این وادی میگوید در مسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.همانطور که میدانیم؛ هیچ موجودی در دنیا نیست که مسئولیتهایش یک طرفه باشد مثلا پدر به فرزند، مادر به فرزند پدر به مادر، همگی در قبال یکدیگر مسئولیت دارند و همیشه مسئولیت دو طرفه است، من نسبت به راهنمایم و راهنما نسبت به من، مرزبانها نسبت به رهجوها و رهجوها نسبت به مرزبانان عزیز مسئول میباشند، من اگر مسئولیت خود را به گردن فرد دیگری بیندازم مسلماً مشکلات زیادی گریبان گیر من میشود. من رهجو باید مرز بین این مسئولیتها را بدانم، من نباید از خداوند خواسته نا معقول داشته باشم مثلاً اگر مقروض شدم نباید منتظر باشم که خداوند قرض من را بدهد. روزه گرفتن و نماز خواندن من، منتی بر سر خدا نیست اینها همه تکالیفی هست که خداوند برای ما قرار داده، من بایستی بخاطر نعمتهایی که خداوند به من داده قدردان و شاکر او باشم و فرمان او را اجرا کنم.
خداوند فرمانبردار ما نیست که اگر خواستهای داریم او ما را به خواستهمان برساند، این امر ناپسند و نامعقول است، ما باید روی تلاش و کوشش خودمان حساب کنیم البته نیرویهای الهی هم کار القا را انجام میدهند اما مسئولیت کار بر عهده خودمان است. قدرت مطلق ما را پس از خلقت بر سر دو راهی قرار میدهد، یکی راه راست و پندار و گفتار و کردار سالم و راه دیگر راه فسق و فجور و کژی و سستی، وقتی ما در مسیر درست و صراط مستقیم قرار بگیریم و مسئولیت خودمان را بپذیریم آنگاه دعای ما نزد خداوند مستجاب میشود و این وعده خداوند است، برای شناخت خداوند بایست ابتدا خودمان را بشناسیم. خودشناسی یعنی شناخت انسان در صور آشکار و پنهان، انسان در صور آشکار فنا پذیر است ولی در صور پنهان بقا دارد. نتیجه میگیریم که این وادی مرز بین مسئولیت ما را مشخص میکند و به ما یاد میدهد که مسئولیتهای ما دو طرفه است و برای شناخت قدرت مطلق باید از دروازه شناخت خویش بگذریم.
نگارش و تایپ: همسفر اشرف (از لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه (خدمتگزار سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
125