English Version
English

صفت گذشته در انسان صادق نیست

صفت گذشته در انسان صادق نیست

سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
با دنیایی از تاریکی ناامیدی، جهل و نادانی، خودخواهی، حسادت، کینه ،بی‌نظمی ،حقارت و هزاران صفت بد دیگر که سرچشمه همه این بدبختی ها مواد مخدر بود به هردری زدم ناامید برگشتم تا اینکه زندگی کردن را بیهوده و خود را فردی بی مصرف می‌دانستم.
ناگهان فرشته ای در مکانی که حتی فکرش را هم نمی‌کردم آدرس دانشگاه انسان سازی کنگره 60را به من داد اما همچنان ناامید وبرای ثابت کردن اینکه مواد مخدر به زندگی من گره خورده و بدون آن یک روز زنده نیستم وترک تا اینجا ترک در ذهن من بود غیر ممکن هست وبا مواد باید زندگی من به پایان برسد .
با ورود به دانشگاه انسان سازی کنگره 60وآشنا شدن به قوانین راهبردی و آموزش های جهان بینی و چهارده وادی کم کم جسم و ذهن یخ زده من شروع به آب شدن کرد وبا درک اینکه با تفکر هر چیزی خلق می شود و بدون تفکر همه چیز رو به زوال می رود.
چیزی که من تا اینجا نداشتم همان تفکر یواش یواش به زیبایی های جهان پی بردم من یاد گرفتم به من به هیچ نیستم و هیچ موجودی به هیچ نیست و بیهوده ساخته نشده است .
یاد گرفتم فقط خودم باید فکر خودم باشم و اینجا می دانم که من انسان اختیار تام دارم و هیچ کس مقصر مشکلات زندگی من نیست اکنون من وحید قبل نیستم با امید بیشتر وبا شور و اشتیاق هفته سه مرتبه در کلاس انسان سازی کنگره 60شرکت می کنم ،جمعه ها به پارک می روم بابیدار شدن صبح زود آنچه در باورم نمی‌گنجد با چهره بهتر شادابتر ومنظم تر شدن برنامه زندگی ام وباهر مشارکتی یه چیز جدید یاد می گیرم.
دانشگاه به من یاد می دهد که فکر کردن خالی مشکلی را حل نمی کند باید حرکت کنم وباحرکت راه نمایان می شود اکنون راه درمان برای من نمایان شده است تحت فرمان بودن راهنما قوانین کنگره وپشت سرراهنما قدم برداشتن با حرکت آرام آرام نقطه تحمل من بالاتر آمد.
اکنون متوجه می‌شوم که من وحید قبل نیستم وصفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است پس باید برای تغییرصفت از باتلاق و فاضلاب جوشان به چشمه جوشان و رود خروشان تبدیل شوم و شرط این تغییرات تسکیه و پالایش است .
اینجا راهنما به من یاد می دهد که با تبدیل شدن به چشمه جوشان ورود خروشان به اقیانوس پهناور محبت متصل خواهم شد آیا امر خواسته من باورود به کنگره اجرا شد خیر اکنون می دانم در آخر امر امر اول اجرا می شود...  پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری هست.
راهنما با من تماس می گیرد که آماده هستی برای جشن تولد یک سالگی رهایی از مواد مخدر آنچه در باورم نمی‌گنجد حتی برای یک روز اکنون یک سال وچند ماه هست بله درست خواندید یک سال وچند ماه رهایی از دام اعتیاد مواد مخدر  در کنگره  ایمان پیدا کردم که در این دانشگاه هر غیر ممکنی ممکن می‌شود.
هر صفتی قابل تغییر هست من که با کوله باری از ناامیدی خستگی حقارت حسادت وکینه با قیافه ای غیر قابل تحمل وارد شدم  اما در کنگره من راتحمل کردند وتغییر دادند، اکنون می خواهم اعلام یک سال وسه ماه رهایی را با هزاران امید با قیافه ای روشن و چهره شاداب کنم تا امیدی در دل آن تازه واردی باشم که مثل من یه روزی تازه وارد بودم و در باورم نمی‌گنجد و رهجوی عزیزی رفت بالا واعلام یکسال رهایی نمود.
تایپ: مسافر وحید لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافرحسـین لژیون یازدهم
مسافران نمایندگی تخــت جمـــشید شــیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .