English Version
English

هدف از خلقت انسان بندگی،آموزش و خدمت به همنوعان خودش در هستی می‌باشد.

هدف از خلقت انسان بندگی،آموزش و خدمت به همنوعان خودش در هستی می‌باشد.

گفت‌وگویی با ایجنت دوره دوم پارک حافظ؛ مسافر حسن:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. آنتی ایکس مصرف تریاک و شیره، روش درمان DST داروی درمان OT، راهنمای حمید حداد، رهایی هشت سال، رشته ورزشی والیبال.
چگونه وارد تاریکی شديد؟ بنده با یکی از دوستانی که مصرف‌کننده بود با مواد مخدر آشنا شدم و سی‌وهفت سال در این حيات زمینی در تاریکی بودم.
نظرتان را در مورد جایگاه ایجنت بفرمایید؟ ایجنت در کنگره مثل جایگاه پدر در خانواده عمل می‌کند که سرپرستی و مسئولیت آن مجموعه به عهده ایشان می‌باشد. بنده در این مدت که ایجنت پارک حافظ بودم خیلی لذت ‌بردم و سعی می‌کردم که وظیفه‌ام را به نحو مطلوب انجام دهم.
آیا ایجنت را همان‌طور که فکر می‌کردید بود؟ بله همین‌طور بود، ایجنت جایگاه خیلی محترمی می‌باشد که باید مراحل خدمتگزار بودن و دوره مرزبانی و راهنمایی و جایگاه‌های مختلف را در شعبه انجام داده باشی تا به این جایگاه برسی و یک جایگاه و خدمت خوبی هست و بنده هم این جایگاه را خیلی دوست داشتم و زمانی که بنده به‌عنوان ایجنت پارک حافظ انتخاب شدم خیلی خوشحال بودم و جایگاه خیلی ارزشمندی است و توانستم در خودم تغییراتی انجام دهم.
به نظر شما چه فرقی بین ایجنت پارک با بقیه نمایندگی‌ها دارد؟ در نمایندگی‌ها فقط درمان صورت می‌گیرد و در پارک مختص ورزش می‌باشد و همان‌طور که می‌دانیم مثلث درمان اعتیاد از سه ضلع (جسم، روان، جهان‌بینی) تشکیل‌شده است که با ورزش کردن بهتر در مسیر درمان حرکت می‌کنیم و بهتر و شاداب‌تر زندگی می‌کنیم و بدون تحرک و ورزش جسم ما دچار مشکل خواهد شد و به خاطر همین ورزش در پارک را روز جمعه‌ها در برنامه قراردادند تا بچه‌ها بعد از صرف صبحانه هرکدام به ورزش موردعلاقه خودشان بپردازند و از این جسم که دست ما امانت هست به‌خوبی حفظ شود و به تعادل برسند.
آیا در این دو دوره ایجنت اتفاق خاصی افتاد که شما تحت تأثیر قرار بگیرید؟ اتفاق خاص این دو دوره انتخابات؛ دو دوره مرزبانی بود که واقعاً مرزبانان محترم به شایستگی خدمت کردند و زمانی که پارک حافظ برای جمعه‌ها انتخاب شد؛ امکانات نداشت و با تلاش و کوشش مرزبانان محترم زمین فوتبال چمن شد و دو زمین والیبال و باستانی چندین رشته ديگر در این دو دوره آماده شد من اینجا از همه خدمتگزاران و مرزبانان پارک حافظ تشکر می‌کنم.
چه حسی در جایگاه ایجنت دارید؟ حس اولین چیزی است که قوه عقل را به جریان می‌اندازد و حس من به‌جای گاه ایجنت خیلی عالی بود و به خاطر همین سعی کردیم قدم‌های مثبتی در رابطه با امکانات پارک برای مسافران وهمسفران برداريم، واقعاً جایگاه خیلی ارزشمندی است و این دو دوره برای بنده خیلی ارزشمند بود و باعث شد که بنده در این مدت آموزش بگیرم و همراه با تفکر و اندیشه، تغییراتی در خودم ایجاد کنم و خدا رو شکر می‌کنم.
معنا و مفهوم خدمت را چگونه توصیف می‌کنید؟ همان‌طور که تمام هستی بلاعوض برای همه ما خدمت می‌کنند؛ خدمت ما انسان‌ها هم باید بلاعوض باشد، همین پارک به این زیبایی که نگاه می‌کنیم می‌بینیم که همه درختان سایه و اکسیژن و میوه‌های خود را بلاعوض در اختیار ما و هستی قرار داده‌اند و چقدر خوب است که تمام انسان‌ها، مانند جناب مهندس و ديده بانان و تمام اعضای کنگره که خدمت بلاعوض انجام می‌دهند را یاد بگیرند و خداوند کسانی که بلاعوض خدمت می‌کنند را خیلی دوست دارد.
صحبت پایانی خود را بیان کنید؟ توصیه من این است که سعی کنیم در کنگره خدمتگزار باشیم چراکه دیگران کاشتند ما خورديم ما هم می‌کاریم تا دیگران بخورند همه ماقبل از کنگره با مشکلات عدیده‌ای روبرو بودیم ولی الآن خیلی راحت زندگی می‌کنیم و باید قدر این نعمت را بدانیم و تا جایی که از دستمان برمی‌آید خدمت کنیم و هر چه قدر جانی و مالی در کنگره خدمت کنیم بازهم کم است و کفه ترازو به سمت کنگره سنگینی می‌کند باید انسان‌ها بدانند که جایی مثل کنگره وجود دارد که انسان‌ها را می‌سازد و آن‌ها را در صراط مستقیم هدایت می‌کند وبه تعادل می‌رساند. من از اینکه معتاد شدم و در مسیر کنگره قرار گرفتم خداوند را شاکرم و تا عمر دارم قدردان کنگره خواهم بود.

گفت‌وگو با مرزبان مسافر غلامحسین:

سلام دوستان غلامحسین هستم مسافر، انتی ایکس تریاک، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر 10 ماه و ۱۸ رو، راهنما مسافر عزیزی، رهایی ۲ سال و ۸ روز؛ انتی ایکس دوم سیگار راهنما مسافر محمد، رشته ورزشی والیبال و تنیس، رهایی ۱ سال و ۹ ماه
چگونه وارد تاریکی شدید؟ من در ابتدا به‌صورت تفریحی مصرف می‌کردم اما در ادامه یک مصرف‌کننده تمام‌عیار شدم.
نظرتان را در مورد مرزبانی بگوئید؟ از دیدگاه من مرزبانی یک خدمت حساس است خصوصاً در نمایندگی پارک حافظ به خاطر پراکندگی و تعداد افراد حاضر در این مکان باید به‌خوبی مراقب تمام حرمت‌ها و قوانین باشیم در این مسیر احترام برای اعضا و گروه مرزبانی باید دوجانبه باشد و مرزبانی باید افرادی که در این مکان حضور دارند را به ورزش کردن هدایت کنند.
آیا مرزبانی را همان‌گونه که تصور می‌کردید بود؟ نه آن‌گونه نبود که من تصور می‌کردم بلکه این جایگاه بسیار سخت‌تر بود. در این جایگاه باید بسیار حساب‌شده رفتار نمود زیرا در این مکان گروه همسفران و افراد خارج از کنگره نیز حضور دارند و مرزبان پارک باید بین تمام عوامل موجود تعادل لازم را برقرار نماید.
به نظر شما چه فرقی بین مرزبانی این نمایندگی با دیگر نمایندگی‌ها وجود دارد؟ مرزبانی پارک با نمایندگی‌های دیگر متفاوت است؛ ساعت حضور در پارک حدود ساعت ۵ صبح است و در اکثر مواقع مصرف‌کنندگانی شب را در پارک سپری می‌کنند؛ مرزبانان باید امنیت پارک را برقرار نموده تا با ورود مسافران مشکلاتی در اینجا وجود نداشته باشد.
چه حسی در مورد جایگاه مرزبانی دارید؟ خدمت در جایگاه مرزبانی برایم نظم و جدیت به همراه داشت و اینکه چگونه با دیگران رفتار کنم را در این دوره خدمت، آموزش گرفتم. اینجا واقعاً نقطه تحمل من بالا رفت و دیگر به‌سادگی کسی نمی‌تواند مرا به هم بریزد.
معنا و مفهوم خدمت را چگونه توصیف می‌کنید؟ انسان جهت آموزش و خدمت خلق‌شده است و در این دوره خدمتی من این موضوع را لمس کردم. در ابتدا به خودم خدمت می‌کنم هرروز که در کنگره یک آموزش جدید دریافت می‌کنم و به‌واسطه خدمت، دریافت این آموزش‌ها به‌مراتب بیشتر است.
آیا موضوعی هست که در صحبت پایانی بیان نمایید؟ به نظر من اگر مسافری قصد گرفتن خدمت را دارد بهتر است مسئولیت یک جایگاه را بپذیرد؛ به‌مراتب بهتر از پذیرش چند جایگاه خدمتی است زیرا خدمتگزاری که فقط یک خدمت به عهده دارد قطعاً عملکرد بهتری دارد.

گفت‌وگو با مرزبان مسافر بهزاد چوپانی:

سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی شیره، به روش DST، داروی درمان OT، مدت یازده ماه و بیست روز سفر کردم، راهنما مسافر مجتبی، رهایی ۶ سال و ۸ ماه و ۲۷ روز، در ضمن سفر سیگار داشتم، راهنمای مسافر مصیب، رهایی از بند سیگار ۶ سال و ۴ ماه و ۲۰ روز
چگونه وارد تاریکی شدید؟ در اوج جوانی بودم و مسیر زندگی‌ام تغییر یافت و راه کج را انتخاب کردم، وارد مسیر اعتیاد شدم، ابتدا نامزد اعتیاد بودم؛ اما کم‌کم به‌جایی رسید که ازدواج با مواد شکل گرفت و در پایان دوره‌ی خدمت سربازی مصرف‌کننده‌ی دائم شدم. حدود ۲۷ سال مصرف‌کننده بودم و اوج تاریکی‌ها را طی کردم و مصرف من به ۸ تا ۹ گرم شیره رسید.
نظرتان را در مورد مرزبانی بفرمایید؟ مرزبانی یک قانون است بر روی لبه‌ی تیغ، شما پیمان می‌بندی که خدمت کنی و خدمت در مرزبانی جایگاهی سهل و بسیار سخت است. مرزبان پیمان می‌بندد که درست خدمت کند و مرزها را رعایت کند. برخورد یک مرزبان با یک سفر اولی بسیار سخت است. باید علم و دانش کنگره را درست برداشت کنی تا بتوانی خود را در جایگاه مرزبانی قرار دهی و مرزبانی بسیار جایگاه سختی می‌باشد، کسی که می‌خواهد درست خدمت کند، باید قوانین آن را نیز رعایت نماید.
آیا مرزبانی را همان‌طور که تصور می‌کنید بود؟ خیلی سخت‌تر بود؛ اما به‌واسطه‌ی خدمت‌ها و آموزش‌هایی که گرفته بودم برایم راحت‌تر شد. مرزبان باید قوانین و حرمت‌های کنگره ۶۰ را به‌درستی رعایت و اجرا کند و من تمام تلاش خودم را در این مورد به کاربردم.
به نظر شما چه فرقی بین مرزبانی این نمایندگی با بقیه‌ی نمایندگی‌ها دارد؟ قوانین مرزبانی همه یکی است، فرق مرزبانی‌های شعب با مرزبانی پارک فقط در این است که مرزبان شعبه با یک شعبه و افراد به خصوصی سروکار دارد؛ اما مرزبان پارک با چندین شعبه و این نیازمند آموزش درست است.
آیا در این دوره‌ی مرزبانی اتفاق خاصی شمارا تحت تأثیر قرارداد؟ اتفاقات زیاد بود؛ اما من به‌عنوان مرزبان باید خود و حرکات خود را زیر نظر بگیرم و با علم و دانش و آموزش‌هایی که فراگرفته‌ام کنگره‌ای عمل کنم.
چه حسی در مورد جایگاه مرزبانی دارید؟ من در قسمت‌های دبیری، نگهبانی، مرزبانی، اوتی و... خدمت کردم، همیشه سعی کردم با حس خوب وارد آن مجموعه شوم؛ زیرا اگر حس من خوب نباشد نمی‌توانم حس خوبی را نیز انتقال بدهم و نمی‌توانم الگوی خوبی باشم.
معنا و مفهوم خدمت را چگونه توصیف می‌کنید؟ خدمت در درون انسان‌ها وجود دارد و ما در کنگره برای خدمت کردن باید ابتدا آموزش بگیریم تا عشق خدمت در درون انسان شکل بگیرد و من خدمت‌های خود را بسیار دوست داشتم و باعلاقه انجام دادم و همیشه سعی کردم خدمت صادقانه و سالمی داشته باشم.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟ از شما ممنون و سپاسگزارم که این مصاحبه را تنظیم کردید، از بنیان کنگره ۶۰ مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و استاد امین که این سیستم را بنا نهادند و به درماندگان کمک بلاعوض کردند ممنونم؛ و از خدا می‌خواهم موفق و پایدار باشند و ماهم زیر سایه‌ی این عزیزان بتوانیم خدمتگزار خوبی باشیم.

