English Version
English

مصاحبه با پهلوان مسافر رضا

مصاحبه با پهلوان  مسافر رضا

سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر

در خدمت پهلوان محترم، جناب مسافر رضا رئیسیان هستیم و قصد داریم گفت‌وگویی در رابطه با دستور جلسه "پهلوان" که دستور جلسه خرداد ماه لژیون سردار می‌باشد داشته باشیم. امیدواریم که این گفتگو مورد توجه مخاطبین عزیز قرار بگیرید.

۱_ لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
آنتی ایکس مصرفی: تریاک، شیره، متادون؛ مدت تخریب بیش از بیست سال، ده ماه و بیست و شش روز سفر کردم به راهنمایی استاد عزیزم آقای مجتبی عتیقی به روش درمان دی‌اس‌تی، داروی درمان: اوتی رهایی از دام اعتیاد: پنج سال و هفت ماه.
در ادامه سفر سیگار داشتم؛ ده ماه و یازده روز سفر کردم به استادی راهنمای عزیزم آقای رضا شاه‌مرادی، به روش دی‌اس‌تی، داروی درمان:نیکوتین خوراکی و رهایی از دام سیگار پنج سال و دوماه؛ ورزش در کنگره والیبال.

۲_ لژیون سردار رو با چه دیدگاهی درک کردید و در چه جایگاهی می‌بینید؟
من سال اولی که عضو لژیون سردار شدم، بیشتر درک من از لژیون سردار این بود که من یک بدهی دارم و یک سری افرادی آمدند کمک کردند و دیگران کاشتند و ما خوردیم، من هم گفتم این دیِنی که دارم را ادا کنم در این قضیه و ابتدا قصدم این بود که این کار را انجام بدهم، اما بعد لژیون سردار را طور دیگری دیدم.
همانطور که در صحبت‌هایم گفتم لژیون سردار جایی است که عمیق ترین صفاتی که هر انسانی می‌تواند داشته باشد و شاید انسان را به خود اصلی‌اش می‌رساند و شاید روی کره خاکی چنین جایی از لحاظ آموزشی که هست وجود نداشته باشد.
لژیون سردار تنها لژیونی است که دیده بان دارد؛ ما لژیون‌های زیادی داریم اما هیچ‌کدام دیده بان ندارند و این حائذ اهمیت بسیار است.
درک من از لژیون سردار بعد از ورود به لژیون و پرداخت و حضور که خیلی مهم است، من خیلی از افراد را دیدم که فقط عضویت رو می‌آیند و می‌دهند و می‌روند.
درصورتی که لژیون سردار اصلا پول نمی‌خواهد.
لژیون سردار می‌خواهد به من آموزش بدهد.

۳_ بهترین جمله‌ یا حرفی که از زبان آقای مهندس دژاکام و یا در لژیون سردار در مورد خدمات مالی شنیده‌اید چه بوده است؟
برای مراسم کلنگ زنی دانشگاه قشم رفته بودم و قبل از این که آقای مهندس می‌خواستند کلنگ دانشگاه را بزنند صحبتی کردند و گفتند این آغازی است از هزاران آغازی که تا به حال بوده و کلنگی که تا امروز زده می‌شود.
و خوشبختانه تمام کسانی که قبلا آمدند، یارانی داشتند و به قول معروف این شعر را می‌خواندند: زین همرهان سست عنصر دلم گرفت.
و گفتند خدا را شکر من همراهانی دارم که سست عنصر نیستند و کسانی‌اند که پشت من حرکت می‌کنند و کاری که من درحال انجام آن هستم به پشتوانه این عزیزان است.
این مسئله خیلی برای من قشنگ بود که جناب مهندس ما همراهان کنگره را جزو سست عنصران ندانست و این جمله خیلی روی من تاثیر گذاشت و از آن موقع به بعد دیدگاهم نسبت به خیلی مسائل تغییر کرد.
جناب مهندس حرف های متفاوتی در مورد لژیون سردار می‌زند.
در یکی از صحبت هایش گفت:پهلوان شدن پول زیادی نمی‌خواهد، پهلوان شدن جگر می‌خواهد.
همه این حرف ها تاثیر گذار بود اما بیشترین تاثیر را موقع کلنگ زنی دانشگاه من احساس کردم.

۴_ هدف و نیت شما از خدمت پهلوانی چه بود؟
حقیقتا من در سفر اول عضو لژیون مالی شدم. با اینکه همه ما در سفر اول مشکلات مالی زیادی داریم و واقعا من هم مشکلات زیادی داشتم؛ آخر سفر اول بود و گلریزان بود و من برداشت زیادی هم از گلریزان نداشتم.
اما راهنمای من در لژیون صحبت‌هایی کرده بود که به چه صورت هست و کمک به انسان‌های دیگر می‌شود و خیلی مشتاق بودم که شرکت کنم در این جشن و آمدم سه میلیون تومان نقدی، و دومیلیون تومان تعهد کردم که بعدا پرداخت کنم و بعد از آن پرداخت حس کردم که انگار کنگره مال من است در صورتی که قبل از آن فکر می‌کردم که مهمان هستم.
بعد از این که عضو لژیون سردار شدم حس کردم که اینجا مال من است و دیگر مهمان نیستم. الآن هم در شعبه اردستان اصلا حس غریبی ندارم.
سال ۹۸ هم آقای مهندس عنوان دِنور یا بخشنده را اعلام کردند و به محض شنیدن صحبت های جناب مهندس واقعا حس عجیبی پیدا کردم و بعد هم آقای صدیقی اعلام کردند و من اصلا شرایطش را نداشتم اما از خدا خواستم که بتوانم به طریقی شرکت کنم و دنور بشوم.
من هم آن موقع خودم و همسفرم عضو لژیون سردار شده بودیم و در شعبه ما چند روز قبل گلریزان گفتند زوج هایی که عضو لژیون سردار هستند برای مصاحبه تشریف بیاورند.
ما رفتیم و مصاحبه کردیم و در آخر همسفری که از من سوال می‌پرسید گفت: چه آرزویی دارید؟
گفتم: خیلی دوست دارم دنور بشوم.
بنا به دلایلی گلریزان برگزار نشد و یک ماه به تعویق افتاد و در این فاصله خواسته من به قدری قوی شده بود که کاری انجام دادم و مبلغ آن کار با سودش  ۵۵ میلیون تومان شد.
و من چک را دریافت کردم و بلافاصله اعلام دنوری کردم.
خیلی حس خوبی بود برای من و یک سری گره هایی در درون من باز شده بود و سال بعد در سال ۹۹ آقای مهندس عنوان پهلوانی را اعلام فرمودند.
من فقط اشک میریختم و می‌دانستم آقای مهندس هر کاری می‌کنند هدف خود ما هستیم و برای ما تلاش می‌کنند.
بعد از خدا خواستم کمک کند تا جایگاه پهلوانی را لمس کنم.
گذشت و سال ۹۹موقع گلریزان من پهلوانی را اعلام کردم و موجودی نداشتم و می‌خواستم سهم زمین شراکتی ام را بفروشم.
هرکاری کردم زمین فروش نرفت اما خدا یک مسیری را برایم باز کرد و توانستم پهلوانی را اعلام کنم و در سال ۱۰۴۱ شال و قرآن پهلوانی را از جناب آقای مهندس گرفتم.
موقعی که برای گرفتن شال پهلوانی رفتم اجازه پهلوانی همسفرم را هم گرفتم.
اگر صد بار دیگر هم اتفاق بیفتد بازهم شرکت می‌کنم و احساس میکنم انسان وقتی که به سمت این جایگاه ها حرکت می‌کند یعنی خواسته این را دارد که این خصوصیات را در خود پیدا کند و مسیر زندگی و مشکلات سر راهش و آموزش‌هایی که می‌گیرد انسان را به آن جایگاه نزدیک می‌کند.

۵_ چه دلیلی باعث شد این مبلغ را در کنگره اهدا کنید و به سراغ سایر ان جی او های در حال فعالیت نروید؟
من هرچقدر فکر کردم دیدم واقعا کاری که کنگره انجام می‌دهد هیچ کجا انجام نمی‌دهند.
از تمام اقشار جامعه در کنگره هستند،
از آدمی که سواد دارد، مهندس، پزشک و ...
تمام اقشار درگیر اعتیاد می‌شوند و اعتیاد به قدری تاریکی اش زیاد است که خانواده ها را از هم می‌پاشد و کنگره واقعا من و خانواده‌ام را نجات داد؛ من در اواخر، آرزویم بود بتوانم صبح زود بیدار بشوم و چند سالی که درگیر اعتیاد بودم بزرگ شدن بچه‌هایم را نمی‌دیدم.
وقتی دیدم که کنگره چجوری انسان‌ها را نجات می‌دهد و بعد خودم در جایگاه های خدمتی آموزش گرفتم و جایی که باعث شد خودم احیاء بشوم و همینطور بچه‌های لژیونم را دیدم که با چه وضعیتی وارد کنگره می‌شدند و خوب می‌شدند دیدم بهترین جا برای کمک کردن می‌تواند همین کنگره۶۰ باشد.

۶_ کسی که پهلوان یا دنور می‌شود آیا ممکن است درگیر منیت شود؟
صد درصد که بسیار احتمالش زیاد است.
چون اهریمن دشمن قسم خورده انسان است و منتظر است که در هر فرصتی برای خود استفاده کند؛ اما چرا می‌گوییم که لژیون سردار فقط برای این نیست که من بیام پول بدهم؟
لژیون سردار این است که من توی جلسات ماهیانه لژیون سردار شرکت کنم، آموزش‌ها را بگیرم.
آقای مهندس وقتی کسی می‌خواهد اجازه پهلوانی بگیرد ازش یک سری سوالات می‌پرسد و بعد می‌گوید  نباید هیچ توقعی از بنده خدا و حتی خود خدا داشته باشی برای این کار.
و ما در کنگره یاد می‌گیریم که درخت هر چه پربار تر باشد، سر به زیر تر است و طبق آموزش‌هایی که هست بیشتر سمت افتادگی و فروتنی می‌روند. در کل اگر انسان غفلت کند دچار منیت می‌شود و آفت هر جایگاه خدمتی منیت است که می‌تواند انسان را درگیر کند.

۷_ مبالغ واریزی پهلوانان در چه مسیری خرج می‌شود؟
همه پول ها به حساب زمین کنگره واریز می‌شود.
یک روزی آقای زر‌کش صحبت می‌کرد و می‌گفت:
حساب کنگره مثل یک سبد خیلی بزرگی است که از تمام نقاط ایران که پول به حساب می‌ریزند به این سبد می‌رود و بعنوان مثال در بوشهر بخواهند یک شعبه اضافه کنند از این پول برمی‌دارند و آن پولی که دنور یا سردار داده‌اند خشتی از بنای همین ساختار و بنا می‌شود و همه در آن شریک می‌شوند و هر کسی در این نمایندگی به درمان برسد آن اشخاص در آن رهایی شریک هستند.
وقتی جناب مهندس عنوان پهلوانی را اعلام کرد، گفتند که برای هزینه دانشگاه استفاده می‌شود اما حدود چند هفته پیش جناب مهندس اعلام کردند که از این به بعد مبالغی که پهلوانان پرداخت می‌کنند هشتاد درصد برای خرید شعبه و زمین همان نمایندگی و مابقی هزینه برای دانشگاه می‌شود.
کلا این پول در همه جا شریک می‌شود؛
در مطالعات،مقالات و ...
بارها جناب مهندس گفته هرمقاله ای که ما بخواهیم ارائه بدهیم حدود هشت هزار دلار هزینه دارد و این همان پولی است که اعضای لژیون‌های مالی پرداخت می‌کنند.

۸_ بعنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.
من از شما تشکر می‌کنم؛ من هم بعد از اتمام سفرم اولین خدمتم را در سایت گرفتم و واقعا یکی از لذت بخش ترین خدمت‌هایی بود که انجام دادم. به آن‌ها میگفتم سربازان گمنام  چون واقعا فعالیت سایت توی چشم نیست ولی زحمت زیادی می‌طلبد؛ تبدیل صدای ظبط شده به نوشتار،تایپ کردن،ویرایش،عکس و بعد هم ویترین هر شعبه و نمایندگی، سایت هست.
آقای مهندس می‌گوید ما در دو حرکت درونی و بیرونی داریم فعالیت می‌کنیم و به نظر من سایت کنگره خیلی در حرکت بیرونی موثر هست.
شما هرجا سرچ کنید درمان اعتیاد اولین چیزی که سر تیتر هست کنگره ۶۰ و این فعالیت بچه های سایت هست که زحمت می‌کشند.
من به همه خداقوت می‌گویم،به شما خداقوت می‌گویم و واقعا کار مهمی است و اینکه بتوانیم توی خدمت سایت امانت دار خوبی باشیم و بتوانیم اون حق مطلب را ادا کنیم به نظر من خدمتی هست که خیلی موثر هست و در صور پنهان خیلی اتفاقات من دیدم؛
سالی که توی سایت خدمت می‌کردم ۹نفر بودیم از این تعداد ۷نفر قبول شدیم برای راهنمایی و تازه واردین و به شعب دیگر سر می‌زدیم و سایت های مختلف سر می‌زدیم و مطالبی که نمایندگی‌ها برای دستور جلسات می‌گذاشتند رو بازدید می‌کردیم و اینها همه باعث می‌شد علم ما به‌ روز باشد و در امتحان تاثیر گذار باشد.
انشالله که شما هردو در آزمون موفق باشید.
خیلی روز خوبی بود و خیلی خوش‌حالم که در خدمتتون بودم امیدوارم که سری بعد که به شعبه اردستان می‌آیم هردوی شما را با شال ببینم.

تایپ : مسافر مجتبی لژیون پنچم

عکاس: مسافر ابوالفضل لژیون اول

تنظیم و ارسال : مسافر محمد رضا لژیون دوم
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .