کتاب 60 درجه، قدرت حل مسئله

چهاردهمین جلسه از دوره هشتاد و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی  کنگره 60، نمایندگی آکادمی، با استادی راهنما مسافر حامد، نگهبانی مسافر فرزاد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه "کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن" و در ادامه تولد پنجمین سال رهایی مسافر رضا، شنبه 19 خرداد 1403 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر؛ دستور جلسه امروز دو بخش دارد، یکی کتاب عبور از منطقه۶۰ درجه زیر صفر و بخش دوم تولد ۵ سال رهایی مسافر رضا.

کلید ورود به آموزه‌های جناب مهندس دژاکام و ارتباط برقرار کردن با کنگره۶۰، کتاب ۶۰ درجه است.

جالب این است که این کتاب بیشتر تصویری است و هر آن‌چه را که در متن می‌خوانیم، خود را نیز می‌توانیم به جای کاراکتر‌ها جای‍‌‌گذاری کنیم و با آن‌ها سفر کنیم.

در دنیای کتاب ۶۰ درجه، تصویر سازی، باعث ماندگاری بالای این کتاب در ذهن شده.

ما سه عامل صوت، نور و حس را برای برقراری ارتباط داریم و این‌ها مثلثی را تشکیل می‌دهند تا آموزش‌ها در ذهن من حک شود و این حک شدن چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟ باعث می‌شود تا من آموزش‌های راهنما را راحت‌تر متوجه شوم.

نکته دیگر این‌که هربار کتاب ۶۰ درجه را می‌خوانیم، نکته جدیدی دستگیرمان می‌شود. برای من کتاب ۶۰ درجه و دو سی دی از استاد امین، یکی گره قدرت و گره مسئولیت این حالت را داشته است.

همیشه کتاب را از اول شروع می‌کنم و میان مطالعه فاصله می‌دهم و هربار نکته جدیدی را دریافت می‌کنم و سعی می‌کنم با این آموزه‌ها عمل خودم را اصلاح کنم.

حال اگر بخواهم در مورد تصاویر کتاب صحبت کنم، چند موضوع در تصاویر مشترک است که یکی از این تصویرهای مشترک، ظهور نور است که هرجا تعریف خاص خود را دارد.

جایی تعبیر نور به گرماست، جای دیگر نماینده آگاهی است و جایی می‌توانیم از نور استفاده کنیم تا در جاده لغزنده، دچار انحراف نشویم و اینکه بتوانیم در نهایت به جایی برسیم که با مشکلات روبرو شویم و مسائل خود را حل کنیم، که همان تصویر اسکی باز است که بر روی یخ حرکت می‌کند.

حل کردن مشکلات همان حالتی است که اسکی باز دارد. پس مشکلات وجود دارد تا ما با آن مواجه شویم و یاد بگیریم که مشکلات هرگز تمام نمی‌شود و وارد مرحله جدیدی می‌شویم.

اما در مورد تولد رضا، مصرف او شیشه بود و با شرایط سختی وارد کنگره شد و در طی این پنج سال تغییرات زیادی در او به وجود آمده، بسیار با همسفر خود متحد شده و در تمام زمینه‌ها به خوبی با هم حرکت می‌کنند. در پارک لاله مرزبان بود ، الان در نشریات پارک طالقانی خدمت می‌کند. امیدوارم که در مراحل تکاملی خود موفق باشد. ممنون که به صحبت من توجه کردید.

سخنان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم مسافر. ابتدا از جناب مهندس، سرکار خانم آنی بزرگ، راهنمای محترم خود آقا حامد و راهنمای همسفرم سرکار خانم سمن تشکر می‌کنم.

امروز آزاد مردی خودم را جشن می‌گیرم و پیام من برای عزیزان تازه وارد این است که این تولدها سندی است بر حقانیت روش DST, با پشتکار و انجام دقیق حرف‌های راهنما ، قطعا چنین روزهایی را تجربه خواهند کرد.

سخنان همسفر سمن:
سلام دوستان سمن هستم یک همسفر. این روز را به بنیان کنگره تبریک عرض می‌کنم و همچنین راهنمای محترم آقا حامد که قطعا صبر و گذشت ایشان و انتقال درست آموزش ها از ایشان بود که مسافر رضا در این جایگاه قرار گرفته. تبریک به مسافر رضا و همسفرش الهام که توانستند این مسیر را تا اینجا با موفقیت پشت سر بگذارند.

مصرف مسافر رضا شیشه بود و شرایط بحرانی داشت اما همیشه به‌ همسفر او می‌گفتم، کسی که حال بسیار خرابی را در زمان مصرف تجربه کرده، وقتی خوب می‌شود، بسیار این خوب شدن، در او جلوه می‌کند و من این حال خوب و اهلی شدن را در مسافر رضا دیدم. ممنون که به صحبت من گوش کردید.

سخنان همسفر الهام:
سلام الهام هستم همسفر رضا، روزی که من وارد کنگره۶۰ شدم، مشابه امروز جشن تولدی بود و من اصلا تصور نمی‌کردم ما روزی در این جایگاه قرار بگیریم.
آرزویم بود که ابن اتفاق برای من بیوفتد ولی آن‌قدر شنیده بودم که شیشه درمان ندارد، این آرزو محال به نظرم مي‌رسيد.

در طول سفر اول، وقتی می‌شنیدم کسانی در کنگره با مصرف شیشه به درمان رسیده است، سراسر وجودم غرق نور و امید می‌شد. امروز می‌خواهم به مسافران سفر اول، همین امید را بدهم، که مسافر من نیز روزی با مصرف شیشه وارد کنگره شد ولی توانست بعد از ده ماه به رهایی برسد و این را مدیون جناب مهندس دژاکام هستیم.

آن روز اگر به من می‌گفتند با صبر، به نتیجه خواهید رسید، الان متوجه می‌شوم که چرا باید بر روی سفر خودم تمرکز می‌کردم، وقتی به من می‌گفتند تو خودت سفرت را انجام بده، مسافرت خواهد آمد. در انتها از راهنمای محترم مسافرم و همچنین راهنمای خودم کمال تشکر را دارم.