نهمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی رازی، با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافرامیر و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه ***آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی*** روز چهارشنبه شانزدهم خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، خدا را شاکر هستم که یکبار دیگر این فرصت را بدست آوردم تا بتوانم خدمت کنم، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم، اگر امروز اینجا هستم و خدمتگزار هستم به لطف و زحماتی است که آقای مهندس کشیدهاند، در مورد دستور جلسه این هفته آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی، حضرت سعدی در گلستان حکایتی دارند که میگویند ادب از که آموختی گفت از بیادبان، دستور جلسه این هفته خیلی زیرکانه کنار یکدیگر قرار گرفته است، آداب معاشرت میشود مجموعه رفتار و گفتار نسبت به یک مجموعه خاص، یعنی آن آداب معاشرتی که دارم شاید در منزل خود نداشته باشم، مجموعه رفتار و گفتاری است که اینجا استفاده میکنم اما در منزل به یک شکل و در محل کار یک شکل دیگری استفاده میکنم، اگر انسان با ادبی باشم مجموعه رفتار و گفتارم براساس آگاهی که پیدا کردم میتوانم هماهنگ کنم نسبت به آن محیط، مکان و اجتماعی که در آن زندگی میکنم، یک سوالی اینجا برای من پیش میآید که این دستور جلسه چه ربطی به من دارد، من آمدم که درمان شوم و مواد را قطع کنم، ما در کنگره متوجه شدیم که اولین محصول اعتیاد بی نظمی و از تعادل خارج شدن است، وقتی یک انسان از تعادل خارج میشود مجموعه رفتار و کنش و واکنش آن تحت تأثیر مواد مصرفی او میباشد، اگر مواد به او برسد حال خوبی دارد و ادب را رعایت میکند و هروقت حال خوبی نداشته باشد و مصرف نکرده باشد نوع برخورد آن تغییر میکند، از دایره ادب کمکم خارج میشود و دیگر خیلی چیزها برای او مهم نیست، من به کنگره میآیم و سفر میکنم برای اینکه به تعادل برسم، کنگره یک مجموعه آدابی دارد که از روز اول ورود ما باید رعایت شود تا به آن یازده ماه برسم، اگر این آداب را رعایت نکنم سفرم کامل نمیشود و به پایان نمیرسد، کنگره یک شرایطی برای من میگذارد که باید یک ربع قبل در جلسه حضور داشته باشم و لباس سفید بپوشم، زمانی که میخواهی صحبت کنی باید اجازه بگیریم و کسی را سرزنش یا قضاوت نکنیم، حرف کسی را قطع نکنیم، شما فرض کنید من از همان روز اول این نکات را رعایت نمیکنم و مطمئنا به تعادل و رهایی نخواهم رسید، شاید قطع مواد بگیرم اما به آن تعادل نسبی و اصلی نمیرسم، هدف کنگره این است که من در صلح و آرامش قرار بگیرم برای این صلح و آرامش باید قواعد کنگره را رعایت کنم تا به تعادل برسم اگر هم رعایت نکنم به تعادل نمیرسم و در نهایت رها نخواهم شد، شاید به نقطه ای برسم که مواد استفاده نکنم اما به تعادلی که آرامش به همراه خود دارد نخواهم رسید،اگرآداب و معاشرت را یاد بگیرم و عمل کنم در نهایت به تعادل میرسم، یک مصرف کننده معمولا خودش زندگی خوبی نداردو اجازه نمیدهد اطرافیانش زندگی خوبی داشته باشند، تمام سعی کنگره همین است که یک انسان دیگری شویم برای این امر مهم باید جایگاه ها و آداب آن مجموعه ها را بشناسیم که مجموعه قوانین و رفتارهای درست در یک مجموعه میشود آداب آن مجموعه، یک روزی شیخی با فرزندش سفر میکردند،در یک کاروانسرا اوتراق کردند،صبح برای نماز بیدارشدند، یک عده بیدار نشدند، فرزندشیخ گفت پدر چرا تعدادی از این افراد بیدار نشدند، شیخ به پسرش نگاهی کرد و گفت ای کاش تو هم بیدار نمیشدی بجای اینکه قضاوت کنی دیگران را، قضاوت نکردن دیگران بقدری مهم است که در حرمت کنگره ۶۰ هم آمده است که نباید دیگران را قضاوت کنیم، آداب کنگره این است که یک سفر اولی با یک سفر اولی دیگر نباید ارتباط بیرونی برقرار کند، تلفن، رفت و آمد، پول و دوستی هیچ کدام از اینها را نباید داشته باشند تا بتوانند به سلامت از این مسیر عبور کنند، من با رفتار خود نشان میدهم که آداب و معاشرت کنگره را یاد گرفته ام یا اینکه یاد نگرفته ام اگر هم رعایت نکنم اول به خودم صدمه میزنم، امیدوارم در این هفته فکر کنیم هر کجا میرویم طبق قوانین آن محل زندگی کنیم و به قوانین احترام بگذاریم چون تنها راه درست زندگی کردن و در صلح و آرامش بودن عبور نکردن از خطوط قرمز است، از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.
تایپ: مسافر بهمن- مسافر نادر
بارگذاری: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
181