جلسه یازدهم از دوره سیویکم کارگاههای مجازی کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی آکادمی با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» با استادی همسفر فریبا رهجوی لژیون هفتم نمایندگی آکادمی برگزار شد.
سخنان استاد
«در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن»
خداوند از روی لطف و رحمتش برای تکامل انسانها چیزی بهنام اختیار به انسان داده است که به موجودات دیگر نداده است.
خداوند راه را برای انسانها جهت خدمت و تعالی آنها باز گذاشته است. این انسان است که اختیار دارد در فراز و نشیب زندگی راه خدا را در پیش بگیرد یا توجه نکند و به پایینترین نقطه سقوط کند. حال ممکن است اشخاصی اشتباه کرده و تنزل پیدا کنند؛ ولی هنوز فرصت دارند جبران کنند و ارتقاء یابند. پس باید حرکت کرد و به سوی خدا دست دراز نمود و به سمت روشنایی طی مسیر کرد.
مسئله مهم حرکت کردن به سوی ارزشها و پشت کردن به سوی ضدارزشهاست. تنها دراین صورت است که موفق به صعود خواهد شد. اینکه تمام مسئولیت را به خدا بسپاریم و بنشینیم تا معجزهای رخ دهد، هرگز اتفاق نخواهد افتاد؛ زیرا خودمان یکجا نشستن، غصه خوردن و غر زدن را انتخاب کردهایم. در نتیجه باید اول از هرچیز مسئولیت خودمان را بپذیریم و بعد حرکت کرده و از خدا طلب راهنمایی و خیر کنیم که قطعاً نتیجه خواهد داد. چرا که گفتهاند «از تو حرکت، از خدا برکت»
![](/EditorFiles/Image/e7851c8e-90c8-47b1-9250-3646dd2a30d3.jpg)
من بارها در شرایط استجابت دعا از خدا خواستم، مسافرم از اعتیاد رها شود؛ ولی تا حرکتی صورت نگرفته باشد، رهایی معنا ندارد. البته زمانی که مسافرم متوجه گرفتاری خودش شده بود، اقدامات غلط و بینتیجهای انجام داده بود. هیچگاه فکرش را هم نمیکردم که شاید من باید اولین قدم را بردارم و این حرکت باید از طرف من باشد؛ چون من معتاد نبودم و حضورم را در بین این قشر عار میدانستم. شاید هنوز اذنش صادر نشده بود، نمیدانم. تا زمانی که راه برای من روشن شد و من که علیرغم صبوریهایم در زندگی از بازیهای اعتیاد خسته شده بودم، لباس رزم پوشیدم و تصمیم گرفتم این بازیها را تمام کنم.
من نشسته بودم خدا همه چیز را خودش درست کند؛ ولی وقتی بلند شدم و اقدام کردم انگار خدا و همه چیز منتظر من بود که حرکت کنم و راه را نشانم دهند.
مسافرم سالها قبل کنگره۶۰ را میشناخت؛ ولی سفر نمیکرد. کنگره توسط او به من معرفی شد. اول به سختی و مشقت جلسات را میآمدم و کتاب ۶۰ درجه را میخواندم. با خواندن پیامهای کتاب، حس کردم دست خدا در دستانم است. فهمیدم این راه نجات من، مسافرم و بلکه هزاران نفر دیگر است.
الحمدلله از روزی که آموزش را در اینجا شروع کردم، زندگی شیرینتری را تجربه میکنم و حتی احساس نیاز این آموزشها را برای بسیاری از افرادی که حتی دچار اعتیاد به مواد مخدر نیستند؛ ولی جای خالی این جهانبینی در زندگیشان خالی است را میبینم.
امیدوارم این آموزشها به زودی جهانی و همه گیر باشد.
نویسنده: همسفر فریبا لژیون راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر راحله لژیون راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر منیره لژیون راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
124