گفت‌وگو با مرزبان مسافر میثم:

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و حشیش، روش درمان DST، داروی درمان OT، طول سفر اول دوازده ماه، راهنما مسافر روح‌الله، رشته ورزشی فوتبال، رهایی از بند اعتیاد هشت سال و هیجده روز در ضمن سفر سیگار داشتم رهایی از بند نیکوتین هفت سال و یازده ماه و ده روز می‌باشد.
چگونه وارد تاریکی شديد؟ سؤال جالبی می‌باشد تاوَن موقع که متوجه نشدم ولی الآن که در کنگره هستم و آموزش می‌گیرم میدانم که برحسب جهل و ناآگاهی و نداشتن یک سری اطلاعات و ندانستن قوانین ناخواسته وارد جهان تاریکی اعتیاد شدم.
نظرتان را در مورد جایگاه مرزبانی بفرمایید؟ زمانی که بنده وارد کنگره شدم و مرزبانان را که می‌دیدم در شعبه حضور دارند این حس به من القاء می‌شد که دارم درجایی قدم می‌گذارم که حساب‌کتاب دارد و از نظم دقیق برخوردار است و همیشه دوست داشتم که این جایگاه را تجربه کنم ولی بعدازاینکه رها شدم دوره مبصری را گذراندم و در آزمون راهنمایی قبول شدم و فرصت نشد تا جایگاه مرزبانی را تجربه کنم تا اینکه دوره قبل موقع انتخابات مرزبانی پارک حافظ به راهنماهای فعال اجازه شرکت داده شد و من هم کاندید شدم و اعضا هم به هم اعتماد ورای دادند و به‌عنوان مرزبان پارک حافظ انتخاب شدم و یک جایگاه مفید و سازنده‌ای برای بنده می‌باشد.
آیا مرزبانی را همان‌طور که فکر می‌کردید بود؟ همه جایگاه‌های کنگره ۶۰ جایگاه‌های خوب و سازنده‌ای هستند و نباید فراموش کنیم که این جایگاه‌ها نیستند که به ما نیاز دارند این ما هستیم که به‌جایگاه‌ها نياز داریم و در اين جایگاه‌ها نقاط قوت و ضعف خودمان را می‌شناسیم و جایگاه‌های خدمتی ما را تکان می‌دهند تا مسائل قابل‌حل شوند. پس اول باید مسائل دیده بشوند تا حل شوند و من هم توانستم خیلی از مسائل خودم را پیدا و حل کنم و جایگاه مرزبانی با شعبه به شرایط موجود کاملاً متفاوت است و نمی‌شود گفت که کدام سخت‌تر و یا کدام بهتر است و فوق‌العاده پرانرژی و لذت‌بخش می‌باشد. این سؤال بنده را یاد وادی هشتم می‌اندازد که با حرکت راه نمایان می‌شود و خیلی دیدگاه خاصی به این موضوع نداشتم و طبق آموزش‌هایی که در کنگره گرفتم به این موضوع ایمان‌دارم که وقتی وارد مسیری می‌شویم نیاز به دانستن جزئیات نیست و با دانستن کلیات و قوانین وارد مسیر می‌شویم، جایگاه مرزبانی خیلی لذت‌بخش‌تر از تاوَن چیزی بود که فکر می‌کردم و آرزو می‌کنم که همه دوستان این جایگاه را تجربه کنند.
آیا در این دو دوره مرزبانی اتفاق خاصی افتاد که شما تحت تأثیر قرار بگیرید؟ با توجه به اینکه ما چهار شعبه حافظ، رودکی، صفادشت و وحید اینجا حضور داریم و برای بنده جالب است که وقتی شعبه خودمان هستیم مثل مهمانی هست که اعضای خود شعبه حضور دارند ولی در پارک با توجه به اینکه با شعب دیگر ادغام می‌شویم از فکر و تجربه دوستان سایر شعبات می‌توانیم بهره ببریم و در کنگره یاد گرفته‌ایم که تکامل در جمع اتفاق می‌افتد و می‌توانیم از نقطه نظرات و دیدگاه‌های بقیه شعبه‌ها استفاده کنیم
به نظر شما چه فرقی بین مرزبانی پارک با بقیه شعبه‌ها دارد؟ یک بخش را بالا اشاره کردم و بخش دیگر این است که جمعه‌ها که اعضای کنگره با خانواده‌شان پارک می‌آیند و ورزش می‌کنند و در فضای باز قرار داریم، شهروندانی که ما را می‌بینند اینجا با کنگره آشنا می‌شوند. این است که مرزبانان پارک باید نسبت به کنترل و قوانین و مقررات و ضوابط پارک نهایت دقت را داشته باشند و در پارک اعضا نباید آتش و سیگار روشن کنند و نباید بی نمی‌کنند که همه این‌ها به عهده مرزبانان پارک می‌باشد؛ و با شعبه که فضای آموزشی و جهان‌بینی دارد و پارک فضای ورزشی دارد باهم متفاوت هستند. باید کنترل نظم و انضباط پارک و پارکینگ و هماهنگی با مسئولان و مسائل مالی به عهده مرزبانان می‌باشد.
چه حسی در جایگاه مرزبانی دارید؟ جایگاه‌های خدمتی بخصوص جایگاه مرزبانی همیشه حس خوبی به من داده است و سرشار از آموزش و انرژی است. هم توقع از آدم زیاد و باید مجری درست قوانین باشیم و هم باید عمل سالم انجام بدهیم هم باید طوری رفتار کنیم که باعث رنجش خاطر دیگران نباشیم و این‌ها حساسیت‌های کار را بالا می‌برد ولی با توجه به آموزش‌های جهان‌بینی کنگره ما می‌توانیم این کار را به‌راحتی انجام بدهیم و جایگاه خیلی ارزشمند و لذت‌بخشی می‌باشد و هر چیزی که لذت دارد هزینه‌ای دارد؛ باید برای تاوَن جایگاه وقت گذاشته و پیگیر باشیم و دوره مرزبانی هم‌دوره تکمیلی ما می‌باشد و به نظر من تک‌تک هجو ها باید این جایگاه را تجربه کنند.
معنا و مفهوم خدمت را چگونه توصیف می‌کنید؟ در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر شاگرد از استاد سؤال می‌کند که هدف از آفرینش و به دنیا آمدن ماچی هست؛ استاد در جواب می‌فرمایند هدف اول آموزش درست و بعد خدمت صادقانه است واینجوری می‌شود تلقی کرد که هدف از خلقت انسان بندگی و خدمت به همنوعان خودش و هستی می‌باشد.
آیا صحبت پایانی مانده که بیان بفرمایید؟ صحبت خاصی ندارم از شما بابت تهیه این گزارش تشکر می‌کنم و برای همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ آرزوی موفقیت دارم و برای بنیان کنگره ۶۰ آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.

گفت‌وگو با مرزبان مسافریدالله:


سلام دوستان یدالله هستم یک مسافر، آخرین آنتی ايکس مصرفی تریاک، روش درمان DST، داروی درمان OT، راهنما ایجنت پارک، در حال حاضر ۳ سال و ۸ ماه هست که از بند مواد مخدر آزاد و رها هستم.
چگونه وارد تاریکی شدید؟ من هم مثل بقیه افراد مصرف‌کننده، به‌صورت تفریحی آغاز کردم. در کنگره متوجه شدم که سیگار دروازه ورود به اعتیاد است، من هم با سیگار شروع کردم و مواد مخدر دیگری هم طی ۱۷ سال مصرف کردم‌.
نظرتان را در مورد جایگاه مرزبانی بفرمایید؟ مرزبانی جایگاهی هست برای تجربه کردن و در مراحل زندگی از آن استفاده کردن. وقتی مرزبان می‌شویم یک سری اصول و قوانینی و روش‌ها و آداب را یاد می‌گیریم که بتوانیم بیرون از کنگره و در جامعه استفاده کنیم و به نظر من یک مجموعه بسیار قوی هست برای اینکه چیزهایی را که ازدست‌داده‌ایم را به دست آوریم.
آیا مرزبانی را همان‌طور که فکر می‌کردید بود؟ همان‌طور که دیده بودم دیگران مرزبانی را تجربه کرده‌اند لازم دانستم که خودم نیز تجربه کنم، وقتی خودت را در این جایگاه می‌سنجی و مقایسه می‌کنی و امتحان می‌کنی، واقعاً می‌بینی آن تصویری که داشتی به آن صورت نیست.
به نظر شما چه فرقی بین مرزبانی پارک با بقیه شعبه‌ها دارد؟ به نظر من مرزبانی شعبه نسبت به مرزبانی پارک کمی سنگین‌تر می‌باشد، چون فضای کوچکی را دربرمی گیرد واژ لحاظ خدمت هم فشرده‌تر است، ولی مرزبانی پارک سختی شعبه را ندارد و مرزبانی پارک یک جلسه در هفته است و پارک هم یک سری سختی‌های خودش را دارد که در شعبه نیست.
چه حسی در جایگاه مرزبانی دارید؟ قبل از ورود به مرزبانی یک مسئله‌ای را از یک شخص دیدم، زود قضاوت کردم و کینه‌ای در دلم مانده، برایم سؤال بود که چرا بااینکه شخص در کنگره هست ولی قوانین را رعایت نمی‌کند. وقتی آمدم و مرزبان شدم و بخشش را در کنگره یاد گرفتم، آن کینه نفرت را کنار گذاشتم وان شخص را در آغوش گرفتم واژ جایگاه مرزبانی برای انتقام از آن شخص استفاده نکردم حس خوبی به من دست داد و اینجا بود که من بخشش را یاد گرفتم و این اتفاق خاص برای من بود.
معنا و مفهوم خدمت را چگونه توصیف می‌کنید؟ در جایگاه مرزبانی با انسان‌هایی روبه‌رو می‌شوم که مثل خود من هستند افرادی که سفر اولی هستند من هم روزی سفر اولی بودم و حالا من خدمتگزار آن‌ها هستم وباید در حد توانم به آن‌ها خدمت کنم تا به رهایی برسند.
چه حسی در جایگاه مرزبانی دارید؟ همان‌طور که در کنگره یاد گرفتم انسان‌ها پا به هستی می‌گذارند که آموزش بگیرند و خدمت کنند و ما هم در کنگره آموزش می‌گیریم که چگونه خدمت کنیم، یعنی اینکه در کنار خدمت کردن یک سری آموزش‌ها را دریافت می‌کنیم.
صحبت پایانی خود را بیان بفرمایید؟ خدا را شاکر هستم به خاطر ۱۴ ماه خدمت که توانستم در جایگاه مرزبانی خدمت کنم و جمعه‌ها از انرژی پارک و دوستان استفاده کنم واژ خدمتگزاران سایت و پارک تشکر می‌کنم.

گفت‌وگو با مرزبان مسافر بهزاد اکبری:


