اولین جلسه از دور بیست و سوم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه تخت جمشید شیراز، با استادی جانشین بنیان کنگره ۶۰ استاد امین دژاکام، نگهبانی مسافر تیمور و دبیری مسافر خدابخش با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن» در روز پنجشنبه 24 خردادماه 1403 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-06-13_17-26-58.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر؛ خوشحالم که در بین شما قرار دارم امیدوارم که در کارهایی که انجام میدهید کوشا باشید و مورد لطف خداوند قرار بگیرید. موضوع دستور جلسه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر یا اولین سنگ بنای آموزش کنگره و پایینترین منبع آموزشی کنگره هرکسی در سفرش باید بارها این کتاب را مطالعه کند.
سالهای اول کنگره که منابع آموزشی زیادی وجود نداشت، بعضی از مسافران که صحبت میکردند و میخواستند از میزان علاقه و آموزش خود به کنگره صحبت کنند برای مثال میگفتند ۷۰ بار کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را خواندهایم حتی بعضیها رکوردشان به ۱۴۰ بار هم میرسید، از این کتاب در چاپ اول ۵۰۰۰ نسخه چاپ شد و تا حالا چند صد هزار نسخه از این کتاب چاپشده است.
من کسی را در کنگره ندیدم که درمان شده باشد و کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را نخوانده باشد و اکثر کسانی که در سفرشان مشکلدارند این کتاب را یا نخواندهاند یا صفحات اندکی از کتاب را خواندهاند، در طول سفر حداقل باید ده مرتبه کتاب خوانده شود، باید بارها در لژیونها آموزش داده شود و در طول سال این کتاب چند بار تکرار شود.
پیشگوییهای که در این کتاب انجامشده این است که در مورد اتفاقات آینده کنگره، متد DST در کاهش وزن مسائل بسیار ساده و کاربردی و درعینحال بسیار عمیق باید به این موضوع توجه داشت که خواندن این کتاب برای ما از واجبات است، تصاویر کتاب گویای درون انسان و سفری که انجام میشود است.
اگر شما این کتاب را با دقت خوانده باشید متوجه این قضیه میشوید که خانواده در این کتاب حضور دارند، در ابتدای کتاب نوشته مطالبی از زبان پسر نویسنده نوشتهشده در کتاب قسمتی که آقای مهندس به رهایی میرسند.
صحبتهایی از زبان خانم آنی نوشتهشده است، زمانی که آقای مهندس به رهایی رسیدند من نوجوانی ۱۹ ساله بودم و چون فرزند اول خانواده هستم شاهد دوران اعتیاد و تاریکی بودم از زمانی که من اول راهنمایی بودم مادرم به سرکار میرفت و شبها یک هفته در میان در بیمارستان کار میکرد و یک سال بعد، کار در درمانگاه را هم شروع کرد.
صبح در درمانگاه کار میکرد و یک هفته در میان هم شب تا صبح بیمارستان کار میکرد و این کار کردن خانم آنی تا زمان درمان مهندس به مدت ۶ الی ۷ سال ادامه داشت، بعدازاینکه جناب مهندس به رهایی رسیدند و خانم آنی هم سفر کردند و به رهایی رسیدند.
خانم آنی فعالیتهای خود را در کنگره شروع کرد، قسمت همسفران را راهاندازی کرد، شهرستان میرفتند و فعالیت زیادی داشتند تا چند سال پیش که بیمار شدند چیزی که من از این موضوع آموختم نقش خانواده و نقش همسفر بود، اگر که همسفر وجود نداشت شاید همه این کارها انجام نمیشد این کار یک کار تیمی است، آقای مهندس کاشف درمان اعتیاد هستند و همچنین کاشف بیماریهای ناشناخته دیگری هم هستند.
اما درعینحال در سالهایی که ایشان اعتیاد داشتند و همچنین در سالهای بعد از رهایی وجود همسفر برای کنگره بسیار مفید و سازنده بود.
هر شخصی که کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را میخواند استادهای کتاب در حال صحبت با همان شخص هستند بنابراین اگر که جناب مهندس در کارها به نتایج شگفتانگیزی دست پیدا کردند در عین تلاش و نبوغ خارقالعاده ایشان که همیشه در حال مطالعه و آموختن هستند.
نقش همسفر هم درحرکتهای ادامهدار مهم بوده است پس بنابراین وقتیکه به شما میگویند در کنگره همسفر بیاورید برای پُر کردن صندلی نیست، هدفهای دیگری پشت این قضیه است اگر شما همسفر داری و به کنگره میآید، اگر همسفر آموزش بگیرد شما میتوانید رشد کنید، اگر میخواهید خانواده قدرتمند و نیرومند شود آموزش گرفتن و همراهی همسفر لازم است.
وقتیکه جناب مهندس در حال آموزش گرفتن بودند خانم آنی با مطالب جهانبینی مهندس آشنا بودند و خانم آنی هم در حال یادگرفتن بودند و این باعث شد که در مسائل و بحرانهایی که بعداً در زندگی ما به وجود آمد اول بتوانیم از بحران اعتیاد عبور کنیم و بعد از بحران اعتیاد به دلیل اینکه یک تیم بودیم توانستیم از بحرانهای بعد از سفر اول عبور کنیم و بر آنها غلبه کنیم.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-06-13_17-26-54.jpg)
یک کشتی را در نظر بگیرید که فقط ناخدا میتواند کشتی را هدایت کند و بقیه در کشتی مسافرند و هیچ ملوانی در کشتی وجود ندارد کسی که همسفر داری مثل کشتی است که در آن بهجز ناخدا ملوانهای خبرهای هم وجود دارند و در زمان طوفان همان ملوانها هستند که کشتی را نجات میدهند ناخدا بهتنهایی نمیتواند کشتی را نجات دهد.
وقتیکه فرزند شما یا همسر شما جهانبینی بلد باشد اگر که ورشکست کردید میآید و به شما کمک میکند اما اگر که جهانبینی بلد نباشد به شما سرکوفت میزند. پس اگر ما بخواهیم بعد از درمان زندگی را بسازیم اگر خانواده آموزشدیده باشند شما خیلی تواناتر هستید، خانم آنی تا زمانی که سلامتی داشتند بخش همسفران را راهاندازی کردند، خانم کماندار در قسمت همسفران مشغول هستند.
من در قسمتهای مختلفی در حال فعالیت هستم، خانم شانی در قسمت اینستاگرام در حال فعالیت است اگر که ما آموزش جهانبینی را نگرفته بودیم میتوانستیم فعالیتی داشته باشیم، ما انجام نمیدادیم شاید کسان دیگری انجام میدادند ولی زمان بیشتری صرف میشد، ازنظر کنگره مهمترین بنیان خانواده است.
اگر جامعهای بخواهد احیا شود بایستی اول خانواده احیا شود، درمان یک مسافر خیلی ارزشمند است اما از آن مهمتر و پایدارتر این است که خانواده درمان بشود و آموزش بگیرد.
همسفران شعبه تخت جمشید پیشرفت و رشد خوبی داشتند ولی ازنظر من شعبهای متعادل و قدرتمند است که حداقل تعداد همسفران ۷۰ درصدِ تعداد مسافران باشد. بعضی از شعبهها که همسفران تعدادشان بهاندازه مسافران است بسیار شعبههای قوی و نیرومندی هستند امیدوارم که این اتفاق در شعبه تخت جمشید هم بیفتد و آنهایی که خانواده دارند همسر، خواهر، برادر، پدر یا مادر میتوانند بیایند و از کنگره استفاده کنند تا ما بتوانیم مجموعه نیرومندی داشته باشیم و فوایدش را بعداً خودتان متوجه خواهید شد.
راهنماها و کسانی که این را تجربه کردهاند به بقیه انتقال دهند تا دیگران هم یاد بگیرند و بدانند که چقدر فرقش است که اعضای خانواده جهانبینی بلد باشند یا جهانبینی بلد نباشند.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-06-13_17-26-56.jpg)
تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر ابوالفضل لژیون یازدهم
عکس: مرزبان خبری مسافر حسین
مسافران نمایندگی تخـت جمـشید شــیراز
- تعداد بازدید از این مطلب :
10257