هر شخص در درون خودش یک عقابی دارد.

هفتمین جلسه از دوره پنجاه و نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر حسن، نگهبانی  مسافر امیر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن" در روز چهارشنبه مورخ بیست و سوم خردادماه ۱۴۰3 راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.

به نام قدرت مطلق الله

خلاصه سخنان استاد:

اول از همه خدا را شکر می‌کنم،سپس از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند و همچنین از راهنمای خودم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، از مرزبان‌ها و اینجنت محترم هم تشکر می‌کنم.
دستور جلسه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن می باشد.

من می‌خواهم از تاریخچه کنگره ۶۰  و آن چیزی که در ذهن من است برای شما بگویم، مطالب کتاب ۶۰ درجه زمانی نوشته شده که هنوز کنگره ۶۰ تاسیس نشده بود، آقای مهندس توانستند این کتاب را بنویسند و تمام پیش‌بینی‌های لازم را انجام بدهند و با تفکر خودشان توانستند از ریشه و بنیان، مطالب را بررسی کنند و به صورت اساسی و پایه‌ای این کار را انجام بدهند.

این کار نمی‌توانست شاخه‌ای انجام بشود، مثالی که می‌زنند آن موقع‌ها که با قرص و مواد مخدر سفر می‌کردند آقای مهندس ۱۴ جلسه در ۱۴ هفته به صورت آزمایشی این کار را انجام دادند که با قرص این کار صورت گرفت و گفتند که اگر فرد افسردگی دارد یا از قرص‌های ضد افسردگی استفاده می‌کند بیاید این کار را انجام بدهد. بعد از یک مدت حالا یک سال یا ۶ ماه این‌ها معتاد به قرص می‌شدند و افراد را آزمایش کردند و دیدند که به نتیجه نمی‌رسند، چرا؟ چون بعد از یک سال کسانیکه که  می‌خواستند با قرص رها شوند و به تعادل برسند بیمارستان‌های روانی مملو از جمعیت می‌شد و این چیز خوبی نبود.
بعد تریاک را پیشنهاد دادند که چطور با تریاک تیپر کنند که آن هم خوب نبود و مقدار مصرف شخص بسیار بالا و پایین می‌شد، مثلاً مصرف کننده برای یک پله، تریاک تهیه می‌کرد و وقتی تمام می شد برای پله بعدی دیگر نمی‌توانست از همان تریاک تهیه کند، چرا؟ چون یا فروشنده آن عوض شده بود یا دیگر جنس قبلی نبود.
آقای مهندس بسیار سختی کشیدند و حتی با ستاد مبارزه با مواد مخدر صحبت کردند، شربت اوتی را پیشنهاد دادند که توانستند مجوز این شربت را بگیرند. در آن موقع اعضای کنگره شصت، انگشت شمار بودند.

اگر بخواهیم در مورد تصاویر کتاب ۶۰ درجه صحبت بکنیم تصویر اسکی برای من خیلی جالب است که با این اسکی چه کار می‌خواهند بکنند. به نظر من معنی آن اینست که از آن سختی عبور کردند و به تعادل رسیدند.

یک جای از کتاب ۶۰ درجه در مورد عقاب سفید صحبت می‌کند و می‌گوید، هر شخصی درون خودش یک عقابی دارد. به نظر من عقاب یک شخصیت فوق العاده‌ای دارد و نسبت به تمام حیوانات شکارچی دیگر، با تفکر عمل می‌کند و چشم تیزبینی دارد و همیشه لانه‌اش را در بلندترین جایگاه قرار می‌دهد که هیچ حیوان دیگری به آن دسترسی نداشته باشد و منطقه‌ای که زندگی می‌کند کاملاً زیر نظر عقاب است. مثلاً وقتی می‌خواهد شکار کند چند روزی شکارش را زیر نظر دارد و در فرصت مناسب آن را صید می‌کند. ولی حیوانات شکارچی دیگر چنین کاری را انجام نمی‌دهند. حالا چرا در کنگره عقاب را برای ما مثال میزند؟ به خاطر اینکه حیوان بسیار تیزبین و متفکری است و این مثال می‌خواهد بگوید که من هم باید با فکر و اندیشه و چشمانی باز روی موضوعات تفکر کنم و در صورتی که خوب بود به آن جامه عمل بپوشانم. ممنونم از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید.

عکاس: مسافر حسین از لژیون دوازدهم

تایپ و ویراست: مسافر فضل الله از لژیون سوم

بارگزاری: مسافر حسین و مسافر دانیال

وبلاگ نمایندگی پرستار