English Version
English

قانون اساسی کنگره کتاب عبور از منطقه 60 درجه است

قانون اساسی کنگره کتاب عبور از منطقه 60 درجه است

جلسه یازدهم از دوره شصت و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ابن‌سینا به استادی پهلوان مسافر علی و نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن" روز دوشنبه 21 خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم یک مسافر. خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم و در خدمت شما عزیزان هستم و می‌توانم آموزش بگیرم و خدمتی انجام دهم؛ باید خدا را سپاسگزار باشم که در کنگره هستم و جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و همین‌طور شما عزیزان رادارم، وقتی با خودم فکر می‌کنم می‌بینم حال آن زمان من کجا و حال الآنم کجا؛ جالب اینجاست که جرقه سفر من از همین کتاب 60 درجه زیر صفر خورد؛ من قبل از ورود به کنگره 60 همه‌چیز داشتم و دارایی زیاد و چند دستگاه ماشین و چند منزل و زمین داشتم و هیچ مشکل مالی نداشتم و همه به وضع مالی من حسرت می‌خوردند ولی خودم از درون تهی بودم و به بن‌بست رسیده بودم همان زمان یکی از دوستانم که او هم کنگره‌ای بود اما کنگره را رها کرده بود و مثل من شکست‌خورده بود کتاب 60 درجه را به من معرفی کرد و من هم که آن زمان حس خیلی بالایی برای مطالعه کردن داشتم و کتاب‌های زیادی می‌خواندم شروع به خواندن کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر کردم و فهمیدم مثل‌اینکه زندگی من در این کتاب نوشته‌شده و متوجه شدم این کتاب همان گم‌شده من بود که در پی آن بودم و الآن پیداشده بود و من از روی جلد کتاب آدرس کنگره را پیدا کردم و چون نمی‌خواستم به کسی بگویم که مصرف‌کننده هستم و نمی‌دانستم کنگره 60 چیست اما به‌هرحال از روی آدرس روی جلد کتاب به کنگره مراجعه کردم و ازآنجاکه نمی‌خواستم بگویم خودم مصرف‌کننده هستم به جناب مهندس گفتم من دوستی دارم که مصرف‌کننده است اما جناب مهندس فقط نگاهی به من کردند و از من پرسیدند شما معتادی؟ من هم که زمانی در خانه خدا برای همسرم قسم‌خورده بودم که معتاد نیستم بدون هیچ مقاومتی به ایشان گفتم بله مصرف‌کننده هستم و همان لحظه متوجه شدم همسرم پشت سرم ایستاده و این موضوع را فهمید اما دیگر برایم اهمیت نداشت و از آن به بعد وارد سفر درمان خودم شدم و خیلی سفت‌وسخت و بانظم وانظباط بسیار زیادی سفرم را ادامه دادم و به پایان رساندم؛ از سال 91 تا الآن حدود 760 سی دی نوشتم و همین سی دی نوشتن‌ها من را نجات داده و حالم را خوب می‌نماید و اگر داروندارم را می‌دادم هم حالم این‌طور خوب نمی‌شد، اما خدا را شکر که امروز حالمان خوب است و به عقیده من قانون اساسی کنگره 60 کتاب عبور از منطقه 60 درجه است؛ متأسفانه خیلی از دوستان هنوز کتاب را نخواندند اما خواندن کتاب است که نجات‌دهنده این عزیزان است. اما می‌خواهم  کمی هم راجع به مسائل مالی کنگره صحبت کنم؛ دوستان عزیز ما باید در لژیون سردار شرکت کنیم و حضورداشته باشیم، خوش به حال شما عزیزان که شعبه برای خودتان است و این امر جز همت عزیزانی که درگذشته و الآن شعبه را حمایت می‌کنند نیست، همت و کمک‌های همین دوستان باعث شده که الآن شما باحال خوب و بدون هیچ مشکلی اینجا نشسته‌اید و با خیال راحت سفر می‌کنید و آن عزیزان برای ما کاشتند و رفتند و ما هم برای آیندگان باید بکاریم و نترسیم. آقای مهندس می‌فرمایند باید گنج درونت را پیدا کنی و بااینکه خداوند فرموده من از روح خودم در شما دمیدم و به همین دلیل همه ما از خداییم اما باید گنج درونمان را پیدا کنیم، گاهی دوستان در بیرون و در خرابه‌ها و بیابان‌ها دنبال گنج می‌گردند اما اگر بخواهیم پولدار و سرمایه‌دار شویم باید زحمت بکشیم. در لژیون سردار برکت فراوانی است که تمام دوستانی که عضو این لژیون هستند به این موضوع شهادت می‌دهند و می‌گویند برکت لژیون سردار به زندگی ما آمده است مثلاً دوستی داشتیم که یک پیک موتوری ساده بود اما بعد از شرکت در لژیون سردار خداوند برکت فراوانی به مال او داد؛ دوستان عزیز ما از الآن برای گل‌ریزان آینده باید تصویرسازی و برنامه‌ریزی کنیم و از همین الآن باید به فکر گل‌ریزان باشیم. من از ماه دوم یا سومی که سفر می‌کردم خودم را در جایگاه استادی تصور می‌کردم و جالب این‌که بعد از رهاییم همان لژیونی که در آن سفر کردم و به رهایی رسیدم از راهنمایم تحویل گرفتم و راهنمای همان لژیون شدم پس باید برای رسیدن به هر چیزی حتماً تصویرسازی کرد تا بتوانیم به آن برسیم؛ از الآن تصویرسازی کنید برای سرداری، دنوری و حتی پهلوانی و باید بدانیم که روزی دست ما نیست و دست کس دیگر است، قدرت مطلق افراد را واسطه قرار می‌دهد تا روزی ما را به ما برسانند. امیدوارم این اتفاق برای تمام عزیزان بیفتد. از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.سلام دوستان علی هستم یک مسافر. خدا را شکر که در این جایگاه قرار گرفتم و در خدمت شما عزیزان هستم و می‌توانم آموزش بگیرم و خدمتی انجام دهم؛ باید خدا را سپاسگزار باشم که در کنگره هستم و جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و همین‌طور شما عزیزان رادارم، وقتی با خودم فکر می‌کنم می‌بینم حال آن زمان من کجا و حال الآنم کجا؛ جالب اینجاست که جرقه سفر من از همین کتاب 60 درجه زیر صفر خورد؛ من قبل از ورود به کنگره 60 همه‌چیز داشتم و دارایی زیاد و چند دستگاه ماشین و چند منزل و زمین داشتم و هیچ مشکل مالی نداشتم و همه به وضع مالی من حسرت می‌خوردند ولی خودم از درون تهی بودم و به بن‌بست رسیده بودم همان زمان یکی از دوستانم که او هم کنگره‌ای بود اما کنگره را رها کرده بود و مثل من شکست‌خورده بود کتاب 60 درجه را به من معرفی کرد و من هم که آن زمان حس خیلی بالایی برای مطالعه کردن داشتم و کتاب‌های زیادی می‌خواندم شروع به خواندن کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر کردم و فهمیدم مثل‌اینکه زندگی من در این کتاب نوشته‌شده و متوجه شدم این کتاب همان گم‌شده من بود که در پی آن بودم و الآن پیداشده بود و من از روی جلد کتاب آدرس کنگره را پیدا کردم و چون نمی‌خواستم به کسی بگویم که مصرف‌کننده هستم و نمی‌دانستم کنگره 60 چیست اما به‌هرحال از روی آدرس روی جلد کتاب به کنگره مراجعه کردم و ازآنجاکه نمی‌خواستم بگویم خودم مصرف‌کننده هستم به جناب مهندس گفتم من دوستی دارم که مصرف‌کننده است اما جناب مهندس فقط نگاهی به من کردند و از من پرسیدند شما معتادی؟ من هم که زمانی در خانه خدا برای همسرم قسم‌خورده بودم که معتاد نیستم بدون هیچ مقاومتی به ایشان گفتم بله مصرف‌کننده هستم و همان لحظه متوجه شدم همسرم پشت سرم ایستاده و این موضوع را فهمید اما دیگر برایم اهمیت نداشت و از آن به بعد وارد سفر درمان خودم شدم و خیلی سفت‌وسخت و بانظم وانظباط بسیار زیادی سفرم را ادامه دادم و به پایان رساندم؛ از سال 91 تا الآن حدود 760 سی دی نوشتم و همین سی دی نوشتن‌ها من را نجات داده و حالم را خوب می‌نماید و اگر داروندارم را می‌دادم هم حالم این‌طور خوب نمی‌شد، اما خدا را شکر که امروز حالمان خوب است و به عقیده من قانون اساسی کنگره 60 کتاب عبور از منطقه 60 درجه است؛ متأسفانه خیلی از دوستان هنوز کتاب را نخواندند اما خواندن کتاب است که نجات‌دهنده این عزیزان است. اما می‌خواهم  کمی هم راجع به مسائل مالی کنگره صحبت کنم؛ دوستان عزیز ما باید در لژیون سردار شرکت کنیم و حضورداشته باشیم، خوش به حال شما عزیزان که شعبه برای خودتان است و این امر جز همت عزیزانی که درگذشته و الآن شعبه را حمایت می‌کنند نیست، همت و کمک‌های همین دوستان باعث شده که الآن شما باحال خوب و بدون هیچ مشکلی اینجا نشسته‌اید و با خیال راحت سفر می‌کنید و آن عزیزان برای ما کاشتند و رفتند و ما هم برای آیندگان باید بکاریم و نترسیم. آقای مهندس می‌فرمایند باید گنج درونت را پیدا کنی و بااینکه خداوند فرموده من از روح خودم در شما دمیدم و به همین دلیل همه ما از خداییم اما باید گنج درونمان را پیدا کنیم، گاهی دوستان در بیرون و در خرابه‌ها و بیابان‌ها دنبال گنج می‌گردند اما اگر بخواهیم پولدار و سرمایه‌دار شویم باید زحمت بکشیم. در لژیون سردار برکت فراوانی است که تمام دوستانی که عضو این لژیون هستند به این موضوع شهادت می‌دهند و می‌گویند برکت لژیون سردار به زندگی ما آمده است مثلاً دوستی داشتیم که یک پیک موتوری ساده بود اما بعد از شرکت در لژیون سردار خداوند برکت فراوانی به مال او داد؛ دوستان عزیز ما از الآن برای گل‌ریزان آینده باید تصویرسازی و برنامه‌ریزی کنیم و از همین الآن باید به فکر گل‌ریزان باشیم. من از ماه دوم یا سومی که سفر می‌کردم خودم را در جایگاه استادی تصور می‌کردم و جالب این‌که بعد از رهاییم همان لژیونی که در آن سفر کردم و به رهایی رسیدم از راهنمایم تحویل گرفتم و راهنمای همان لژیون شدم پس باید برای رسیدن به هر چیزی حتماً تصویرسازی کرد تا بتوانیم به آن برسیم؛ از الآن تصویرسازی کنید برای سرداری، دنوری و حتی پهلوانی و باید بدانیم که روزی دست ما نیست و دست کس دیگر است، قدرت مطلق افراد را واسطه قرار می‌دهد تا روزی ما را به ما برسانند. امیدوارم این اتفاق برای تمام عزیزان بیفتد. از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.

نگارنده و تایپ و تنظیم: مسافر روح الله لژِیون 21

عکس: مسافر مجید لژیون 16

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .