جلسهی چهارمین از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی، عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی رودهن با استادی راهنمای محترم مسافر پوریا، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقهی 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن» روز شنبه 19 خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/photo11885306073.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
جلسه امروز ما شامل دو بخش است؛ ابتدا در مورد دستور جلسه صحبت میکنم و سپس در مورد تولد اولین سال رهایی مسافر علی صحبت خواهم کرد.
در مورد کتاب 60 درجه باید بگویم که این کتاب برای ما نقاط کور درمان اعتیاد را به نمایش میگذارد، مسئله اعتیاد هزاران سال غیرقابلحل باقیمانده بود و تنها به همین چند صدسال اخیر ختم نمیگردید، همچنین انسانهای بزرگ و اندیشمندان بسیاری سعی بر این داشتند تا این مشکل را حل نمایند، اما متأسفانه نتوانستند به هدف خود برسند و به نوعی پرونده درمان اعتیاد همچنان بازماند. اما بعد از چندین هزار سال به لطف خداوند آقای مهندس دژاکام توانست این مسیر را به خوبی طی نماید و آن را به سرانجام رساند.
این کتاب بسیار بزرگتر از این حرفهاست که بتوان آن را در چند دقیقه صحبت شرح داد، حتی خود من هم با گذشت شش سال حضور در کنگره، هر بار که این کتاب را میخوانم چیز جدیدی را میآموزم و همچنان برایم تازگی خاصی دارد.
![](/EditorFiles/Image/photo11885311189.jpg)
نکتهای که من از این کتاب یاد گرفتم این بود که؛ اگر این کتاب را از زاویهی خود و از دریچهی نگاه خود به آن نگاه کنم میتوانم بهطور کل خود را تغییر دهم و آموزشهای این کتاب میتواند سنگ را آب وخاک را طلا نماید. من باید یاد بگیرم که خودم باشم و هیچگاه نقاب شخص خاصی را بر چهره نزنم تا به خود واقعی ام برسم.
در مورد علی عزیز هم باید بگویم، روزی که علی وارد لژیون شد، کمی حالش گرفته بود و دلیلش هم این بود که بعد از سه ماه سفر راهنمایش کنگره رفت، این موضوع کمی حسش را خراب کرد، اما درنهایت پذیرفت، بدون حاشیه حرکت کرد و توانست به موفقیت برسد و خدمتگزار خوبی باشد.
من از سی دی نوشتن علی بسیار انرژی میگرفتم، زیرا تمام سیدیها را تمام و کمال مینوشت، حتی اگر آقای مهندس جایی میخندید و یا ناراحت بود، او شکل خنده و یا ناراحتی را جلوی آن جمله رسم میکرد. در پایان تبریک میگویم به آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره 60 و همچنین همسفران عزیزشان که تأثیرات مثبت بسیار زیادی در سفر علی داشتند.
در ادامه برگزاری جشن تولد یک سال رهایی مسافر علی، رهجوی راهنمای محترم مسافر پوریا:
![](/EditorFiles/Image/photo11884857056.jpg)
اعلام سفر:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، با بیش از بیست سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت ده ماه بیست و پنج روز سفر کردم، با روش DST، داروی درمان شربت OT، با راهنمای محترم آقا پوریا، رهایی چهارده ماه، همچنین مسافر سیگار هم هستم، با راهنمایی احمد آقا رستمی، مدت رهایی هشت ماه، ورزش در کنگره شنا.
آرزوی مسافر:
امیدوارم هر فردی که از درب کنگره وارد می شود، به این مجموعه ایمان پیدا کند.
سخنان متولد:
خدا را شاکرم که در این جایگاه حضور دارم و توانستم یک سال موفقیتآمیز را پشت سر بگذارم، از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر میکنم همچنین از راهنمای خوبم آقا پوریای عزیز و آقای امیر شکر کمال تشکر را دارم، همچنین از همسفرانم که در این را ه سخت مرا یاری دادند و از راهنمایان ایشان بسیار سپاسگزارم.
من مصرفکننده پردردسری برای خانوادهام نبودم و آزار و اذیتی به آنها نمیرساندم اما خب از طرفی همین اهمیت ندادنها نوعی اذیت بود، من از طریق برادرم آقا رضا که در حال حاضر راهنمای همین شعبه است با کنگره 60 آشنا شدم و جالب اینجاست که همین کتاب 60 درجه اولین چیزی بود که به دست من رسید و درواقع رابط اتصال من با کنگره گردید، بسیار خوشحالم که آن روزها تمامشده و حالا من به حال خوشی دستیافتم از همه شما سپاسگزارم.
راهنمای محترم مسافر رضا:
از همه عزیزان تشکر میکنم و این روز را بهتمامی خدمتگزاران و راهنمایان کنگره 60 تبریک میگویم، همچنین به علی عزیز تبریک میگویم و برایشان خواستار جایگاههای بالاتر هستم. امروز خیلی حس خوبی داشتم، اما متأسفانه مادرم چندی پیش فوت کرد و همین باعث شد در فکر فرو روم، اما میدانم که امروز او خوشحال و نظاره گر ما است.
![](/EditorFiles/Image/photo11885388284.jpg)
راهنمای محترم همسفر ابوالفضل:
من هم این روز عزیز را تبریک میگویم، من اگر بخواهم راجع به فرزند علی آقا حسین صحبت کنم باید بگویم که حسین بسیار محکم وارد لژیون همسفران شد اما مدام به دنبال دلیلی بود تا بداند چرا باید این راه را ادامه دهد و چالشهای ذهنی خود را داشت اما رفتهرفته توانست این مسئله را بهخوبی درک کند.
همسفر حسین:
من پدرم را این اواخر خیلی کم میدیدم و عادات بدی از او سر میزد، خدا را شکر توانست همه این عادات را کنار بگذارد
![](/EditorFiles/Image/photo11885052896.jpg)
راهنمای محترم همسفر ناهید:
خدا را شاکرم که برای اولین بار این جایگاه را تجربه میکنم، به تمام راهنمایان عزیز، علی آقا و همسفرانشان تبریک می گویم و امیدوارم که این رهاییها در کنگره مستدام باشد.
همسفر فاطمه:
من هم از تمامی عزیزان و بنیان کنگره 60 سپاس گذارم، من در دوران مصرف علی، او را بهندرت میدیدم و بهنوعی او در اتاقک کوچک خود زندگی میکرد و ما هم در اتاق خودمان، اوضاع بهقدری بد پیش میرفت که من اصلاً بودنش را حس نمیکردم اما با ورود علی عزیز به کنگره، دوباره خانواده ما گرمای سابق خود را به دست آورد و به حالت مطلوبی رسید، از همه شما عزیزان ممنونم که به مسافر من در طول سفر کمک کردید.
همسفر نازنین:
تولد یک سال رهایی پدرم را به جناب مهندس و راهنمایان پدرم و پدر عزیزم تبریک میگویم، بزرگترین الگو من پدرم است من در ابتدا حس خوبی به کنگره نداشتم و حتی از کنگره نفرت داشتم اما پدرم کتاب ادموند و هلیا را به من داد و همان کتاب حس من را بهکل دگرگون کرد و امروز خیلی خوشحالم که در کنگره حضور دارم.
عکاس: مسافر حسین
تنظیم و ارسال: مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
281