English Version
English

در جامعه امروزی ادب خیلی سقوط کرده است

در جامعه امروزی ادب خیلی سقوط کرده است

دومین جلسه از دوره بیستم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی همسفر عادل، نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر محمود، با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» پنجشنبه 17 خرداد 1403، ساعت 14 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عادل هستم همسفر
خدا را شاکرم که توفیق داد یک روز دیگر در کنگره باشم و این جایگاه را تجربه کنم. دستور جلسه در مورد آداب معاشرت، ادب، بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی است. آقای مهندس فرموده‌اند: یک کارتون خواب با‌ادب خیلی بهتر از دکتر یا پروفسور بی‌ادب است. آداب جمع ادب است، یکسری قوانین، که در اجتماع وضع شده است. برای اینکه در جامعه بتوانیم زندگی کنیم مجبوریم قوانین را اجرا کنیم، اگر قوانین اجرا نشود سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
آداب قوانینی است که در هنگام معاشرت با دیگران باید آنها را رعایت کنیم. اگر این قوانین را رعایت کنیم فردی با ادب و اگر رعایت نکنیم فردی بی‌ادب تلقی می‌شویم. بی‌ادبی و رعایت نکردن ادب دلایل مختلفی دارد، متاسفانه در جامعه امروزی ما، ادب خیلی سقوط کرده است، دلایل زیادی هم دارد و در خیلی از جاها بی‌ادبی تبدیل به هنجار شده است و به رعایت نکردن آن افتخار می‌شود. عوامل زیادی در این کار تاثیر دارد، فقر، بیکاری، محیط زندگی که باعث می‌شود فرد، ادب یا آداب و قوانین را رعایت نکند و این ادب، بی‌ادبی، تعادل و بی تعادلی زنجیروار به همدیگر ربط دارند. از جمله دلایلی عمده‌ای که متاسفانه باعث می‌شود  ادب در یک اجتماع  و به خصوص در اجتماع ما سقوط کند، تلاقی فرهنگ‌ها می‌باشد، بدون اینکه بستر آن مهیا باشد. امروزه زیاد می‌شنویم که دنیا به یک دهکده جهانی تبدیل شده اشت و هر اتفاقی که در گوشه‌ای از جهان اتفاق می‌اُفتد، بلافاصله کل دنیا خبردار می‌شوند، همانند یک دهکده از حال همدیگر خبردار هستند. این امر باعث شده است که ما برخی ناهنجاری‌هایی را که در فرهنگ‌های دیگر به عنوان هنجار شناخته می‌شوند، در جامعه و فرهنگ خودمان و بدون آماده‌سازی زمینه‌ی مناسب، اجرا و به آن افتخار کنیم، مثل مسئله حجاب. با توجه به فرهنگ و مذهبی که داریم، بعضی از رفتارها در فرهنگ و مذهب ما خوب نیست و اگر آن کار را انجام دهیم، می‌شود بی‌ادبی، ولی در جای دیگری در غرب، نه، این‌طور نیست. تلاقی فرهنگ‌ها و نزدیک شدن فرهنگ‌ها به هم، باعث شده ما همان کارها را بدون در نظر گرفتن بستر و شرایط محیطی لازم انجام دهیم. اگر دقت کرده باشید، بعضی مواقع، در محیط ما، شهر ما، مکالمه روزمرهِ بعضی از محلات، در یک محله دیگر، فحش و ناسزا تلقی می‌شود، طوری از اصطلاحاتی استفاده می‌کنند که در فرهنگی دیگر، فحش محسوب می‌گردد و قابل قبول نیست.
نوعی بی‌ادبی است که منِ، عادل، در گذشته داشتم و هنوز هم دارم. ریشه این بی‌تعادلی در آسیب‌هایی است که منِ همسفر، از مسافرم دیده‌ام. بارها مجبور می‌شدم دروغ بگویم. اعصابم به‌درستی کار نمی‌کرد و آستانه تحملم پر می‌شد. در بعضی مواقع، حتی در حین رانندگی با یک بوق زدن، با دیگران درگیر می‌شدم. این بی‌تعادلی ناشی از سال‌ها زندگی با مسافرم در یک محیط، در یک جامعه، در یک خانه است. اعمال و کارهای او به روح، روان و افکار من آسیب وارد کرده‌اند و من را بی‌تعادل کرده است. مشکلی که داشتم و هنوز هم دارم، این بود که اجازه نمی‌دادم دیگران حرف بزنند. حرف‌هایشان را قطع می‌کردم، چون پر از درد و حرف بودم. دوست داشتم فقط خودم حرف بزنم و دیگران گوش کنند تا دردهای من را متوجه شوند. بارها سعی کردم این عادت را ترک کنم، همه این‌ها ناشی از بی‌تعادلی من بود .از زمانی که به کنگره آمدم، خیلی سعی کردم تا این مشکل را رفع کنم. قسمتی از آن رفع شده است و ان‌شاءالله مابقی هم رفع خواهد شد. ما صاحب دو بال هستیم: دین و فرهنگ، تاریخ دین، فرهنگ و تمدن ما به ۷۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد. از منشور کوروش در حقوق بشری استفاده می‌شود. فرهنگ و دین ما از آداب و رسوم غنی برخوردار است. هر جایی که هستیم، هر چقدر که بی‌تعادل هستیم، باید آداب را کسب کنیم. می‌توانیم با رعایت قوانین و ادب، دوباره به تعادل برسیم.
متشکرم به صحبتهای من گوش کردید.

تایپ، ویراستاری و بارگزاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا- شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .