English Version
English

از تفکر تا عمل

از تفکر تا عمل

راهنما همسفر ناهید:
وادی اول به من آموزش می دهد که باید تفکر کنم زیرا بدون تفکر هیچ چیزی به دست نمی آورم. وادی دوم به من می آموزد که هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده است و حتما در جهت و اهداف خاص خود قدم به هستی گذاشته است و در وادی سوم به بایدی می رسم که درک کنم هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند و اما وادی چهارم تیر خلاص را روانه می کند که در مسئولیت های حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن و به نوعی راه گریز و فرار از گردن گرفتن بار مسئولیت خودم را بر من می بندد و تازه مرا متوجه جایگاه انسانی خودم بر روی این کره خاکی می کند و من مانند کودکی که به تازگی از مادر چند ساعتی جدا می شود تا به کلاس اول ابتدائی برود و بیاموزد با خودم رو به رو می شوم و می فهمم باید روی پای خودم بایستم و الفبای زندگی را بیاموزم ولی در این راه از حمایت های نیروهای الهی برخوردار هستم به شرط آن که در جهت صراط مستقیم حرکت کنم. پی بردن به حد و حدود مسئولیت های خداوند و حد و حدود مسئولیت های خودم نکته خیلی مهمی است زیرا از روی ندانستن این حد و حدود و از روی سخاوت به خیال خودم بار سنگین مسئولیت هایم را به خداوند واگذار می کنم و از تجربه کردن و آموختن محروم می شوم این در صورتی است که آمدنم بر روی زمین طی کردن این مسیر و متقبل شدنم در قبال بار مسئولیت هایم می باشد که اگر این چنین نبود دیگر اختیار معنی پیدا نمی کرد اما حال می دانم که باید با اختیاری که خداوند به من داده است هر لحظه تفکر کنم که به سمت خیر بروم یا به سمت شر، به سمت ارزش بروم یا به سمت ضد ارزش، به سمت زیبایی بروم یا به سمت زشتی ولی تشخیص شر و خیر و یا ارزش و ضد ارزش یا زشتی و یا زیبایی گاهی آنقدر سخت می شود که اگر حمایت نیروهای الهی و خداوند را نداشته باشم به بیراهه می روم چون مسائل منفی در قالب مثبت و یا زشتی در قالب و روکشی زیبا بسته بندی می شود و بدون یاری جستن از خداوند و نیروهای الهی به جای مرغزار به مسلخ می‌روم پس می آموزم آنچه را که نمیدانم و همۀ سعی و تلاش خودم را برای رسیدن به فرمان عقل به کار می بندم تا بتوانم از وادی تفکر به وادی عمل برسم و بار مسئولیت خودم را بپذیرم و از خداوند یاری و کمک می خواهم که در این راه مرا یاری کند.

همسفر معصومه:
در این وادی ما سعی می کنیم جایگاه و حد و حدود خودمان را بدانیم و مرزبندی کنیم. در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن است. در وادی های قبل فهمیدیم که بیشترین مسئولیت حیات بر عهده خودمان است. خداوند انسان را خلق کرده و به او اختیار داده است و او را بر سر دوراهی قرار داده است یک راه، پندار و گفتار و کردار نیک و سالم و تقوا و راه دیگری فسق و فجور و دروغ پلیدی، حال ما هستیم که با عقل و تفکر و آموزش و تجربه بدانیم که کدام راه را انتخاب کنیم و کوشا باشیم و حرکت کنیم و در حرکت از خداوند هم یاری بخواهیم نه اینکه گوشه ای بشینیم و حرکت نکنیم و بگوییم خدایا همه چیز را به تو سپردیم که این شانه خالی کردن از زیر مسئولیت خودمان است و بار مسئولیت خودمان را گردن دیگران و خداوند می اندازیم. ما نباید طوری رفتار کنیم که انگار خداوند فرمانبردار ما است او به بهترین شکل کارش را برای ما انجام داده است این ما هستیم که راه درست را بیابیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم. آنگاه است که دعا و راز و نیاز ما موثر واقع می شود .همانطور که خداوند فرموده از تو حرکت از من برکت پس باید به این درک برسیم که او یاری کننده ما است و دست های آسمانی فقط القاء افکار است و بقیه کارها به عهده خودمان است.

تایپ: همسفر معصومه، راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر رها (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .