English Version
English

انسان مسئولیت‌پذیر در برابر تغییرات منعطف است

انسان مسئولیت‌پذیر در برابر تغییرات منعطف است

چهارمین جلسه از دوره سی‌‌ و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر عباس، و نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر هومن با دستور جلسه " وادی چهارم و تاثیر آن روی من " در روز شنبه مورخ 26 خرداد ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

 

سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که این فرصت نسیبم شد تا این جایگاه را تجربه کنم. امیدوارم جلسه خوبی را سپری کنیم و بتوانم از شما عزیزان آموزش بگیرم.  یادم می‌آید وقتی سفر می‌کردم جذاب‌ترین وادی برای من وادی نهم بود، چون همه‌ی راه و روش‌های ترک را تجربه کردم و در هیچ‌کدام به درمان نرسیده بودم و وادی نهم در پس ذهنم یک جرقه بزرگی زده بود، که عباس تو هم می‌توانی.

وقتی یک نفر مثل جناب مهندس در چهل‌وپنج‌سالگی توانست و شروع کرد و بدون آموزگار سفر کرد پس تو هم می‌توانی . ولی این روزها جذاب‌ترین وادی برای من وادی چهارم است، البته از نگاه هر کس هر یک از وادی‌ها می‌تواند جذاب باشد ولی برای من این وادی جذابیت بیشتری دارد.

دلیل این جذابیت این است که در وادی چهارم از مسئولیت‌پذیری صحبت می‌کند و یک حدومرزی بین خودت و خداوند ایجاد می‌کند. مسئولیت‌پذیری یک تعهد درونی است که تمام انسان‌ها برای خودشان اعمال می‌کنند و نکته مهمی که دارد این است که من در زندگی پر از سردرگمی و گیجی هستم و علت این فقط به دلیل عدم مسئولیت‌پذیری است. مسئولیت کارهایم را به عهده نمی‌گیرم و لذا نمی‌دانم کاری را که انجام می‌دهم چه نتیجه‌ای در بر خواهد داشت و درنهایت اتفاقی که می‌افتد خوشایند من نیست، سپس من با تعجب میگویم چه شد؟ چرا این اتفاق در زندگی من افتاد؟.
مطلبی را امروز شنیدم که دو خانواده در همسایگی هم بودند، یکی پر از صلح و صفا و دیگری پر از جنگ‌ودعوا. آن خانواده‌ای که در جنگ‌ودعوا بودند برایشان سؤال پیش آمد که چطور آن‌یکی خانواده دائماً در صلح و آرامش زندگی می‌کنند. تصمیم گرفتند بروند دلیل این موضوع را بررسی کنند. می‌روند خانه آن خانواده‌ای که آرام بودند درب می‌زنند، همان لحظه که مرد خانه درب را باز می‌کند پایش به ظرف آبی که روی زمین قرار داشت می‌خورد و آب می‌ریزد روی زمین و هیچ اتفاقی نمی‌افتد، و فوری از خانمش عذرخواهی می‌کند که حواسم نبود و شرمنده‌ام که کار شمارا زیاد کردم. الآن پارچه میاورم و تمیزش می‌کنم، و خانم هم در جواب همسرش عذرخواهی می‌کند که من ظرف را جای بدی گذاشتم. آن همسایه پی به صلح و آرامش آن خانواده می‌برد و فوری به خانه خودش برمی‌گردد و می‌گوید تنها دلیلی که آن‌ها در صلح و آرامش هستند این است که هرکس دارد کار خودش را انجام می‌دهد، و هر کس مسئولیت کار خودش را به عهده می‌گیرد.

ما حالا توی خانه راه می‌رویم پایمان به چیزی می‌خورد داد و بی داد راه می‌اندازیم که مگه کوری چرا این را از زمین برنمی‌داری؟، درصورتی‌که اگر من چشمم را بازکنم این اتفاق نمی‌افتد.

 

در مورد مسئولیت‌پذیری باید بگویم انسان‌های مسئولیت‌پذیر بسیار منعطف هستند و می‌دانند زندگی در حال تغییر است و با این تغییر سر جنگ ندارند و همین موضوع باعث رشد و توسعه آن‌ها می‌شود و روزبه‌روز پیشرفت می‌کنند. همچنین مرز باریکی هست بین اختیاری که خداوند برای خودش و برای انسان قائل شدند و این موضوع مسئولیت‌پذیری است، یعنی اینکه خداوند خیلی دقیق دارد کار خودش را انجام می‌دهد ولی باید بدانیم ما این وسط چه‌کاره‌ایم. پس ما هم باید مسئولیت امور زندگی خودمان را پذیرا باشیم. ما در کنگره60 یاد گرفتیم که فرق انسان با تمام موجودات دیگر اختیار داشتن است و اختیاری که من دارم کلی است یعنی اینکه من می‌توانم با یک انسان دیگری ارتباط برقرار کنم یا نکنم، با یک مجموعه دیگری ارتباط برقرار کنم یا نکنم.

حالا هر تصمیمی بگیرم عواقب آن در دست من نیست و اختیار از من سلب می‌شود ولی مسئولیت اینکه من بخواهم باکسی ارتباط برقرار کنم با من است و باید بر اساس دانش و آگاهی با انسان‌ها ارتباط برقرار کنم. یادمان باشد آدم‌های مسئولیت‌پذیر آدم‌های محترمی هستند و قابل‌اعتماد هستند، زمانی که مسئولیت درمان اعتیاد را به عهده گرفتیم وارد مسیر درمان در کنگره60 شدیم.

به یاد دارم زمانی که به یکی از گروه‌های ترک اعتیاد رفتم بنام ابوالفضل درمانی، رفتم آن‌چنان اثر بدی روی من داشت که تا مدتی بعد داشتم به‌شدت گریه می‌کردم و تازه اطرافیان از من انتظار حاجت داشتند ولی اینجا با قبول مسئولیت خودم و انجام کارهای کوچک مانند سروقت آمدن به شعبه پوشیدن لباس سفید شرکت در مشارکت‌ها و انجام درست هر کاری که به من گفته می‌شد  به فضل خداوند این امکان برایم فراهم شد که علاوه بر درمان اعتیاد درجه بالاتری از آموزش رو بتوام تجربه کنم. امیدوارم در مورد دستور جلسه بیشتر از مشارکت‌های شما استفاده کنیم .


در مورد یک سال رهایی آقا حامد باید بگویم دقیقاً قبل از تعطیلات تابستانی ایشان وارد لژیون من شد و یک‌جوری با کلی منیت صحبت می‌کرد که من یک‌لحظه با خودم فکر کردم که احتمالاً  بعد از تعطیلات دیگر ایشان نیاید ولی خواسته عمیقی داشت و بعد از مدتی که از سفرش گذشته بود آن جرقه درونش خورد و به وجود مشکلات درونی‌اش پی برد و فهمید هرچقدر ازلحاظ مالی قوی باشی و باغ و زمین داشته باشی و حساب بانکی داشته باشی ولی اگر در زندگی‌ات آرامش نداشته باشی خواب شب آرام نداشته باشی و در خانواده احترام نداشته باشی این دارایی هیچ ارزش ندارد.

و این شناخت نقطه عطف زندگی حامد بود و برای حامد این اتفاق افتاد و بندش به بند راهنما وصل شد و از یکجایی به بعد به معنای واقعی کلمه مرید کنگره60 شد و در مسیر درست حرکت کرد زیرا به‌صورت سلسه مراتب همگی ما از مریدان جناب مهندس هستیم و این پیوند بند عشقی است که بین ما و قدرت مطلق الله برقرارشده و از وقتی این پیوند بین حامد و راهنما و کنگره60 برقرار شد روزبه‌روز بهتر شد و این اتفاق تا اینجا افتاد که ما امروز دورهم جمع‌شویم و اولین سال رهایی‌اش را جشن بگیریم. متشکرم که به صحبت‌های بنده گوش کردید.

 

در ادامه مراسم  تولد یکسال رهایی مسافر حامد برگزار گردید که برای این مسافر عزیز آرزوی سلامتی داریم.

 

تایپ : مسافر جواد لژیون یکم
تنظیم : مسافر رضا لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .