیقا یک فرصتی پیش می آورد که انسان خدمتگزار باشد.

انسانهایی که در مجموعه کنگره خدمت می کنند از آقای مهندس گرفته تا دیدبانان، ایجنت های محترم، مرزبانان، راهنمایان عزیز، اینها دقیقا وادی چهارم را درک کرده اند و در زندگی خویش کاربردی کرده اند که الان به جایگاه خدمتگزاری رسیده اند، که خداوند در این مسیر قدرت ایجاد مسیر و قدرت تغییر مسیر را بعنوان یک نیرویی الهی  به انسان ارزانی داده است، خدای خودم را شاکرم که با ورود به کنگره مسیر زندگی من عوض شد و توانستم مسیردرست را پیدا کنم و در مثلث تغییر و تبدیل و ترخیص قرار بگیرم، مسولیت پذیری و اختیار این را به من یاد داد که درست زندگی کنم،دیگران را مقصر اشتباه خودم ندانم و کارهای خودم را به گردن دیگران نیندازم، من خوم شخصا این را مدیون آموزشهای زیبای کنگره و دادهای کنگره هستم و متون کنگره هستم، اما نتیجه گیری که از این وادی می کنم این است که، انسانهایی که قدرتمند هستند، انسانهایی که سرو و تنومند هستند و در مسیر سلامتی حرکت می کنند اینها مطلقا مسولیت کار خودشان را به گردن دیگران نمی اندازند، چون اگر بخواهی رشد و پیشرفت داشته باشی و بزرگ شوی باید این مسولیت پذیری را آموزش ببینی، انسانهای ضعیف مسولیت کار خویش را به گردن دیگران می اندزند من در دوران مصرف نه تنها مسولیت کار خودم را به گردن دیگران می انداختم بلکه اصلا مسولیت را قبول نداشتم، ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.

مرزبان کشیک: مسافر مهدی

عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر امیررضا
تایپ: مسافر مرتضی
ثبت: مسافر هوشنگ

نمایندگی حکیم هیدجی( مسافران)