 سلام دوستان بهزاد هستم مسافر، آنتی ایکس مصرفی تریاک، روش درمان DST با داروی OT، به مدت یازده ماه و ده روز سفر کردم، راهنما مسافر سعید، در حال حاضر ۴ سال و هشت ماه هست که ا ز بند مواد آزاد و رها هستم.
ممکن است تجربه خودتان از چگونگی ورود به تاریکی را در اختیار ما قرار بدهید. وارد شدن به مقوله تاریکی برای هرکسی می‌تواند متفاوت باشد یعنی این‌طوری نیست که همه انسان‌ها به یک‌شکل وارد مقوله تاریکی مواد مخدر شوند. همان‌طور که در کنگره آموزش‌دیده‌ایم، یکی از عمیق‌ترین تاریکی‌هایی که در عالم هستی برای انسان می‌تواند اتفاق بی افتد؛ تاریکی مواد مخدر و درگیری‌های آن می‌تواند باشد. دوست ناباب، شرایط خانواده و یا محیط پیرامون ممکن است برای ورود به تاریکی تأثیرگذار باشد که  حتی‌ قبل از این‌که با کنگره آشنا شوم؛ من هم اینچین تفکری داشتم و فکرم این بود که تأثیر شرایط بیرونی باعث ورود فرد به تاریکی است.  با ورود به کنگره متوجه شدم که بحث چیز دیگری است. یک سری کمبودهایی در وجود انسان می باشد که به علت عدم آموزش کافی و کامل می‌تواند فرد  درگیر تاریکی‌هایی از جنس اعتیاد شود.
در مورد وظیفه مرزبانی و خدمتی که به هم نوعان خودتان داخل پارک انجام دادید نظرتان را برایمان بگویید ؟ مسئله مرزبانی در نمایندگی‌های کنگره ۶۰،مانند راه رفتن  روی لبه‌ی تیغ و یا گدازه‌های آتش است. مرزبانی یکی از وظایفی است که در کنگره ۶۰  جایگاه خاص خودش را دارد و اکثر پیشکسوتان کنگره حتی دیده‌بانان هم برای جایگاه مرزبانی احترام خاصی قائل هستند و این موضوع وظیفه مرزبان را بسیار سنگین می‌کند. مرزبان باید بداند که چگونه حرکت کند و در دوره چهارده‌ماهه مرزبانی‌اش، با مسائل و مواردی روبرو می‌شود که باید بداند چگونه برخوردی داشته باشد و مطلب همان‌طوری که گفته شد راه رفتن به روی گدازه‌های آتش است. یک مرزبان باید بداند که اگر یک رهجوی تازه‌واردی آمد چطور   مشکلات اولیه او را رفع رجوع کند و بتواند او را  جذب کند و به سیستم کنگره ۶۰ اضافه کند تا به درمان علاقه‌مند شود. نه این‌که رفتاری داشته باشد که فرد در برخورد اول، نسبت به روش درمانی دلسرد شود، در اینجا شما باعث درمان نشدن این فرد  هستید.
آیا مرزبانی را همان‌طور که فکر می‌کردید بود؟ بله دقیقاً همان چیزی که فکر می‌کردم بود و انتظار آن را داشتم که مرزبانی  روی من تأثیرات زیادی داشته باشد که همان اتفاق افتاد و آنچه دیدم و آموزش گرفتم دقیقاً همان خواسته‌ای بود که من از جایگاه مرزبانی داشتم؛ خدا را شکر که این اتفاق نصیب من شد. امیدوارم که بتوانیم در ادامه پس از پایان دوره مرزبانی هم در مسیر خدمت مستدام باشیم.
به نظر شما چه تفاوتی بین مرزبانی در پارک و مرزبانی در شعبه وجود دارد؟ قطعاً تفاوت بسیار زیادی بین مرزبانی در نمایندگی ورزشی و مرزبانی در نمایندگی‌ها و شعب آموزشی کنگره ۶۰ می‌تواند باشد؛ چراکه در یک شعبه، مرزبان با یک سری افراد محدود به محیط خود شعبه استحکاک دارد و البته مرزبانی در شعبه کار بسیار سخت و حساسی است؛ اما مهم‌ترین چالش مرزبان  پارک مدیریت چند نمایندگی مختلف است و با رهجوهای مختلف، راهنماهای متعدد در ارتباط است. بیشترین تفاوت هم در این است که مسافران و همسفران برای انجام مسائل ورزشی مراجعه می‌کنند و در محیطی قرار می‌گیرند که ممکن است با افرادی که جزء کنگره نیستند برخورد کنند؛ در این شرایط مرزبان باید بتواند تعادل را حفظ کند درگیری‌ها و چالش‌های احتمالی را مدیریت کند و بتواند حل‌وفصل نماید.
در دوره مرزبانی شما، اتفاق خاصی افتاده است که بتواند شمارا تحت تأثیر قرار بدهد؟اتفاق خاصی که برای من افتاد موضوعی بود که اواسط کار مرزبانی به وجود آمد و تقریباً نیمه‌های دوره بود که حادثه‌ای برای من به وجود آمد و پای من آسیب دید و شکست؛ تفکر من این بود که اگر نباشم کنگره به مشکل برخورد می‌کند درصورتی‌که هیچ‌وقت کار کنگره ۶۰ روی زمین نمی‌ماند و کنگره ادامه دارد و خدمتگزاران بسیارند و خدمت خودشان را به نحو احسنت انجام می‌دهند و کار را به روال طبیعی خودش برمی‌گردانند و هیچ مشکلی متوجه وظايف در کنگره نمی‌شود. هر خدمتگزار تا جایی که می‌تواند، سعی می‌کند وظیفه خودش را به‌درستی انجام بدهد.
آیا نسبت به‌جای گاه مرزبانی حس خاص و یا ارتباط قلبی پیداکرده‌اید؟ اینکه مرزبانی یکی از جایگاه‌های خاص و حساس در کنگره است شکی نیست؛ شاید در بدو ورود به کنگره ۶۰، اسم مرزبان را که می‌شنیدم با خود می‌گفتم که مرزبان کیست، اصلاً چرا مرزبان گذاشته‌اند و یا اینکه این مسافر مرزبان است، یعنی چه. آیا این افراد از نیروهای مرزبانی کشور هستند که به اینجا آمده‌اند؟. علاقه‌مند شدم که کار مرزبانی را متوجه شوم و بعد از گذشت مدتی پی بردم مرزبان وظیفه‌اش آن است که نظم و انضباط و اجرای قوانین کنگره در شعبه را بتواند برقرار کند. از ابتدا این جایگاه را دوست داشتم و می‌خواستم که روزی در این جایگاه خدمت کنم و با خواسته‌ای که داشتم و با استمراری که در انجام خدمات در کنگره داشتم، یکی‌یکی خدمت‌های مختلف را تجربه کردم تا به‌جایگاه مرزبانی رسیدم. خدا را شکر که توانستم از پس این مهم برایم و حس و حال بسیار عالی را تجربه کردم.

شما فرمودید که خدمت؛ می‌خواهیم  بدانیم که شما خدمت را چگونه معنا می‌کنید و مفهوم خدمت چیست؟
موضوع خدمت در کنگره ۶۰، نسبت به‌جای دیگر معنای ویژه‌ای دارد؛ شاید در جامعه بگویند‌ که شخص در نهاد خاصی خدمتگزار مردم است، ولی موضوع خدمت در کنگره ۶۰ باهمه تعاریف دیگر که درجامعه مطرح است تفاوت دارد. خدمت در کنگره ۶۰ یعنی به طریقی حرکت کنید تا حالتان خوب شود، یعنی شما بزرگ‌ترین خدمتی که انجام می دهید،خدمت به خودتان است. این نیست که اگر دست فردی را می‌گیرم،فقط دارم به درمان او کمک می‌کنم، بلکه این کمک برای بهبود حال خودم نیز است. من اگر خدمتی می‌کنم، اگر صبح ساعت ۵ در پارک حضور دارم و یا رأس ساعت طبق روال هفتگی می‌آیم صرفاً برای آن است که خودم بتوانم حال خوبی را کسب کنم.
در انتها صحبت پایانی و یا موضوع خاصی وجود دارد که بخواهید آن را بیان کنید.
موضوعی که برای صحبت پایانی می‌توانم بگویم این است که وقتی این مصاحبه و مطالب   روی سایت کنگره ۶۰ قرار می‌گیرد، مسافرانِ در سفر اول هم این مطالب را مطالعه می‌کنند و می‌خواهند که یک نتیجه‌گیری مثبتی داشته باشند. این عزیزان باید بدانند که تنها موضوعی که در کنگره ۶۰ برای من اهمیت داشته است  و در حال حاضر هم اهمیت دارد ؛ احترام  به پیشکسوتان است. وقتی یک رهجو احترام پیشکسوت خود را حفظ می‌کند قطعاً آن رهجو به حال خوش خواهد رسید و درمان قطعی را در انتها تجربه می‌کند و این اتفاق بسیار افتاده است. مهندس دژاکام می‌گوید علمی که تجربه شده باشد یک سند بی‌نقص است. در جای‌جای کنگره الگوی سند بی‌نقص بسیار وجود دارد. امروز در پارک حافظ حداقل ۴۰۰ رهجوی درمان قطعی شده حضور پیداکرده‌اند که آنتی ایکس مصرفی  آنها مصرف و تزریق هروئین  ویا مصرف قرص ب ۲، متادون، شیره و تریاک، حشیش گل ،انواع روانگردان ها،سیگار  و حتی مواد مخدر الکلی را استفاده می‌کردند. الآن شما بیاید در پارکی که افراد کنگره حضور پیدا می‌کنند،ببینید فردی را می‌توانید پیدا کنید که سیگار مصرف کند. ببینید آیامی توانید در جامعه  جمعی را پیدا کنید که ۲۰۰ نفر انسان کنار هم جمع شوند و یک فرد سیگاری بینشان نباشد. این موضوع بسیار مهمی است. این اتفاق زمانی شکل می‌گیرد که احترام به پیشکسوت را آموزش ببینیم و آن را به اجرا درآوریم.
در انتها کمال تشکر رادارم از زمانی که در اختیار من قرار دادید.
 

با تشکر از گروه سایت نمایندگی های :حافظ، رودکی، وحید وصفادشت .

تنظیم وارسال :مسافر علیرضا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .