English Version
English

کتاب ۶۰ درجه؛ کتاب اصلی کنگره

کتاب ۶۰ درجه؛ کتاب اصلی کنگره

جلسه چهاردهم از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزش عمومی مسافران نمایندگی ملایر با استادی ایجنت مسافر امیر، نگهبانی پهلوان مسافر محمد و دبیری راهنما مسافر سهراب با دستور‌جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و‌ تصاویر آن» روز پنجشنبه ۲۴ خرداد ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.‌‌

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیرهستم یک مسافر، خدا را شاکر و سپاسگزارم از اینکه در خدمت شما عزیزان هستم، خداوند توفیق خدمت در این جایگاه را نصیب من کرد، از آقای مهندس ممنون و سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم کردند که گره کور اعتیاد را باز کرد و مسیر درمان برای ما مصرف‌کنندها گشود و با گذشت و منش پهلوانی که داشت این علم را دراختیار ما مصرف کنندها گذاشت.

یک وقت‌هایی فکر می‌کنم اگر مهندس موقعی که خودش درمان شد می‌رفت و به ما مصرف کنندها کمک نمی‌کرد خدا می‌داند چه اتفاقی برای ما مصرف کنندها می افتاد از خانواده محترمشان ممنونم که حمایت کردند و همسفرهای خوبی بودند تا اینجا بیست خورده‌ای سال می‌گذرد، صد خورده ای هزار نفر عضو کنگره هستند و شصت، هفتاد هزار نفر هم روی پروژه OT دارند درمان می‌شوند و همیشه از آقای مهندس در صور پنهان خودم سپاسگزاری می‌کنم بابت این علم که تزریق می‌کنند و دراختیار ما می‌گذارند.

اولین روزی که استاد جلسه نشستم همین موضوع امروز (کتاب عبور از منطقه شصت درجه زیر صفر ) بود که چندماه از رهایی‌ام گذشته بود که نگهبان از من خواست تا استاد جلسه بنشینم. این کتاب خیلی جامع و کامل است درمورد باز کردن گره اعتیاد و تخریب‌های مواد مخدر روی جسم ماست که کتاب اصلی کنگره است و تمام مطالب در این کتاب هست و فقط مخصوص بچه‌های کنگره نیست، این کتاب را خانواده ها در دانشگاه و جامعه پزشکی هم می‌توانند استفاده کنند، جناب مهندس می‌گویند فکر نمی‌کنم کسی پیدا شود که بگوید کامل کتاب را فهمیدم، خیلی با قاطعیت می‌گوید که خیلی چیز‌ها ممکن است مبهم باشد که در آینده مشخص شود، کتابی است که یک مسافر زمان شروع سفر را می‌رساند به جایی که باور در ناباوری است.

زمانی مهندس موادشون قطع می‌شود به خانم هانی می‌گوید من سه روزه چیزی مصرف نمیکنم، وقتی سفر اول این کتاب را مطالعه کردم و به باوری در ناباوری رسیدم ،می‌گفتم می‌شود منم سه روز مواد مصرف نکنم و حالم خوب باشد؛ چون زمان مصرف همیشه باید شیره تو جیبم بود یا صبح توی رختخواب بایستی یک مقدار شیره می‌خوردم بعد از جایم بلند شوم بروم چایی چیزی بخورم، من بدون مواد هفته‌ها، ماه‌ها زندگی کردم و هرروز بدتر از دیروز بودم این نبود مواد مصرف نکنم و حالم خوب باشد.

داخل کتاب آن‌جایی که تصویر ماشین هست تو برف و یخبندان می‌گوید که مسافر عجله نکن آهسته و پیوسته حرکت کن شما در یک مسیر پر از برف و یخ اگر عجله کنی یا به کوه میخوری یا سر از دره درمی‌آوری؛ آن‌جایی که یک‌مقدار از سفرت می‌گذرد و حس‌هایت باز می‌شود آفتاب توی چشمت می‌افتد، نور منعکس می‌شود می‌گوید از مسیر منحرف نشی، یک درخت پوسیده وقتی جوانه‌ای از کنارش می‌زند احتیاج به نگهداری و مراقبت دارد این نیست که الان من رها شدم و همه چیز تمام شد، بعد از رهایی تازه باید رو جهان‌بینی کار کنی، رها شدن فقط مواد رفته کنار..

تبریک می‌گویم به اعضای لژیون سردار من تازه سومین جلسه است که در خدمتتان هستم خیلی انرژی شعبه شما دارد، جلسه قبل موقع رفتن خیلی پر انرژی بودم حال خوبی داشتم این نشان دهنده سطح انرژی شعبه است، تبریک به شما می‌گویم، خدمتگزارهای خیلی خوبی دارید راهنماهای خوب، اعضا را که سرشار از انرژی هستند و خواسته رهایی رو دارند میبینم، بهترین‌ها را برايتان آرزو می‌کنم امیدوارم من هم بتوانم خدمتگزار خوبی باشم که وقتی تازه‌واردی از این در با کوله‌باری از درد می‌آید، بتواند انرژی بگیرد، جلوی همسفرش خجل نباشد، بتواند به درمان برسد و سربلند باشد.

مرزبان‌خبری: مسافر امید عسگری
تایپ : مسافر اشکان ابراهیمی
عکس: مسافر علی اسدی
ویراستاری و ارسال: راهنمای‌تازه‌واردین بهمن مشفق
مسافران نمایندگی ملایر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .