English Version
English

تأثیر معرفت بر آداب معاشرت

تأثیر معرفت بر آداب معاشرت

 پنجمین جلسه از دور پنجاهم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی همسفر منصور و دبیری همسفر بهنام، با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی»، پنجشنبه 17 خرداد ۱۴۰3 ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه این هفته "آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی" است.
چیزی که من در این سال‌ها در کنگره آموزش‌دیده‌ام، این است که: همه‌چیز به یک ضلع فرمان عقل برمی‌گردد که عدالت، عمل سالم و معرفت است.
اگر من معرفت را خوب یاد گرفته باشم، می‌توانم یک آدم متعادل، باادب و کسی که آداب معاشرت را به‌خوبی می‌داند باشم. چون معرفت؛ یعنی عرف هر چیزی را دانستن. کسی که عرف هر چیزی را می‌داند؛ یعنی نسبت به هر چیزی شناخت دارد.
اگر من نسبت به محیطی که در آن قرار می‌گیرم شناخت داشته باشم، خیلی خوب می‌توانم یک سری کارها را انجام بدهم و یک سری کارها را انجام ندهم.
زمانی که به کنگره می‌آییم یک حرمتی وجود دارد، یک حریمی وجود دارد که می‌گوید: یک سری کارها را انجام ندهید و یک سری کارها را انجام بدهید.
در ۱۴ قانون هم یک سری خط‌مشی تعیین می‌کند که ما داریم چه‌کاری انجام می‌دهیم و اصلاً برای چه به اینجا می‌آییم.
اگر من متوجه شوم که کنگره چه جایی است و من چرا دارم به اینجا می‌آیم و اینجا قرار است برای من چه‌کار بکند؛ یعنی در مورد خودم که دارم به اینجا می‌آیم و همچنین در مورد کنگره که این فضا را در اختیار من قرار داده، دارم یک شناختی را پیدا می‌کنم.
آن موقع دیگر حرکت من، آداب من و کلاً عملکرد من در آن محیط متفاوت است؛ یعنی آن‌جوری است که باید باشد.
اگر در یک مهمانی هم در نظر بگیریم، من نسبت به سنم، متناسب با آن شناختی که دیگران نسبت به من دارند و متناسب با شناختی که من نسبت به دیگران دارم، یک سری حرف‌ها ردوبدل می‌شود، یک سری آدابی به‌جا می‌آید که نشان‌دهنده این است که من یک تعادلی را دارم.

اگر این شناخت را نداشته باشم؛ یعنی ندانم که این شخصیتی که در این مهمانی جلوی من نشسته است، آیا این شناخت راجع به من دارد یا ندارد، ممکن است رفتارهایی را انجام دهم که خودم را زیر سؤال ببرم و آن شخص من را به‌عنوان یک آدم بی‌تعادل و کسی که معاشرت را بلد نیست بشناسد. شاید بابت این قضیه از من دوری کند.
یا اینکه من نسبت به آن شخص شناختی نداشته باشم و دوباره همین کارها را انجام دهم. کلاً من از روی خود، صحبت می‌کنم، چون من قرار است خودم یاد بگیرم، قرار نیست دیگران را محکوم بکنم.
خواسته‌های من نشان‌دهنده شخصیت من است که من از چه کلماتی استفاده می‌کنم، چه عملکردی دارم و چه چیزهایی را به دیگران القاء می‌کنم.
فکر می‌کنم ذات قضیه آداب معاشرت، تعادل و بی‌تعادلی یا ادب و بی‌ادبی، برمی‌گردد به این قضیه که ما شناخت داشته باشیم، نسبت به آن چیزی که اولین بار وقتی به کنگره آمدیم دیدیم و آن همین آرم کنگره است. عدالت، عمل سالم و معرفت، نسبت به این آگاه شویم شاید خیلی از مسائل در زندگی‌مان قابل‌حل شود که یکی از این مسائل شناخت هست.
من اگر شناخت نداشته باشم و جایگاه خودم را ندانم، الآن که در جایگاه استاد نشستم ۱۰ دقیقه حرف می‌زنم، درحالی‌که در اینجا نوشته استاد ۵ دقیقه باید حرف بزند. اگر من بخواهم خودم را بالاتر ببینم؛ یعنی دچار منیت یا کبر بشوم؛ یعنی من روی خودم شناخت ندارم، خودم را در جایگاهی می‌بینم که نیستم و آن را دارم از دیگران پنهان می‌کنم.
من در زندگی‌ام نگاه می‌کنم که کجاها بی‌تعادلم و کجاها تعادل دارم. در کنگره یاد گرفته‌ام که این معادله‌ها را پیدا کنم و در مسائل شخصی خودم جایگزین می‌کنم. روی آن‌ها کار می‌کنم و بهترش می‌کنم و حلش می‌کنم.
این نشان‌دهنده آن است که ما داریم آموزش می‌بینیم و اگر این‌گونه نباشد آمدن من به کنگره وقت تلف کردن است.
من بیشتر از این صحبت نمی‌کنم و جلسه را برای مشارکت می‌گذاریم متشکرم.


تایپ و ویراستاری: همسفر فرزاد (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر محمدجواد (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .