شعبه‌ای برای خودمان باشیم

نهمین جلسه از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی پهلوان محترم آقا احسان، نگهبانی دنور محترم مسافر ایوب و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه «پهلوان»  روز یکشنبه ۱۳خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، احسان هستم؛ یک مسافر.

شاکر و سپاس‌گزار خداوند هستم، که با برگزاری این جلسات، اجازه می‌دهد ما بهانه‌ای برای گردهمایی‌، داشته باشیم. همچنین از آقا‌ی‌ مهندس و خانواده‌‌ محترم ایشان، از ایجنت محترم آقای شاهین و نگهبان عزیز بابت اجازه دادن به بنده برای حضور در این جلسه، تشکر می‌کنم. آقای‌مهندس روز چهارشنبه فرمودند: جلسات لژیون‌سردار به مانند دستور جلسات هفتگی، برگزار شوند. «وادی سوم» دستور جلسه دو‌هفته پیش بود، که همگی در باب آن صحبت کردیم، که با اشاره به این که «هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند» بیان شده‌است. استاد فرمودند: در لژیون‌سردار هم، همین موضوع صدق می‌کند، برای مثال دو مورد ذکر می‌کنم.

۱- ما باید به فکر شعبه برای خودمان باشیم.
۲- هیچ شعبه‌ای به شعبه‌ای دیگر و هیچ لژیونی به لژیونی دیگر فکر نمی‌‌کند‌. در اصل هیچکس به اندازه خود فرد به او فکر نمی‌کند.

استاد فرمودند: من زمانی فکر می‌کردم، خویشتن همان خانواده و اقوام من هستند. خویشتن خویش همان روح، نفس و عقل است. هیچ‌کس به میزان خود من، به من فکر نمی‌کند، این به این معنی است که هیچ انسانی به میزان خودش به فکر نفسش نیست. استاد فرمودند: لژیون سردار به نفس انسان ارزش می‌دهد. اعضا لژیون سردار با شناخت نفس و خواسته‌هایش آن‌ها را تغییر می‌دهند، و نفس به دلیل تغییر خواسته‌هایش، ارزشمند می‌شود. وقتی مرگ اتفاق می‌افتد چه چیز تحویل گرفته می‌شود؟ به این موضوع فکر می‌کردم که هر چیز مانند خودش را تحویل می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال، جسم از خاک است، پس موقع مرگ خاک جسم را که هم‌جنس خودش است را تحویل می‌گیرد. مسافران باید بعد از طی کردن ۲ الی ۳ ماه از سفر خود برای درمان نیکوتین اقدام کنند. و این اجبار آقای‌ مهندس برای احیا کردن نفس، از طریق ارزش دادن به آن است. در ادامه استاد به دستور جلسه هفته قبل که "پهلوانی" بود اشاره‌ای داشتند. و در آن جلسه آقای‌ زرکش  فرمودند: زمانی که ۶ میلیون تومان برای لژیون سردار پرداخت می‌کنیم ما را تشویق می‌کنند و تقدیرنامه‌ای به ما اهدا می‌کنند. و با پرداخت ۵۰‌ میلیون تومان انگشتر دنوری به ما می‌دهند. و بابت پرداخت ۵۰۰ میلیون آقای مهندس به ما شال پهلوانی و یک جلد قرآن اهدا خواهد کرد. اما وقتی به نشان بی‌نشانی می‌رسید، خیلی جالب است. آن فرد به فهمی رسیده است که در آن معرفی کردن، مطرح نیست.

ما در لژیون سردار از تجربه‌های یکدیگر استفاده لازم را می‌بریم و نقطه تفکر در آنجا رقم می‌خورد. در ضمن بخشش، خیلی خوب است ولی مهم‌تر از آن ترویج بخشش است. آقای مهندس اجازه دادند آن گل‌ریزان که قرار بود پایان آن آخر اردیبهشت‌ماه باشد تا اواخر تیر‌ماه تمدید شود. من وقتی در هستی صوتی را جاری می‌کنم و تعهدی می‌دهم باید به آن جامه عمل بپوشانم. ما علم را کم،کم به شما می‌آموزیم و به اندازه ۵۰۰ سال مطلب برای انتقال به شما داریم. آن چیز که باعث بقا و حفظ یک شعبه، یک لژیون، یک مؤسسه و یا یک فرد می‌شود مثلث خدمت مالی، علم و نیروی‌ متخصص  است. استاد در آخر صحبت‌هایش فرمود: اگر صدای اذان کنگره به گوش برسد، رهجو خودش می‌آید. "حَیِّ عَلَی الْفَلاح" بشتابید به سوی رستگاری، "حَیِّ عَلی خَیرِ الْعَمَل" بشتابید به سوی کار‌های نیک، "قَد قامَت الصَّلَوة" برخیزید برای هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، و در آخر "الله اکبر" خداوند بزرگ است.

از این که به صحبت‌های بنده توجه کردید ممنونم.

نگارنده: مسافر صفدر لژیون ششم

ویراستار: مسافر امیر حسین لژیون نوزدهم

تنظیم: مسافر کیارش

ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر