جلسه سوم از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر حنیف و دبیری مسافر فرهاد، با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن» و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر ماکان در روز شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/photo11898137734.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. در ابتدا خداوند را شاکرم که این فرصت را به من داده تا در این جایگاه خدمت کنم. امروز در مورد دو موضوع باید صحبت کنم؛ یکی دستور جلسه هفتگی کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و دیگری تولد اولین سال رهایی آقا ماکان عزیز.
اما در مورد کتاب ۶۰ درجه باید بگویم آنچه را که تمام زوایا و جوانب زندگی من را میتوانست به نحو احسن به نمایش بگذارد، این کتاب است. وقتی به این کتاب توجه میکنیم و مطالعه میکنیم متوجه میشویم که تمام آنچه را که بایستی در یک مسیر و هدف در نظر بگیریم لحاظ شده است و بهنوعی یک نقشه راه است. مثل یک معادله است که در آن صورتمسئله مشخص است، راهحل مشخص و نتیجه هم مشخص است و من میتوانم از این معادله در تمام زندگیام استفاده کرده و مسائل و مشکلات زندگیام را حل کنم.
در این کتاب از تصاویر به نحو عالی استفاده شده است و سختیهای اول راه را کاملاً به نمایش میگذارد و چگونگی حرکت در این مسیر، نحوه حرکت، سرعت حرکت و خطرهای کمین کرده در مسیر حرکت را به من نشان میدهد. در حقیقت این کتاب باعث افزایش بازده توان حسی و عقلانی من در به سروسامان دادن امورات زندگی خانوادگی و کاریام شد و به همه توصیه میکنم که این کتاب را حتماً بارهاوبارها مطالعه بفرمایند.
در مورد آقا ماکان عزیز باید بگویم که سفر اول خود را خیلی خوب انجام داد، فرمانبردار بود و سفر راحتی داشت؛ اما در ادامه در سفر دوم کمی بازیچه حسهای منفی و القائات نیروهای منفی قرار گرفت و عرصه برای او تنگ و سخت شده بود؛ ولی به جنگ خود ادامه داده و میدهد و از پا ننشست و تمام تلاش و سعی خودش را میکند. این خواست اعلا او را در نهایت به رود خروشان تبدیل خواهد کرد و ممنونم که به صحبتهای بنده توجه فرمودید.
اعلام سفر مسافر ماکان:
سلام دوستان ماکان هستم یک مسافر. با بیش از ده سال تخریب وارد کنگره شدم. آخرین آنتی ایکس مصرفی گل و انواع مواد مخدر. ده ماه و هشت روز به روش DST با راهنمای محترم علی آقا نصیری سفر کردم، ورزش در کنگره شنا. در ضمن سفر ویلیام کردم با بیش از ده سال تخریب وارد کنگره شدم آخرین آنتی ایکس مصرفی سیگار ده ماه و هشت روز سفرکردم با راهنمای محترم آقا دانیال. مدت زمان هر دو رهایی یکسال و پنج ماه می باشد.
خلاصه سخنان مسافر ماکان:
سلام دوستان ماکان هستم یک مسافر. از راهنمای محترم خودم خیلی تشکر میکنم که در دوران درمانم خیلی راهکارها به من داد و از آقای مهندس تشکر میکنم که یک راهکاری برای ما گذاشته تا بتوانیم به درمان برسیم. این روز را خیلی تجسم میکردم که روزی در این جایگاه قرار میگیرم.
من با دشواریهای زیادی به کنگره آمدم و خیلی اهمیت میدادم به نوع سفرکردنم، خوابیدن، تغذیه و... سعی و تلاش کردم که در این مسیر بمانم و راهکارهایی که از راهنما میگیرم را انجام بدهم. یک خاطره بگویم راجع به خوردن دارو. من در شش ماه سفر به استخر رفته بودم یک مقدار دارو از دهان من داخل آب استخر افتاد من پریدم در آب که همان یک قطره را بخورم اینقدر برایم اهمیت داشت.
در سفر دوم نگهداری تمام اینها خیلی مهمتر است. جهانبینی خیلی مهم است و نیروی بازدارنده به شکل دیگری جلو میآید. امیدوارم سفر اولیها به بهترین شکل سفرشان را جلو ببرند و ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
خلاصه سخنان همسفر پروانه:
سلام دوستان پروانه هستم یک همسفر. خدا را شکر میکنم در این جایگاه قرار گرفتم. تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان و از راهنمای ماکان آقای نصیری و استاد لژیون سیگار آقای دانیال و استاد خودم خانم فهیمه عزیز.
اگر بخواهم از ماکان بگویم در کل من و پدرش از اعتیادش به این شکل خبر نداشتیم. یکزمانهایی شک میکردیم؛ ولی هم من و هم پدرش سعی میکردیم صورتمسئله را پاک کنیم تا اینکه یک روز ماکان آمد و با پدرش صحبت کرد که من ۲ ماه است به کنگره میروم. اولش برای من خیلی سخت بود؛ ولی وقتی فهمیدم به کنگره میرود؛ چون یک شناختی از قبل نسبت به کنگره داشتم آرامشی به من دست داد و باید بگویم که ماکان خیلی سفر خوبی کرد.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر فهیمه:
سلام دوستان فهیمه هستم یک همسفر. خدا را شکر میکنم امروز شاهد یک تولد دیگر هستیم. تجربههای تولد خیلی انرژی دارد و واقعاً ارزشمند است. تبریک میگویم به استاد بزرگ جناب مهندس و خانواده بزرگ کنگره. هر تولدی یک پیام برای ما دارد. در نوشتار فرموده: انجام کار درست و کامل ما را به انوار الهی نزدیک میکند. انوار الهی چشم دل را میگشاید و با دید وسیع جوانهها چهره واقعی خود را در پس ذهن به طور کامل هک میکنند.
به نظر من هر رهایی انجام یک کار درست و کامل است. آقا ماکان و افرادی که به این مرحله میرسند این پیام را دارند که ما کار را بهدرستی و به طور کامل انجام دادیم. مسافری که میآید و میخواهد سفر کند تنها باید خواسته جدی داشته باشد. من الان مسافر خودم را نگاه میکنم تصویری که یک زندگی عادی داشته باشد برایم مشکل بود؛ ولی الان از مردم عادی توانمندتر زندگی میکند. رهایی مسافرهای ما یک معجزه است. پیام امروز تولد این است که او توانست من هم اگر بخواهم میتوانم. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر حامد و مسافر نادر
ویرایش و ارسال: مسافر حامد و مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
638