English Version
English

در جستجوی گـنج درون

در جستجوی گـنج درون

پنجمین جلسه از دوره چهارم جلسات آموزشی لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید با استادی مسافرمسعود، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر روح‌الله با دستور جلسه "کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن " یکشنبه 20 خرداد ۱۴۰3 ساعت 15:45 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر
از نگهبان و خزانه‌دار لژیون سردار و تمامی دوستان لژیون سردار تشکر می‌کنم که اجازه دادند یک بار دیگر در این جایگاه خدمتی قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم و در مرحله اجرا بگذارم خدا را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه زندگی کردن و خدمت کردن داده است .
دستور جلسه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است که برای ما از ارزش بسیار زیادی برخوردار است این کتاب دنیایی از مطالب ناگفته و ناشناخته ای برای یک مسافر است ، این کتاب صرفا برای فرد یا گروه خاصی نوشته نشده و پر از شاه کلیدهایی است که من را به رهایی های مختلف می رساند.
رهایی از نادانی رهایی از بلد نبودن محبت این کتاب شاه کلیدی است تا من بتوانم گوشه ای از مشکلات خود را حل کنم در کتاب ۱۴ تصویر وجود دارد به نظر من از تصویر دو تا تصویر دوازده برای دوستان سفر اولی است که چطور به رهایی برسند .



در این کتاب ۱۴ روش زندگی کردن و ۱۴ قانون وجود دارد که شاید این هارا بلد بودم اما چون حس های من بسته بود  هیچ وقت این هارا نمی دیدم و کنارشان گذاشته بودم ، اولین چیزی که این کتاب به من یاد داد این بود که قبول کنم یک مصرف کننده هستم.
در قسمت لنگر کشتی را بکشید به من یاد داد که باید از سرجایم بلند شوم و اگر بخواهم در طوفان مواد مخدر بمانم قطعا خورد خواهم شد .
در این تصاویر به من نشان داده شد که تمامی حس های من بسته بوده است و هیچ کاری از دست من بر نمی آمده اما در تصویر ۱۳و۱۴ من متوجه شدم که حس های من باز شده است در سفر اول وقتم را بخشیدم ، نامنظمی را بخشیدم.
در سفر اول بخشش را یاد گرفتم مواد را بخشیدم ، تفریح را بخشیدم تا به حال خوب برسم درلژیون سردار هم همین است کتاب بخشیدن را به من یاد داد تا من یاد بگیرم و درحال حاضر ببخشم اما در این بخشش یک نکته است که در این بخشیدن من به دنبال چه هستم و چه چیزی گیر من می آید.
وقتی پیام سفر اول خوانده می شود من می فهمم که کجای کار قرار گرفته ام می فهمم اگر نبخشم تبدیل به باتلاق می شوم و تبدیل به گنجینه ای می شوم که هیچ کارایی ندارد.
مانند دکتر فوق تخصصی که هیچ کاری برای هیچ کس انجام نمی دهد و بعد وارد سفر دوم می شوم وقتی پیام سفر دوم خوانده می شود چه کسی قرار است در آن مکان لامکان به کمک من بیاید ؟ چیزی که من می کارم قرار است به کمک من بیاید .
ارزش من بعداً مشخص می شود که کجا چه حرفی زدم ، کجا چه کاری انجام دادم، چه چیزی را در دل کسی کاشته ام ، بذر بد کاشته ام یا بذر خوب ،هدف از دور هم جمع شدن در این مکان این است که قدر خود را بدانیم .



چیزی هایی که به ما می دهند مال ما نیست دانشی که من اینجا کسب می کنم باید در اختیار بقیه قرار بدهم ، حال خوب خودم را باید با بقیه تقسیم کنم اگر تقسیم نکنم نمی توانم به حال خوب دیگری برسم ، اگر که ما در لژیون سردار آموزش ها را تکرار می کنیم می خواهیم به نقطه نظر ها و هدف هایی که آن ها را دنبال می کنیم برسیم .
لژیون سردار به من فرصتی داده تا بتوانم حرکت کنم و به دنبال بقیه مسائل بروم ، من در سفر اول یادگرفتم که رها بشوم در سفر دوم یادگرفتم که مرزبان بشوم جلو تر که آمدم راهنما شدم در لژیون سردار مبلغ ۶ ملیون تومان دادم و سپس دنور شدم اما متوجه شدم که موضوع خیلی بزرگ تر و فرا تر است .
گنج درونی که در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر صحبتش بین جناب مهندس و استاد سردار است که استاد سردار می گوید برو دنبال گنج درون که اگر گنج درون را پیدا کنی بی نهایت است ، فنا ناپذیر است و تمامی ندارد .
در لژیون سردار من این را فهمیدم که هرچه جلوتر می آیم یه چیز دیگری پشت پرده است اما هرکس به اندازه ای که می خواهد دنبالش می رود این که شما اینجا هستید باعث دلگرمی است که امثال من ببینند که اینجا چه خبر است و برای اهداف کنگره تلاش کنیم تا به آنچه که می خواهیم برسیم.
تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یازدهم
عکس: مرزبان خبری مسافر حسین
مسافران نمایندگی تخـت جمـشید شــیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .